شکست حصر آبادان مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ مهمترین هدف صدام از آغاز جنگ با ایران، لغو معاهد مرزی ۱۹۷۵ و تسلط کامل بر اروندرود بود. برای تحقق این موضوع، رژیم بعث نیاز داشت تا شهرهای خرمشهر و آبادان را به تصرف درآورده و بر آبادان مسلط شود تا دسترسی ایران به اروندرود را غیرممکن سازد. بنابراین یکی از محورهای اصلی حمله ارتش بعث به خوزستان حرکت از محور شلمچه و پیشروی در ساحل ایرانی اروندرود بود تا بتواند بین رودخانههای بهمنشیر و اروند بهطور کامل مستقر شود.
در 18 مهر 59، ارتش متجاوز بعثی با عبور از روی رود کارون و
احداث دو پل شناور در منطقه مارد و سلمانیه نیروهای خود را برای تسخیر آبادان به
شرق کارون اعزام کرد و در این تاریخ با قطع جاده ارتباطی آبادان به اهواز مسافرین
و مردمی را که از آبادان در حال خارج شدن بودند، به اسارت خود در آورد. فردای آن
روز هم اقدام به قطع جاده ارتباطی آبادان به ماهشهر کرد و با عبور از این جاده و
رسیدن به شمال آبادان و ساحل شمالی بهمنشیر که یکی از دو رودخانهای است که آبادان
را محصور میکند، موفق شد تا این شهر را محاصره کند. در این محاصره مردم برای خروج
از شهر دچار مشکلات زیادی شدند اما تعداد زیادی از مردم نیز برای مقاومت در مقابل دشمن
در شهر ماندند.
تنها ظرف 40 روز پس از آغاز رسمی جنگ، تمام راههای زمینی
منتهی به آبادان قطع شده و این شهر در محاصره ۲۷۰ درجهای واقع گردیده بود و تنها
مسیر باقیمانده برای ورود به آبادان با هدف اعزام نیرو، تجهیزات، امدادهای پزشکی و
کمکرسانی به مردم آبادان و در یک کلام، جلوگیری از سقوط این شهر، از طریق
هوا و دریا بود. و این تحت شرایطی بود که نیروهای ایرانی و مردم مستقر در این
شهر، از آن تاریخ به مدت 12 ماه مستمر، مداوم زیر گلولهباران سنگین توپخانه بعثیها
قرار داشتند.
سقوط آبادان چه از نظر داخلی و چه از نظر بینالمللی شرایط
جنگ را بیش از پیش برای ایران سخت و دشوار میکرد. به فرموده رهبر معظم انقلاب
اسلامی: «امام (ره) فرمودند: حصر آبادان باید شکسته بشود. به دنبال این فرمان،
برای شکستن حصر آبادان تلاش شد. حصر آبادان، در خلال یک فداکاری بزرگ شکسته شد و
حرف امام تحقق پیدا کرد. کسانی در دنیا بودند که از دور فکر میکردند که قضیه جنگ
با از دست رفتن آبادان حل خواهد شد و قضیه جمهوری اسلامی هم حل خواهد گردید!
جمهوری اسلامی که نتواند آبادان خود - یعنی شهر صنعتی و چشم و چراغ آن منطقه از
کشور - را نگه بدارد، دیگر چهطور حکومت و دولتی است؟! معلوم بود که اگر آبادان میرفت،
روحیهها هم با این شهر میرفت و دیگر اهواز هم قابل دفاع نبود. آن
روز دشمن در ده، دوازده کیلومتری اهواز بود و خمپارههای ۶۰ او در این شهر به زمین
میخورد. یعنی دشمن جلو میآمد، تا حدی که اهواز در بُرد خمپارههای ۶۰ او قرار میگرفت
و میزد و هیچچیز باقی نمیماند. امام(ره) آن نقطه اصلی را پیدا کردند و گفتند
که حصر آبادان باید شکسته بشود، و شکسته شد.»
امام خمینی در همان 14 آبان 1359 راهبرد شکست حصر آبادان را
به نیروهای نظامی گوشزد کردند و فرمودند: «من منتظرم که این حصر آبادان از بین
برود. و [هشدار] میدهم به پاسداران، قوای انتظامی و فرماندهان قوای انتظامی که
باید این حصر شکسته بشود؛ مسامحه نشود در آن، حتماً باید شکسته بشود. فکر این
نباشند که ما اگر اینها هم آمدند، بیرونشان میکنیم. اگر اینها آمدند، خسارات بر
ما وارد میکنند. نگذارند اینها بیایند در آبادان وارد بشوند. از خرمشهر اینها
را بیرون بکنند. حال تهاجمی بگیرند.»
اما با وجود بنیصدر
و تفکرات او در جنگ، چنین چیزی امکانپذیر نبود. رحیم صفوی که خود طراح عملیات
«ثامنالائمه» یا همان شکست حصر آبادان بود در این زمینه معتقد است: «در سیستم
فرماندهی سنتی كه مسئولیت جنگ را به عهده داشت و در رأس آنها بنیصدر و
گروه نظامیانی تحت تأثیر او بودند، امكان حركت و میدان دادن به نیروهای
مردمی و بسیجی امری غیرمحتمل بود و باید طرحریزی عملیاتی خارج از آن سیستم
و با توجه به فرمان حضرت امام و روحیه انقلابی و شهادتطلبی، انجام میگرفت.»
بدین ترتیب با برنامهریزیهای انجام شده در پنجم مهر ماه 1360
شکست حصر آبادان محقق شد. یکی از نکات حائز اهمیت و مؤثر در شکست حصر آبادان،
همکاری مشترک ارتش و سپاه بود که پس از عزل بنیصدر محقق شد.
برساس خاطرات "سردار رحیم صفوی" «طبق آخرین
هماهنگی، نیروهای عمل كننده در هر محور به این صورت مشخص شد:
الف) محور دارخوین: 1- سپاه با شش گردان و یك دسته زرهی 2-
تیپ 3 از لشكر 77 با دو گردان پیاده و یك گردان تانك.
ب) محور فیاضیه: 1- سپاه با شش گردان پیاده 2- تیپ 2 از
لشكر 77 با سه گردان پیاده و یك گردان زرهی.
ج) محور ایستگاه هفت و دوازده: 1- سپاه با پنج گردان پیاده
و یك گردان احتیاط 2- تیپ1 از لشكر 77 با دو گردان پیاده، یك گردان تانك و یك
گروهان سوار زرهی.
د) محور جاده ماهشهر-آبادان: 1- سپاه با یك گردان پیاده 2-
ژاندارمری با یك گردان پیاده.
شكست حصر آبادان كه مرهون همكاری نیروهای ارتش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود باعث شد تا امام(ره) نیز از این همكاری و هماهنگی تمجید كنند. ایشان در همان روز 5 مهر در پیامی خطاب به فرماندهان ارتش و سپاه، "تیمسار سرتیپ فلاحی، تیمسار سرتیپ ظهیرنژاد، و محسن رضایی" فرمودند: «تلگراف شما در خصوص فتح بزرگ که خداوند تعالی نصیب ارتش، نیروی هوایی و هوانیروز، سپاه پاسداران، بسیج، ژاندارمری، فداییان اسلام، و سایر نیروهای مردمی فرموده و محاصره آبادان به طور کامل شکسته شده است واصل گردید. اینجانب این پیروزی بزرگ را به فرماندهان تمامی نیروهای مسلح و به سربازان ارجمند و سپاهیان نیرومند تبریک می گویم. و امید است این سرافرازیها را که برای اسلام و میهن فراهم میکنند منظور نظر مبارک ولیّ الله الاعظم، بقیة الله - ارواحنا له الفداء - باشد. و آخرین پیروزمندی را که بیرون راندن نیروهای متجاوز کافر از سرزمینهای میهنمان است، ملت شریف بزودی مشاهده کند. اینجانب به اسم ملت بزرگ ایران از رزمندگان دلیر ارتش و سپاه و دیگر قوای مسلح- ایّدهم الله تعالی- تقدیر و تشکر میکنم. از خداوند متعال توفیق، نصرت و عظمت اسلام و مسلمین و بخصوص نیروهای مسلح اسلامی را خواستار است. والسلام علیکم.روح الله الموسوی الخمینی»