علی جنتی در بخشی از کتاب خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است در این رابطه میگوید: در اسفند ماه، جمعی از دوستان از کرمانشاه خدمت آقای بهشتی آمدند و از ایشان درخواست کردند که دفتر حزب، در کرمانشاه هم تأسیس شود. آقای موسی موسوی (نماینده رهبری در کردستان) به اتفاق جمعی از دانشجویان و علاقهمندان به انقلاب، پیشنهاد داده بودند که من برای این کار بروم. مرحوم بهشتی بنده را صدا کرد و گفت: «این آقایان علاقهمند هستند که شما آنجا بروید و حزب را در آنجا پایهگذاری کنید. شما این کار را بکنید و معمم هم بروید». (من تا سال 52 معمم بودم، زمانی که تحت تعقیب قرار گرفتم و به خارج از کشور رفتم، دیگر معمم نبودم.) خلاصه آن روزها دوباره معمم شدم و اوایل فروردین 58 به کرمانشاه رفتم و مقدار زیادی اوراق عضویت داوطلبان و اساسنامه حزب را نیز همراه خود بردم.
ساختمان شیر و خورشید آنجا را گرفته، شروع به ثبت نام و فعالیت حزبی کردم. حدود یک سال، یعنی تا اواخر 58، آنجا بودم. فعالیتهای ما در چند بخش خلاصه میشد: یکی ثبت نام از افرادی که علاقهمند بودند کار سیاسی انجام دهند و دیگری راه اندازی تظاهرات و راهپیماییهایی بود که به مناسبتهای مختلف انجام شد. در آن سال شاید بیش از دوازده راهپیمایی به مناسبتهای مختلف انجام شد. این راهپیماییها یا عليه بعضی از گروهکهایی بود که توطئهچینی میکردند، یا برای حمایت از رهبری و امام انجام میشد. کار ما این بود که تظاهرات را سازمان بدهیم و برای خیلی از مکانها سخنران دعوت کنیم. بخش دیگری از کارهایما، ترغیب و تشویق مردم به شرکت در انتخابات بود. مثل انتخابات جمهوری اسلامی، قانون اساسی، خبرگان و ...