مروری بر مبارزات مردم استان‌های مختلف ایران در 30 تیر 1331

پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ پس از استعفای مصدق و روی کار آمدن قوام، در 30 تیرماه 1331 مردم ایران به رهبری آیت‌الله کاشانی اقدام به برپایی قیامی سراسری کردند که نتایج حاصل از آن، عقب‌نشینی استبداد داخلی و پیروزی مردم بود.

در تهران از روز 29تير شهر تعطيل بود. كارگران كارخانه‌ها اعتصاب كرده بودند و سرويس‌هاي 30گانه‌ اتوبوسراني عمومي تهران دستازكار كشيدند و پمپ‌هاي بنزين از فروش بنزين خودداري كردند. این حرکت طی روزهای بعد ابعاد وسیع‌تری یافت و همه شهرها را در برگرفت.

بنابر گزارش خبرگزاري اسوشيتدپرس قبلاز 30تير تظاهراتي ازجانب مردم آبادان برگزار شد. تظاهرات كارگران با شعار عليه قوام و بهنفع كاشاني و مصدق و ساير رهبران نهضت ملي ادامه داشت. سراسر آبادان تعطيل بود و مردم در خيابان‌ها دستبه اعتراض زدند. عده‌اي نيز با پوشيدن كفن در تظاهرات خرمشهر و آبادان شركت داشتند و در حمله‌ تانك‌ها به مردم، زني زير تانك كشته شد. از اصفهان نيز خبر رسيد كه جمعيت كثيري در تلگراف‌خانه اجتماع كرده و با نمايندگان گروه نهضت ملي مشغول مخابره‌ حضوري شده‌اند. در قزوين نيز مغازه‌ها تعطيل گرديد.

در كرمانشاه تظاهرات گسترش يافته و مردم در تلگراف‌خانه متحصن شدند. در آن شهر بيشاز سيصدنفر كفن پوشيدند و براي حركت به تهران آماده گرديدند كه روز بعد در كاروانسراسنگي تهران جلويشان را گرفتند. سرلشگر وثوق كه ارتباط و همكاري نزديك با قوام‌السلطنه داشت، در كاروانسراي سنگي با تعداد زيادي سرباز و سازوبرگ، حركت و پيشروي مردم كرمانشاه و همدان را كه براي ساقط كردن حكومت قوام‌السلطنه به تهران آمده بودند، متوقف كرد. اوعلاوهبرآن، نقش فعالي نيز در سركوبي جنبش در قسمت‌هاي مختلف ايفا كرد.

در رشت از 27تير مغازه‌ها تعطيل بود و عصر 29تير ميتينگي ازجانب مجاهدين اسلام، حزب زحمتكشان و كميته‌ مقاومت ملي و ديگر گروه‌ها تشكيل شده بود كه بههنگام پراكنده شدن، موردحمله‌ قواي نظامي قرار گرفتند.

روز دوشنبه، 30تير، روز سرنوشت لقب گرفت. هنوز هوا روشن نشده بود كه صداي زنجير تانك‌ها و غرش زره‌پوش‌ها در تهران بهگوش مردم ‌رسيد كه بهسمت مراكز عمده‌ شهر درحركت‌اند. بهارستان بيشاز هر نقطه‌ ديگر در التهاب بود و در كنترل شديد نظاميان قرار داشت. مرتباً به نيروي نظامي مستقر در شهر افزوده مي‌شد و تقريباً در تمام شهر حكومتنظامي به معني كامل و تمام آن وجود داشت. سيل جمعيت از نقاط مختلف شهر در حركت بود. ازاطراف بهارستان فريادهايي بلند مي‌شد و پليس بهآن سمت هجوم مي‌برد.

اولين تظاهرات از ضلع جنوبغربي بهارستان شروع شد و پليس با جيپ بدان‌سوي حركت كرد و زدوخورد شروع شد. حدود ساعت9 گروه‌هاي ديگري از مردم مبارز ازطرف خيابان شاه‌آباد ظاهر شدند و با مشت‌هاي گرهكرده و فريادهاي مستمر، سقوط قوام را مي‌خواستند. درهمين هنگام جسدي را كه گفته مي‌شد درهمان لحظات به شهادت رسيده روي دست به ميدان بهارستان آوردند.

ميدان بهارستان با شعارهايي كه جمعيت مي‌داد، بهلرزه درآمده بود. جمعي از ميله‌هاي نصب‌شده دراطراف محوطه‌ مجلس بالا رفتند كه صداي رگبار گلوله بلند شد و سيل جمعيت بهسوي خيابان‌هاي اطراف بهارستان عقب نشست. اما كشتار مردم تندتر شد.

مردم از هرطرف گلوله‌باران مي‌شدند و بي‌حد كشته شدند. چشم‌ها سياهي مي‌رفت، گلوله‌ها سينه‌ها را پاره مي‌كرد. مردم با منتهاي خشم و غضب در خيابان‌ها حركت مي‌كردند و فرياد مي‌كشيدند: «مرگبر قوام و حاميان او.»

فضا در شهرهای دیگر نیز پر الهاب بود؛ در تبريز اهالي مؤمن به نهضت قيام كرده بودند. در شهرهاي مسجدسليمان، شيراز، فومن، كازرون، كرج، ساوه، اراك، آباده، مشهد، رضائيه، زنجان، كاشان، كرمان و شهرهاي ديگر، برخوردهاي شديدي بهوجود آمد. دراغلب آن نقاط روحانيان هدايت مردم را درقيام عليه قوام و اعتراض به رژیم پهلوی بهعهده داشتند. دعوت آيت‌الله كاشاني به معارضه با قوام درسراسر مملكت اثر خود را گذاشته بود و خشم مردم را بههمراه داشت.

از ساعت 12 ظهر بود كه پيروزي مردم حتمي شد. همه‌ سربازها مرعوب شدند و دربرابر ابرازاحساسات مردم مقاومت نمي‌كردند. بيشتر افسران و سربازان همراه با مردم گريه مي‌كردند، ولي فرماندهان جلوي مجلس همچنان به كشتار مردم مشغول بودند. تا اینکه سرانجام در ساعت 5:30 بعدازظهر پيروزي ملت اعلام شد و با کنار رفتن قوام، مصدق بار دیگر روی کار آمد و بدین ترتیب حرکتی که با راهبری آیت‌الله کاشانی و حضور حداکثری مردم در استان‌های مختلف کشور شکل گرفته بود، به خواسته خود رسید.

منبع: کتاب «تاريخ نهضت ملي شدن صنعت نفت ايران از نگاهي ديگر»؛ مركز اسناد انقلاب‌ اسلامي‌