برشی از خاطرات حبیب‌الله عسکراولادی
ماجرای مناظره شهید لاجوردی با منافقین در سال 1351/ جریان نفاق اولین بار چگونه شناسایی شد؟

پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ بعد از آنکه شهید اسدالله لاجوردی در سال 1351 محکوم شد تا ادامه حبس خود را در زندان مشهد بگذراند، با افراد و اعضای سازمان مجاهدین خلق در زندان مواجه شد و شناخت خوبی از آنها پیدا کرد. او که با اعضاي سازمان مجاهدين خلق هم بند بود، به زودي متوجه انحراف در افکار و انديشه‌هاي آن‌ها شد.

در اين زمان، اگرچه عده‌اي از مجاهدين خلق به مارکسيسم گرويده بودند، ولي به دستور و صلاحديد مرکزیت سازمان، تغيير مواضع خود را اعلام نکرده و کماکان رفتار مذهبي از خود نشان مي‌دادند. در ابتدا لاجوردي قصد داشت با بحث و گفتگو آنها را متوجه «حقايق اسلام و کفر کمونيستي» بنمايد، اما پس از مدتي دريافت که‌ اين افراد عناد دارند. به‌ اين ترتيب، او نخستين کسي بود که پس از امام جریان نفاق را شناسایی کرد.

آنها که از نزديک شاهد رفتار شهید لاجوردی با منافقين در زندان شاه بودند، مي‌گويند: «رفتار ايشان [نسبت به منافقين ] طوري بود که از آن هيچ‌گونه ملاطفتي برداشت نمي‌شد و کاملاً مشخص بود که خط قرمزي کشيده و بر سر مباني اعتقادي خودش ايستاده است.»

با شناختي که لاجوردي از سازمان منافقين پيدا کرده بود، سعي مي‌کرد ساير زنداني‌ها را نسبت به انحراف آنها آگاه سازد و آنان را از گرايش به عقايد انحرافي سازمان دور نگه دارد. منافقين هم در برخورد با افشاگري‌هاي لاجوردي تلاش مي‌کردند تا او را منزوي سازند و اجازه نمي‌دادند زندانيان با او صحبت کنند. لاجوردي، خود در بازجويي‌هاي بعدي ساواک به‌ اين نکته اشاره داشته و گفته است که از طرف منافقين بايکوت مي‌شده است.

در پي تبعيد لاجوردي، حبيب‌الله عسگراولادي و حاج ابوالفضل حيدري نيز به زندان مشهد منتقل شدند. مرحوم حبیب‌الله عسگراولادی در بخشی از کتاب خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است درباره ماجرای مناظره شهید لاجوردی با منافقین در زندان شاه می‌گوید: «... قرار گذاشتیم هشت نفر از سران این‌ها [مجاهدین خلق] و سه نفر از ما جلساتی با هم داشته باشیم. چندین جلسه 5 یا 6 ساعته با این‌ها داشتیم. راجع به اینكه تازه‌واردها در زندان چه مرحله‌ای دارند، از نظر اعتقادی و ایدئولوژی، از نظر اعمال، از نظر اخلاق، از نظر روش‌ها و منش‌ها، سوابق سیاسی تشكل‌ها در كشور، سوابق سیاسی خود این‌ها، مواضع امام در خصوص همه این مسائل بحث كردیم و مورد بررسی قرار دادیم.

آخرین شب، دیگر این‌ها هیچ مطلبی برای گفتن نداشتند. خدا رحمت كند شهید لاجوردی را، هم صریح‌اللهجه بود و هم نسبتا پرمطالعه و هم الفاظ خوبی را برای بیان مطالب استخدام می‌كرد. ایشان جواب قانع‌كننده‌ای برای مطالب آن‌ها داشت. آن شب كه آن‌ها از پیش ما رفتند، فردا صبح اعلام كردند اسدالله لاجوردی، ابوالفضل حاج‌حیدری و حبیب‌الله عسگراولادی هر سه نفر ضدانقلاب هستند و بر همین اساس شروع به تخریب ما كردند و هركس از زندان خارج می‌شد، سعی می‌كردند توسط او پیغامی برای علما و شخصیت‌ها علیه ما بدهند.»