حجتالاسلام محمدتقی فلسفی، واعظ شهیر نهضت اسلامی، یکی از دلایل سقوط مصدق را حذف نیروهای مذهبی میداند. هاشم امانی هم اشتباهات مصدق را در وقوع کودتای 28 مرداد مؤثر میداند.
کد خبر: ۵۱۲۳
تاریخ: ۲۸ مرداد ۱۳۹۸ - ۰۹:۳۸
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی_ صبح نو نوشت؛ کودتای 28 مرداد 1332، هنوز بعد از گذشت سالها از تاریخ وقوع آن، محل
مناقشه است و ابهامات زیادی درباره آن وجود دارد. یکی از مهمترین پرسشها درباره
کودتا این است که در روز وقوع حادثه، مردم - که در 30 تیر 1331 بهطور گسترده با حضور در
خیابانها شاه را ناچار به بازگرداندن مصدق و تفویض اختیارات وی کردند- کجا
بودند و چرا در 28 مرداد در حمایت از مصدق و ممانعت از سقوط دولت او وارد صحنه
نشدند؟
حجتالاسلام فلسفی، واعظ شهیر نهضت اسلامی که خود آن روزها را درک
کرده است، یکی از دلایل سقوط مصدق را حذف نیروهای مذهبی میداند و در بخشی از کتاب
خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است، چنین عنوان میکند:
«بعد از اینکه نفت ملی شد، مصدق توهم کرد که میتواند به اتکای گروهی روشنفکر و
ادامه حمایت بیدریغ مردم، روی پای خود بایستد و همین باعث جدایی مصدق از آیتالله
کاشانی شد و بعد هم مسأله ۲۸ مرداد پیش آمد».
حجتالاسلام فلسفی همچنین با اشاره به رخدادهای تیر سال 1331 و حمایت
آیتالله کاشانی از مصدق ادامه میدهد: «مصدق در این مقطع تصور کرد قیام مردم
مسلمان و بازگشت وی به قدرت، نه بهدلیل لبیک به دعوت آیتالله کاشانی و احساس
تکلیف دینی، بلکه به خاطر شخص او بوده است. او هرگز فکر نکرد که مردم مسلمان این
مملکت او را برای چه دوباره بر سر کار آوردهاند و آیتالله کاشانی چرا و چقدر نقش
مؤثری در بازگشت او داشته است. پس از ۳۰ تیر
دکتر مصدق از شوون دینی فاصله گرفت و رفتهرفته دچار ضعف تدبیر و فاقد پشتوانه ملی
شد».
به گفته فلسفی: «موضوع دیگری که روحانیون را بسیار خشمگین کرد، این
بود که مصدق روزنامههای کمونیستی را آزاد گذاشت تا هر چه خواستند نوشتند و هیچگاه
به اعتراض مردم مسلمان و روحانیون اهمیت نداد... این مسائل و امثال آن که بهطور
روزافزونی اتفاق میافتاد، باعث شد مصدق ارزش و پایگاه مردمی خود را در میان
اکثریت مسلمان و افراد باایمان از دست بدهد؛ بنابراین تعجبآور نبود که در ۲۸ مرداد دیگر آیتالله کاشانی به میدان نیامد و مردم هم نیامدند و
حمایت ملی مورد انتظار مصدق نیز جز یک سراب نبود. دوری مصدق از شئون دینی و حمایت
او از کمونیستها و نزدیکی کمونیستها به او، ضربه اساسی را بر حکومتش وارد کرد و
پایههای آن را بهقدری سست کرد و لرزاند تا زاهدی که قبلاً وزیر کشور و منصوب از
طرف خود وی بود، با یک کودتا اساس آن را فروریخت».
تحلیل هاشم امانی در کتاب خاطراتش که آن هم توسط مرکز اسناد منتشر
شده نیز خواندنی است. او اشتباهات مصدق را در وقوع کودتای 28 مرداد مؤثر میداند و میگوید:
«دکتر مصدق عامل و زمینهساز کودتا شد، اما تقصیر خود را گردن ملت ایران گذاشت.
همچنین نیروهایی را که بانی انقلاب آن روز و ملی کردن صنعت نفت بودند و به زور و
قدرت آنها نفت ملی شده بود، از میدان خارج کرد. در طول این مدت با تمام کوششها و
فعالیتها و اعلامیهها و برپایی میتینگها به دست خود و ایادی خودش سعی کرد عوامل
مثبت ایشان را بازداشت و سرکوب کند».
از این رو به گفته حجتالاسلام فلسفی طبیعی
بود که مردم در روز 28 مرداد خیابانها را خالی کنند؛ کما اینکه سفیر آمریکا در
ایران نیز از مصدق خواسته بود اجازه حضور مردم در خیابانها را ندهد.
مصطفی حائریزاده
نیز در کتاب خاطراتش، یکی از دلایل عدم همراهی مردم با مصدق را حذف نیروهای مذهبی
و توهم مصدق میداند و میگوید: «اصل حرکت نهضت نفت را هم که اگر منصفانه بخواهیم
قضاوت کنیم، در واقع ریشه مذهبی داشت. مذهبیها حرکت را شروع کردند... در روز سیام
تیر هم اعلامیه مرحوم کاشانی، مردم را به خیابانها کشاند و بازار را تعطیل کرد.
غرب روز سیام تیر در خیابان بهارستان یک مأمور انتظامی هم پیدا نمیشد. کنترل شهر
در دست جوانهای مردم بود. پس از آن طبیعی است توهمی پیش آید که این جمعیت نگفتند
زندهباد کاشانی بلکه گفتند زندهباد مصدق. گفتند ملت خواهان حکومت ملی مصدق است و
حرفی از کاشانی نبود. به این ترتیب، به فاصله چند ماه بعد برای مصدق و اطرافیانش
تصورات جدیدی پیدا شد که پیروزی را فقط از آن خود میدانستند. حتی مدت زمانی پیش
از کودتا، مرحوم کاشانی نامهای به مصدق نوشت به این مضمون که من احساس خطر میکنم
اما مصدق متفرعنانه به او پاسخ داد: اینجانب مستظهر به پشتیبانی ملت ایران هستم».