پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ یکی از مخاطبان بخش «شما بپرسید» سوالی درباره پیشینه دشمنی آمریکا با ایران مطرح کرده است. این مخاطب پرسیده است: آیا دشمنی آمریکا با ایران بعد از تسخیر لانه جاسوسی آغاز شد؟
فؤاد ایزدی پژوهشگر روابط بینالملل و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در گفتگو با پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی در پاسخ به این سوال گفت: پاسخ به این سوال بسیار ساده است چراکه ما پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، کودتای 28 مرداد 1332 را در تاریخ میبینیم که آمریکا و انگلیس به طور مشترک آن را طراحی و اجرا کردند.
وی با بیان اینکه نتیجه سرنگونی دولت مصدق، تثبیت سالها دیکتاتوری شاه بود ادامه داد: این نشان میدهد که دشمنی امریکا با ایران، پیشینهای تاریخی دارد و حداقل به دوران کودتای 28 مرداد 1332 برمیگردد.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: آن موقع بهانه زیادی هم در رابطه با حذف مصدق تصور نمیشد چرا که مصدق نه با حزبالله ارتباط داشت، نه موشک بالستیک داشت و نه تفکرات اسلامی داشت بلکه یک دولت ملی بود. اما آمریکاییها حتی مصدق را هم با آن ویژگیها تحمل نکردند و این موضوع نشان میدهد که دشمنی امریکا با مردم ایران ریشهای است.
ایزدی با اشاره به خباثتهای آمریکا قبل از تسخیر لانه جاسوسی یادآور شد: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، امریکاییها این فرصت را داشتند تا خطاهایی که در دوران شاه علیه مردم ایران مرتکب شدند جبران کنند؛ حتی عدهای درون سیستم حاکمیتی امریکا معتقد بودند که فرصت جبران مهیاست و باید امریکا از این فرصت استفاده کند.
وی ضمن بازخوانی تاریخ ادامه داد: در آن زمان سایروس ونس وزیر خارجه وقت امریکا بود. تحلیل او قبل از سرنگونی رژیم شاه این بود که براساس منافع آمریکا باید با دولتی که قرار است جایگزین رژیم پهلوی در ایران شود به نوعی سازش کرد. در نقطه مقابل این دیدگاه، مشاور امنیت ملی کارتر، زبیگنیو برژینسکی معتقد بود که اگر حمایت امریکا از شاه از بین برود و یا ضعیف شود، پیام بسیار بدی به تمام همپیمانان امریکا در جهان است. و با این توجیه برژینسکی تحلیلش این بود که تا آخرین لحظه باید از شاه حمایت کرد. کارتر در اختلافی که بین برژینسکی و ونس وجود داشت، نظر برژینسکی را پذیرفت و درنتیجه دولت امریکا تا آخرین لحظه از حکومت شاه حمایت کرد.
ایزدی با اشاره به اختلافنظر سیاستمدارن آمریکایی درباره نوع تعامل با جمهوری اسلامی اضافه کرد: بعد از سرنگونی شاه، باز هم در اتاق فکر سیاست خارجه آمریکا اختلاف نظر درباره نحوه تعامل با نظام جدید وجود داشت. ونس وزیر خارجه امریکا بر این باور بود که باید با دولت جدید ایران به نوعی به تعامل رسید و برژینسکی اعتقاد داشت که باید با حکومت برخورد شده و آن را محدود کرد. او همچنین معتقد بود که باید شاه را به امریکا راه داد و سر این مسئله بحث داشتند.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران ادامه داد: در همان ایام مسئول میز ایران در وزارت خارجه آمریکا، فردی به نام هنری پرکت بود که از طرف وزارت خارجه برای بررسی تبعات اجازه امریکا به ورود شاه به داخل خاک امریکا، به تهران اعزام شد. آن موقع سفارت امریکا برقرار بود و هنری پرکت به آنجا رفت. در آن زمان دکتر ابراهیم یزدی وزیر امور خارجه وقت ایران بود و در جلسهای که تشکیل شد یزدی به آنها گوشزد کرد که شاه را به امریکا راه ندهند. اما پرکت این بحث را مطرح میکند که ما میخواهیم شاه را به امریکا راه بدهیم. دکتر یزدی به آقای پرکت پیشنهاد میکند که با آیتالله بهشتی هم ملاقات کنند و این موضوع را به ایشان هم بگویند.
فواد ایزدی با اشاره به ملاقات مسئول میز ایران در وزارت امورخارجه آمریکا با آیتالله بهشتی ادامه داد: طرف آمریکایی دیداری هم با آیتالله بهشتی دارد. آیتالله بهشتی هم همین نکته را به مخاطب امریکایی میگوید که شاه را به امریکا راه ندهید چراکه تبعات بدی را به همراه خواهد داشت.
این استاد دانشکاه اقدام آمریکا در پناه دادن به شاه فراری را نمونهای دیگر از دشمنیهای آمریکا با مردم ایران دانست و گفت: هنری پرکت به سفارت امریکا میرود و به واشنگتن تلکس میزند و عنوان میکند که برآوردش این است که اگر شاه وارد امریکا شود سفارت امریکا در تهران سقوط خواهد کرد ولی کارتر همچنان بر موضع خود اصرار میکند و شاه را به آمریکا راه میدهد و بعد از آن هم که سفارت آمریکا تسخیر میشود.
وی در پایان با تاکید بر اینکه خباثتهای آمریکا علیه مردم ایران ریشهای بوده و مربوط به سالهای بعد از پیروزی انقلاب نمیشود یادآور شد: چه قبل از پیروزی انقلاب و چه در بازه زمانی بین پیروزی انقلاب تا تسخیر لانه جاسوسی، امریکاییها از هر فرصتی علیه مردم ایران استفاده میکردند. آنها از روشهای متعددی برای ضربه زدن به حکومت جوان جمهوری اسلامی بهره بردند و این خلاف واقعیت تاریخی است که کسی بخواهد شروع دشمنی امریکا با مردم ایران را بعد از ماجرای تسخیر لانه جاسوسی بداند.