پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی- احمد رشیدی؛ استان مرکزی با عنایت به اینکه زادگاه رهبر نهضت اسلامی حضرت امام خمینی(ره) بود و نیز حوزه علمیه، به عنوان مرجع اصلی خیزش انقلاب، در آن ریشه تاریخی دارد، پیوند ویژهای میان مردم و روحانیت وجود داشت که منجر به انقلابی شدن مردم و رشد شخصیتها و فعالان انقلابی برجسته، بویژه فعالان مذهبی شد، که هر کدام سهم تعیین کنندهای در پیروزی انقلاب داشتند.
در نوشتار حاضر تلاش میشود با نگاهی اجمالی حضور موثر و سرنوشتساز مردم شهرستانهای اراک، آشتیان، خمین، محلات، شازند و کمیجان در پیروزی انقلاب اسلامی مورد تبیین قرار گیرد.
حرکتهای انقلابی در استان مرکزی در متن مردم و با مشارکت و ائتلاف اقشار گوناگون جامعه بر محور فرهنگ تشیع و به رهبری روحانیت جریان داشته است. میتوان گفت این اتحاد و ائتلاف اقشار گوناگون علیه مبارزه با رژیم حاکم فراتر از تهران در استان مرکزی نیز جریان داشته و به سهم خود در شکل گیری و به ثمر نشستن انقلاب اسلامی نقش تعیین کنندهای داشته است.
انقلاب اسلامی در اراک
این شهر قبل از شروع فعالیتهای انقلابی مردم برای براندازی رژیم پهلوی، نشانگان مختلفی را بر تارک خود به ثبت رسانده است. از جمله نقش اراک به عنوان پادگان نظامی در زمان فتحعلی شاه قاجار؛ رونق تجارت در این شهر در زمان ناصرالدین شاه؛ مشارکت فعال در انقلاب مشروطه در زمان مظفرالدین شاه؛ تشکیل انجمن ولایتی در زمان سردار مسعود حکمران اراک؛ مورد توجه قرار گرفتن این شهر برای آلمانها در جریان جنگ جهانی اول به دلیل موقعیت استراتژیک آن؛ نقش مردم اراک در تامین آذوقه نیروهای نظامی و مردم تهران بعد از جنگ جهانی اول و کمیاب شدن گندم؛ رونق حوزه علمیه اراک به جهت مهاجرت آیت الله حائری به این شهر؛ آسیبها و پیامدهای شوم جنگ جهانی دوم در شهر اراک (از جمله قحطی، بیماری، گرسنگی و مرگ)؛ اعتراضات مردم اراک به سیاستهای رضاشاه از جمله اجباری شدن سربازی و قانون کشف حجاب؛ تظاهرات مردم اراک در میدان مرکزی شهر در جریان کودتای 28 مرداد 1332.
فعالیتهای مردم اراک در جریان انقلاب اسلامی را می توان از قیام 15 خرداد 1342 به بعد بدین صورت تشریح کرد:
با رسیدن خبر دستگیری امام در 15 خرداد سال 42 به اراک، مردم این شهر نیز به واکنشهایی برای نشان دادن اعتراض خود بر این واقعه پرداختند؛ از جمله قصد مردم برای بستن بازار و تحرک روحانیون اراک برای ارسال نامه به امام برای اظهار تاسف از این واقعه به ارشاد فضل الله نصیر الاسلام و تحذیر ساواک از این امر. با توجه به اسناد ساواک، این وقایع هیچکدام در اثر فشارهای ساواک به وقوع نپیوست.
در زمان تبعید امام (ره) مردم و روحانیت اراک، از وقایع عقب نبوده و فعالیتهایی را انجام دادند؛ از جمله سفر روحانیون اراک به عراق برای ملاقات با امام، زنده نگهداشتن نام و یاد امام در منابر و مواعظ، ارسال نامه به امام و روحانیت عراق، تکثیر و پخش جزوات، اعلامیه ها، عکس و کتاب های امام در اراک. در دهه پنجاه، روحانیون، دانشجویان و اساتید مدرسه عالی علوم اراک، محافل کارگری – صنعتی و بازار نقش بسیار موثری در حرکتهای انقلابی داشتند؛ اما به شدت زیر نفوذ نیروهای رژیم قرار داشتند.
در مهر 1351 شاه برای رونمایی از دو کارخانه ماشینسازی و آلومینیومسازی به این شهر آمد که با واکنشهای اعتراضی مردم همراه بود. از سال 52 برگزاری مراسم عزاداری و زنده نگهداشتن یاد امام حسین (ع) و یارانش نقش مهمی در آگاهی بخشی انقلابی در اراک داشتند. در سال 53 با اعلام موجودیت حزب رستاخیز دانشجویان مدرسه عالی علوم اراک اعتراضی شدید به این امر داشته و تظاهراتی به راه انداختند. اولین حرکت این دانشجویان به صورت جدی در 15 اسفند 53 به راه افتاد. در این روز عده زیادی از دانشجویان دستگیر و بعد از چند روز آزاد شدند. در سال 54 این فعالیت ها در جریان بزرگداشت روز دانشجو و شهدای دانشگاه تهران ادامه یافت. در سال 56 با درگذشت دکتر علی شریعتی و آیه الله مصطفی خمینی، فصل جدیدی از مبارزات در اراک به وقوع پیوست. در این زمان مدرسه عالی علوم اراک باز هم جزء پایگاه های فعال در عرصه فعالیتهای انقلابی محسوب می شد. تاسوعا و عاشورای سال 56 فرصتی دیگری برای فعالیت های گروه های مردمی اراک بر ضد رژیم بود. در این سال دانش آموزان و فرهنگیان دبیرستان صمصامی، روحانیون مسجد آقا ضیاء، طلبههای مدرسه حاج محمد ابراهیم و ... در توزیع اعلامیه های آیات عظام به مردم فعالیت های منحصر به فردی انجام داشتند.
در سال 56 بود که اعتصابات کارخانه های اراک شروع شد. در این کارخانه ها، کارگران و پرسنل با خواسته های صنفی هر هفته دو یا سه ساعت در روز اعتصاب و اجتماع می کردند. از جمله این کارخانه ها می توان به ماشین سازی، آلومینیوم سازی، واگن پارس، هپکو، آذرآب، کمباین سازی، آونگان و خانه سازی اشاره کرد. در این دوران اگرچه اغلب فرهنیگان نیز در کنار اقشار دیگر در فعالیت های ضد رژیم شرکت می کردند، اما نظارت و ریاست مدارس در دست کسانی بود که از سرسپردگان رژیم شاه بودند. مساجدی چون مسجد آخوند، آقا ضیاء، آقا اکبر، حاج محمد ابراهیم، حاج تقی خان، امام رضا(ع)، سیدها، امام حسین (ع)، ابوالحسن و حاج آقا اسماعیل در حرکت های انقلابی این برهه تاثیر زیادی داشتند.
مبارزات مردم اراک در سال 1357 شامل حرکت های زیر میباشد:
برپایی مراسم چهلم شهدای تبریز در دهم فروردین 57، برپایی چهلم شهدای یزد در نوزدهم اردیبهشت در مسجد قبله، تعطیلی مغازه های بازار در جهت برپایی عزای عمومی مصادف با سالروز قیام 15 خرداد، تعطیلی و اعتصاب بازار در 27 خرداد 1357 مصادف با روز شهادت تعدادی از مردم قم و کازرون، برپایی مجلس وعظ و خطابه در مساجد و تجمع انقلابیون اراک در ماه مبارک رمضان 1357 و دستگیری تعدادی از مردم در این حرکتهای انقلابی، شروع اعتصابات جدی مردم اراک ( از جمله بازاریان، پرسنل و کارگران کارخانجات، فرهنگیان و ...) از تاریخ چهاردهم شهریور 57، برگزاری دو مجلس برای درگذشت فرزند آیتالله سید محمد رضا گلپایگانی، برگزاری مراسم برای شهید ادبجو، برگزاری راهپیمایی در تاسوعا و عاشورای سال 57، تداوم مبارزات مردم در دی ماه 57 در اراک با اعتصابات کارخانجات و برگزاری تظاهرات همراه با انفجار در سطح شهر اراک، برگزاری مراسم استقبال از آزادی زندانیان سیاسی ( از جمله شیرین ساعدی و احمد رضا شادبختی) در اراک در دوم بهمن سال 57، حضور چشمگیر روستائیان این شهرستان در راهپیماییهای سال 57، رونمایی از انجمن اسلامی دانشجویی مدرسه عالی علوم اراک در اسفند 57.
انقلاب اسلامی در آشتیان
بیشتر فعالان انقلابی شهر آشتیان در تهران و قم مشغول فعالیتهای ضد رژیم بودند؛ مانند علی دانش منفرد، غلامرضا دانش آشتیانی و ... در دهه چهل بیشتر فعالیتهای انقلابی مردم آشتیان از طریق طلاب مدرسه علمیه قم هدایت میشد. روستائیان و فرهنگیان آشتیان سهم به سزایی در فعالیتهای انقلابی داشتند؛ از جمله این روستاها میتوان به فیض آباد اشاره داشت. مردم آشتیان فعالیت جدی خود علیه رژیم پهلوی را از اوایل سال 57 آغاز کردند. این فعالیتها با دستگیری مردم این شهرستان همراه بود.
روز 18 آذر 57 مصادف با تاسوعای حسینی، ایوب شریفی آشتیانی کارمند آموزش و پرورش در تظاهرات در طی درگیری مامورین انتظامی و متظاهرین به شهادت رسید. از اوایل مهر 57 آشتیان شاهد اعتصابات فراگیر فرهنگیان و دانش آموزان بود. از جمله افرادی که سرپرستی این اعتصابات را بر عهده داشتند میتوان به ابوالقاسم دانشی اشاره داشت. تخریب ستون یادبود چهارم آبان در دهم دی ماه 1357 از حوادثی بود که در اسناد ساواک نیز به این واقعه اشاره شده و نقش بسزایی در پیشبرد روند فعالیت های انقلابی مردم آشتیان داشت.
خمین
حوادث خمین در جریان انقلاب به صورت جدی از زمان درگذشت آیتالله بروجردی آغاز شد. مردم خمین در جریان درگذشت ایشان، لباس عزا پوشیده و به سوگواری پرداختند. همزمان افرادی چون حاج سید مهدی غضنفری و شیخ محمد حبیب اللهی نقش بسیار زیادی در معرفی امام خمینی به عنوان مرجع تقلید مردم داشتند.
در جریان انقلاب سفید شاه و رفراندوم، در پی تحریم همه پرسی از سوی امام خمینی، مردم خمین از طریق آیتالله پسندیده از این امر مطلع شدند و لذا مشارکت مردم در این همهپرسی پایین بود. در پی اعلام عزای عمومی در عید سال 42 توسط امام(ره)، مردم خمین از هرگونه شادی اجتناب کردند. در این زمان بخشی از مردم خمین برای شرکت در مراسم سوگواری در قم، خود را به قم رسانده و در این مراسم شرکت کردند.
پیرو حادثه مدرسه فیضیه، چهلم شهدای این حادثه در خمین برگزار شد. مردم خمین در روز سوم خرداد سال 42 برای دیدار با امام به سوی قم حرکت کردند. آن روز امام سخنرانیای مبنی بر گرامیداشت یاد و خاطره شهدای فیضیه داشتند که به سرعت در شهرها و روستاهای مختلف خمین منتشر شد. بعد از دستگیری امام مردم خمین بازار را تعطیل کردند و در ادامه تظاهراتی در 15 و 14 خرداد به راه انداختند که زنان و روستائیان نیز در آن نقش قابل ملاحظه ای داشتند. در این حوادث آیت الله پسندیده نقش برجستهای داشت. در یک مورد سخنرانی پر شوری کرد که طی آن تعدادی از روحانیون به همراه 500 نفر از اهالی خمین به تهران عزیمت کردند و به معترضان پیوستند و خواستار آزادی امام شدند.
در پی آزادی امام، در مسجد جامع خمین مراسم جشنی بر پا شد. بعد از آزادی امام، با فرارسیدن سالگرد حادثه 15 خرداد، امام آن روز را عزای عمومی اعلام کرد. مردم خمین نیز بر همین مبنا، آن روز مراسم عزا برگزار کردند. در جریان کاپیتولاسیون و تبعید امام به ترکیه هم اقدامات اعتراضی مردم خمین تداوم داشت.
در فاصله سال های 44 تا 55 علی رغم تلاش رژیم پهلوی جهت فراموشی یاد و خاطره امام از اذهان مردم، اهالی خمین با فعالیتهایی از جمله ذکر نام امام در منابر و محافل روضه خوانی و مراسم عموم ، تحریم برگزاری مراسم نیایش برای شاه، انتشار و پخش اعلامیه، عکس و کتابهای امام خمینی، مخالفت با تاسیس سینما، محکومیت جشن های 2500 ساله شاهنشاهی یاد و خاطره امام را زنده نگه داشتند.
اعلامیه های امام در دوران تبعید ایشان در خمین بازتاب های مهمی داشت؛ از جمله تحریم معامله با یهودیان و تحریم عضویت در حزب رستاخیز که با اجابت مردم خمین همراه بود.
مهم ترین حوادث خمین در سال 57 شامل حوادث زیر می باشد:
1- برگزاری چهلم شهدای تبریز؛ 2- برگزاری چهلم شهدای یزد و تظاهرات خونین در خمین؛ 3- بزرگداشت سالگرد قیام 15 خرداد ؛ 4- بزرگداشت سالگرد درگذشت دکتر علی شریعتی و حاج آقا مصطفی خمینی؛ 5- عزای عمومی در نیمه شعبان؛ 6- استفاده از ماه رمضان در جهت حرکت های انقلابی؛ 7- عید فطر و شهادت علیرضا سرمدی؛ 8- تحصن در دادگستری خمین؛ 9- برگزاری چهلم شهدای کرمانشاه، 10- برگزاری چهلم شهدای 17 شهریور و چهلم شهید سرمدی؛ 11- آزادی زندانیان سیاسی خمین؛ 12- گسترش تظاهرات در سطح روستاها و شهرهای کوچک خمین؛ 13- شهادت مهدی احمدی؛ 14- راهپیمایی بزرگ عاشورای 1357؛ 15- تغییر نام مدارس، میدان ها و خیابان ها؛ 16- تهیه سلاح توسط مردم در آبان و آذر ماه؛ 17- طراحی برنامه های عملیاتی از سوی نیروهای انقلابی خمین؛ 18- برگزاری مراسم جشن و سرور به جهت فرارشاه و ورود امام به ایران .
کمیجان و انقلاب اسلامی
وجود علمای بزرگ و مدرسه علمیه در سالیان گذشته موجب علاقه و پیوند ناگسستنی مردم کمیجان با اهل بیت عصمت و طهارت گردیده است؛ به طوری که هیئت های عزاداری در ایام محرم و سایر مناسبت ها و روزهای تاریخی، حضور یکپارچه و حماسی مردم را با عظمت و شکوه خاص در این شهرستان به نمایش می گذارد.. علیرغم دوری و محرومیت منطقه از مرکز، ارتباط نزدیک مردم با علماء و بزرگان دین موجبات افزایش شم سیاسی و فرهنگی و مذهبی مردم را فراهم ساخته و آنان قبل و بعد از پیروزی انقلاب به پیروی از امام در پاسداری از انقلاب و ارزش های انقلابی پا برجا و مقاوم در صحنه ها حضور یافته اند.
گروهی از مردم این شهر به دنبال حادثه مدرسه فیضیه در مراسم عزاداری محرم در بیت امام در قم شرکت کردند. در آن سال اعلامیه ها، نوارها و اخبار مهم مربوط به فیضیه معمولا از طریق رفت و آمدهای روزانه به قم و تهران به دست مردم کمیجان می رسید. خبر دستگیری و تبعید امام مردم این شهر را متأثر ساخت. این امر باعث تجمع مردم در مسجد جامع شهر به نشانه اعتراض گردید.
حجت الاسلام شماعی همدانی در آن زمان نقش بسیار موثری در آگاهی بخشی به مردم کمیجان در آن برهه داشت. فرهنگیان و دانش آموزان کمیجان نیز نقش قابل ملاحظه ای در پیشبرد روند جریان انقلاب در این شهر برعهده داشتند. فرهنگیان قبل از انقلاب عموما به مباحث و موضوعات انقلابی در کلاس های درس می پرداختند و بعد از جریان انقلاب نیز در حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی و حضور در جبهه و جنگ اهتمام ویژهای داشتند.
محرم سال 57 یکی از عرصههای دیگری بودکه مردم کمیجان بتوانند حضور انقلابی خود را به نمایش بگذارند. در این میان تاثیر حجت الاسلام حاج شیخ علی اصغر کمیجانی را نمی توان نادیده گرفت . وی در ارتقای سطح فرهنگ مذهبی- عقیدتی مردم منطقه تلاش موثری داشت. در نوزدهم آذر ماه سال 57 که مصادف با تاسوعای حسینی بود مردم کمیجان باز هم به زعامت روحانیت منطقه حضور انقلابی خود را با برگزاری یک راهپیمایی بزرگ به نمایش گذاشتند .
مهم ترین حوادث سال 57 در کمیجان به صورت زیر بوده است:
1- رویارویی با ژاندارمری در راهپیمایی 12 بهمن سال 57؛ 2- شهادت شهید صفرعلی دستجانی در 19 بهمن؛ 3- خروج ژاندارم ها و تشکیل تیم های حفاظتی مردمی در 20 بهمن؛ 4- تشکیل کمیته انقلاب اسلامی در کمیجان.
انقلاب اسلامی در محلات
مردم محلات در تمام عرصه های مبارزه علیه رژیم پهلوی همگام با روحانیت فعالیت می کردند. بازداشت امام خمینی در خرداد سال 42 زمینه را برای شروع مبارزات مردم محلات با رژیم پهلوی فراهم کرد. مردم این شهر در طی این اقدام رژیم، بازار را تعطیل کرده و با تظاهرات اعتراض خود را به رژیم نشان دادند. اسناد ساواک گویای این مساله است که بعد از آزادی امام، مردم محلات در بیستم و بیست و یکم فروردین به ملاقات ایشان رفتند. در جریان تبعید امام به ترکیه نیز مردم این شهر با اجتماع در مساجد اعتراض خود را به اقدام رژیم اعلام نمودند.
در سال 57 پخش و تکثیر اعلامیه ها و آگاهاندن مردم از روند جریان انقلاب در شهرهای مختلف در محلات نیز همچنان ادامه داشت. از جمله راهکارهای مبارزه مردم علیه رژیم، برگزاری مراسم ختم بزرگان دین بود؛ مانند مراسم ختم شیخ احمد کافی، آخوند ملا علی معصومی همدانی، پسر آیت الله گلپایگانی، سالگرد وفات حاج آقا مصطفی خمینی و ...
در میان انقلابیون محلات، دانش آموزان و فرهنگیان نقش بسزایی در پیشبرد قیام مردمی علیه رژیم پهلوی داشتند. از جمله تظاهرات فرهنگیان محلات می توان به تظاهرات ششم، دهم، دوازدهم، سیزدهم، بیست و چهارم و بیست و هفتم دی ماه سال 57 اشاره کرد.
محرم سال 57 در محلات برپایی مجالس عزاداری شور و حال خاصی داشت. مردم این شهر در این برهه حضوری پر رنگ به رهبری طه مقدسی داشتند. این امر باعث درگیریهایی بین نیروهای رژیم و نیروهای مردمی می شد که در پارهای موارد باعث مجروح شدن و شهادت تظاهرکنندگان گردید؛ از جمله این تظاهرات می توان به تظاهرات 16 آذر 57 اشاره داشت که در طی درگیری مردم با نیروهای رژیم سیدمرتضی انصاری اولین شهید محلات به شهادت رسید.
راهپیمایی تاسوعا و عاشورای سال 57 در محلات شور خاصی داشت. این راهپیمایی در 19 آذر ماه برگزار شد. مردم بازار را تعطیل کردند و به اعتصاب دست زدند. سرانجام این راهپیمایی با دخالت ماموران انتظامی به متفرق شدن مردم انجامید. تظاهرات مردم محلات در ماه های نزدیک به پیروزی انقلاب از فراوانی و شدت بیشتری برخوردار بود؛ از جمله این راهپیمایی ها میتوان به راهپیمایی دوازدهم، سیزدهم، هفدهم، هجدهم و بیست وششم دی ماه اشاره کرد. مردم محلات روز 12 بهمن 57 کفن پوشیده به استقبال از امام (ره) رفتند و در روز 22 بهمن همراه با سایر مردم ایران، پیروزی انقلاب را جشن گرفتند.