پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ سیاستهای محمدرضا پهلوی در طول دوران سلطنتش، اقتصاد کشور را به سمت نابودی کشاند. این سیاستها یا محصول فشار دول خارجی بود و یا ناشی از افکار جاهطلبانه شاه.
مینو صمیمی یکی از کارگزاران رژیم پهلوی درباره سیاست شاه در حوزه اصلاحات ارضی میگوید: «نتیجه اصلاحات ارضی شاه بدانجا کشید که در اواسط دهه 1970 ایران از یک کشور خودکفا در محصولات کشاورزی به صورت وارد کننده مواد غذایی درآمد.» به گفته صمیمی نابودی کشاورزی و سرازیر شدن روستائیان به شهرها باعث ایجاد حلبیآبادها در اطراف تهران شد.
برای ریشهیابی ضعف تصمیمگیری شاه باید به غربزدگی و وابستگی بیچون و چرای شاه به آمریکا توجه کرد؛ علی امینی یکی از نخستوزیران شاه میگوید: «در این سالهای اخیر، هر کسی که از آمریکا و انگلیس آمده بود وزیر میشد، بدون آنکه یک مدارجی را طی کند.»
علاوه بر این، شاه با آزاد گذاشتن دست اطرافیانش در امور اقتصادی، بزرگترین خسارتها را بر این بخش مهم وارد ساخت. به اعتراف پرویز راجی یکی دیگر از کارگزاران پهلوی، کارنامه دوران حاکیمت محمدرضا شاه چیزی جز این نبود: «کارنامه سالهای حکومت شاه عبارتست از اتخاذ سیاستهای اقتصادی فاجعهانگیز، اشتباهات فراوان در اولویت دادن به مسائل غیرضروری، غرور و تفرعن در امور نظامی، عشق مفرط به صلاحهای آتشین و پرنده، عطش سیری ناپذیر به شنیدن تملق و چاپلوسی، بیاحساسی کامل نسبت به احساست مردم کشور و سخنرانیهای پر از گزافهگویی ممتد.»
و اینگونه بود که به گفته راجی سلطنت پهلوی به سمت نابودی کشیده شد و «بهایی که برای اشتباهات شاه باید پرداخت سرنگونی سلسله او، انهدام نظام شاهنشاهی، و طرد کامل همه خدمتگزاران رژیم پهلوی از صحنه سیاسی است.»
منبع: دربار به روایت دربار (فساد سیاسی)