پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ مطالعه تاریخی کودتاهای واقع شده در جهان و ایران،
مؤیّد این واقعیت است که کودتا سختترین حرکت سیاسی برای تغییر حکومتهاست و اصلیترین
ابزار عاملان آن، بهرهگیری از قّوه قهریه و اعمال خشونت در بالاترین حد ممکن است.
یکی از مهمترین بخشها در مراحل پیشبرد کودتا، گزینش افراد
مورد نظر برای شرکت در کودتاست. تردیدی وجود ندارد که در این خصوص نمی توان به هر
شخصی اطمینان کرد؛ افرادی میبایست انتخاب شوند که بسیار مطمئن و قابل اعتماد باشند.
اگر روال حکومتی بر سبیل عادی باشد، این مهم امکانپذیر خواهد بود و امکان بررسی سوابق
مهیّاست. به طور مثال، در کودتای مرداد 1332 ارکان ارتش کمک بسیار خوبی برای سران
کودتا در این حوزه محسوب می گردیدند اما این مبحث در خصوص «کودتای نقاب» کاملاً متفاوت
است؛ چرا که اولاً سازمان یا نهاد اطّلاعاتی منسجم داخل کشوری وجود نداشت که قادر باشد
این مهم را برعهده بگیرد؛ در ثانی، پراکندگی افراد از لحاظ تنوّع شغلی، نیروی خدمتی
اعم از ستاد مشترک، زمینی، هوایی، دریایی، شهربانی و ژاندارمری، این اجازه را به آنان
نمی داد که قادر باشند در یک دوره زمانی کوتاه، بررسی های لازم دربارهی صلاحیت
افراد موردنظر برای شرکت در کودتا را پیش برند. سرانجام، در مطالعه سوابق خدمتی کودتاچیان
محرز گردید که اغلب آنان، شناختی از یکدیگر نداشتهاند تا از آن طریق قادر باشند به
عنوان دوست یا فرد مورد اعتماد، دیگران را گزینش نمایند اما سازمانها و نهادهایی که
در حکومت پهلوی، اطّلاعات مورد نظر در خصوص افراد و به طور مشخّص، نظامیان را در
اختیار داشتند، عبارت بودند از:
1ـ سازمان اطّلاعات و امنیت کشور (ساواک)
در آخرین روزهای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، این سازمان منحل
شد و بعد از پیروزی انقلاب، قسمت اعظمی از اسناد و مدارک موجود در آن در اثر تهاجم
از بین رفت و بیشتر مورد دستبرد احزاب و گروههای معاند قرارگرفت و مقادیری از آنها
نیز در سازمانها و جایگاه های مختلف و به خصوص در نهادها و ارگان های تازه تأسیس
بعد از پیروزی انقلاب، حفظ و نگهداری شد. مهمترین مسئله در اینخصوص آن است که بهواسطه
متفّرقشدن اسناد و مدارک و همچنین برکناری کارکنان، عملاً امکان استفاده از این نوع
اطّلاعات میسور نبود.
2ـ سازمان اطّلاعات و ضّد اطّلاعات ارتش
تمامی توضیحات ارائهشده درباره شرایط حاکم بر ساواک و اسناد
و مدارک موجود در آن، با لحاظ نمودن تفاوتهای ساختاری و تشکیلاتی، شامل این سازمان
اطّلاعاتی ضدّ اطلاعات نیز میشد. به عبارتی، تمامی این اداره ها تعطیل بود و قسمت
اعظمی از سوابق آنها بعد از پیروزی انقلاب به دست عناصر نفوذی گروهها افتاد. اکثریت
قاطع کارکنان ضدّ اطلاعات نیز مشمول پاکسازی شده یا از خدمت رها شده و یا در سایر
قسمت ها، به کار گرفته شدند.
3ـ سران و فرماندهان ارتش شاهنشاهی
اکثریت قابل توجهی از سران ارتش بهدلایل متعددی همانند داشتن
سوابق سوء خدمتی، دستگیری و اعمال مجازات درباره آنها به عنوان مصادیق مفسدین، درخواست
های شخصی، مصلحت های انقلاب و دیگر موارد مشابه، از خدمت برکنار شدند. بنابراین،
به استناد این توضیحات و نیز پراکندگی فرماندهان،
عملاً استفاده از اطّلاعات این افراد نیز امکانپذیر نبود.
4ـ اداره مستشاران نظامی آمریکا در ستاد بزرگ ارتشتاران
مستشاران نظامی آمریکا، یکی از زیر مجموعه های ستاد بزرگ ارتش
تاران بهشمار میرفت که از سال 1332ش، به صورتی کاملاً رسمی در قلب ارتش حضور و فعالیت
داشت و به همین دلیل، یکی از گیرندگان تمامی مکاتبات داخلی ارتش نیز محسوب می گردید.
اداره مستشاری یکی از اصلی ترین مراکزی که از آنها درباره تمامی انتصابات، انجام
رزمایش ها و مانورهای داخلی و خارجی و به خصوص اعزام به دوره ها، استعلام امنیتی
می شد، نهادی بود که عنوان «اداره مستشاری ارتش آمریکا» را برای آن نهاده بودند.
از اینرو آنها اطّلاعات جامع و کاملی درباره اکثریت مطلق کارکنان داشتند. این اطلاعات،
چند روز قبل از سقوط رژیم پهلوی، به سفارت آمریکا منتقل گردید و به همین دلیل در
22 بهمن سال 1357، که پادگان ها توسط ملت مسلمان ایران تسخیر شد، هیچ سند و مدرکی
که قابل بهرهبرداری باشد، در اختیار انقلابیون قرار نگرفت. از سوی دیگر، در اواخر
تابستان 1358ش، دولت موقت براساس لایحه ای به ادامه حضور مستشاران نظامی آمریکا در
ایران پایان داد. بنابراین، آنها نسبت به ترک کشور ایران و انتقال تمامی سوابق خود
به آمریکا اقدام نمودند.
بر اساس مستندات موجود «اداره مستشاری ارتش آمریکا» تنها نهاد
یا سازمانی بود که تمامی اطّلاعات در خصوص کارکنان ارتش را به طور کامل حفظ و نگهداری
کرده و طی سالهای بعد از پیروزی انقلاب آنها را در دفعات مختلف مورد استفاده قرار
داد. و تنها نهادی که میتوانست این اطلاعات دقیق را در اختیار کودتاچیان قرار دهد
همین اداره مستشاری ارتش آمریکا بود.
منبع: کتاب «قدر مطلق یک توطئه (کودتای نقاب به روایت اسناد)»