واکنش آیت‌الله کاشانی به انعقاد قرارداد کنسرسیوم

پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ به دنبال شکست نهضت ملی در پی وقوع کودتای 28 مرداد، بار دیگر صحنه برای فعالیت دول استعماری در ایران مهیا شد و این ­بار این دولت‌­ها با بهره‌گیری از فضای تازه، کوشیدند تا نفت ایران را به یغما ببرند. در این بین بیگانگان با تحمیل قرارداد کنسرسیوم، ضمن ملی زدایی از نفت ایران، بار دیگر بر منابع نفتی کشور تسلط پیدا کردند. به تعبیر غلامرضا نجاتی «قرارداد کنسرسیوم یک قرارداد استعماری بود که پس از کودتای 28 مرداد 1332 از سوی رژیم دست نشانده شاه زاهدی به ایران تحمیل شد و مفاد آن مغایر با قانون ملی شدن صنعت نفت بود.» [1]

این قرارداد در حکم یک امتیازگیری بود که در محیط خفقان به ملت ایران تحمیل شد. با این حال شاه معتقد بود: «سرانجام پس از مذاکرات طولانی توانستیم با کنسرسیومی مرکب از هفت کمپانی نفت که بزرگترین شرکت­‌های جهان بودند به توافق برسیم... در آن موقع پرزیدنت آیزنهاور طی نامه­‌ای از کوشش­‌های من در حل مسئله نفت که دولت مصدق ایجاد کرده بود قدردانی کرد.» زاهدی، نخست‌­وزیر کودتا نیز قرارداد کنسرسیوم را عاقلانه می‌­دانست. او به هیئت رئیسه مجلسین گفته بود: «با تمدید قرارداد، در واقع کلاه سر انگلیسی­‌ها و آمریکایی‌­ها رفته؛ برای اینکه تا هفت هشت سال دیگر نیروی اتم جای سوخت نفت را در دنیا می­‌گیرد و ذخایر نفت ایران بی مصرف می­‌ماند؛ در این صورت پس از ده سال هرچه از کنسرسیوم بگیریم وجهی است بازیافتی...»  [2]

با این وجود، انعقاد قرارداد استعماری کنسرسیوم که در واقع خط بطلانی بر تمام مبارزات و مجاهدت‌­های مردمی بود، با واکنش‌­های صریح و تند مردم و رهبران ملی و مذهبی مواجه شد. دکتر مصدق از زندان لشکر 2 زرهی طی پیغامی، لایحه کنسرسیوم را مغایر با روح قانون ملی شدن نفت و نیز در جهت اعاده سلطه استعمارگران دانست. کمیته نهضت مقاومت ملی هم این قرارداد را خائنانه تلقی کرد. البته چند تن از نمایندگان مجلس نیز به مفاد آن حمله کردند.

با وجود سانسور شدید، مردم هم از امضای این قرارداد مطلع شده و بدان اعتراض کردند. آیت‌­الله سیدابوالقاسم کاشانی رهبر مذهبی نهضت، نقش ویژه‌­ای در همه­‌گیر کردن این اعتراض داشت. او در مقابل اين قرارداد موضع‌گيرى كرد و طى بيانيه‌اى «نهايت تأسف و تعجب» خود را از اين قرارداد اعلام نمود. آیت‌­الله، امريكا را مورد سرزنش قرار داد و متذکر شد: «دولت آمريكا كه خود را پيش‌آهنگ اصول دمكراسى و مبتكر منشور آتلانتيك و پشتيبان سازمان ملل مى‌داند، در اين معامله بيشرمانه و انتقام جويى وقيحانه با انگلستان مكار و حيله­‌گر همكارى مى‌نمايد.» کاشانی تصریح کرد: ملت ايران حق دارد «از آزادى و آزاديخواهى نا اميد و نسبت به تمام ادعاهاى دنياى غرب بد گمان گردد». وى با تحليلى عمیق، قرارداد كنسرسيوم را از قرارداد 1933 رضاشاه به مراتب بدتر توصيف كرد. آیت‌­الله در پايان اعلام نمود: «به خاطر صيانت و حراست نهضت پر افتخار ملى، خود را براى استقبال مرگ آماده كرده‌ام.» [3]

با وجود این افشاگری­‌ها اما در نهایت تیغ سانسور و تهدید زمینه­‌ساز تحمیل یک قرارداد ننگین شد و سرانجام قرارداد کنسرسیوم به تائید مجلسین رسید. با تصویب قرارداد، آیزنهاور رئیس جمهور آمریکا و چرچیل نخست­‌وزیر انگلیس در پیامی به محمدرضاشاه مراتب رضایت خود را ابلاغ کردند. چرچیل در پیام خود تاکید کرده بود که: «پشتیبانی اعلیحضرت در حل مسئله نفت اهمیت شگرفت داشته است.» شاه نیز در مقابل قدردان «مساعدت آمریکا» بود. اما حقیقتی که سال­‌ها بعد در تاریخ روشن شد این بود که «كنسرسیوم كنترل 90 درصد از تولید را در اختیار داشت و در زمینه افزایش تولید هم منافعی مشترك با شاه داشت.»


پی نوشت‌ها:

[1] غلامرضا نجاتی، تاریخ سیاسی 25 ساله ایران، تهران: رسا، ص 92

[2] همان، ص 93

[3] حجت‌الاسلام روح‌الله حسینیان، بازخوانی نهضت ملی ایران، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 324