پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ برگزاری جشنهای 2500 ساله یکی از بحثبرانگیزترین اقدامات دربار پهلوی بود که در سال 1350 صورت گرفت تا جایی که تاریخنگاران اثرات سوء ناشی از برگزاری این جشنها را که با پیامدهای قابل توجهی همراه بود در بروز شعلههای نهضت اسلامی موثر میدانند.
نگاهی به اسناد و شواهد نیز نشان میدهد که کم و بیش هشدارهایی از این دست در طی برنامهریزیهای جشنهای 2500 ساله مورد توجه برخی شاهدان و ناظران قرار گرفت که البته با بیتوجهی سران رژیم پهلوی روبرو شد. یکی از این اسناد، گزارشی است از یکی از بولتنهای ساواک که در آن به دستهبندی اقشار مختلف جامعه در مواجهه با جشنهای 2500 ساله پرداخته است.
در این گزارش آمده است:
رفتار عمومی در زمینه مراسم و مقدمات برگزاری جشن 2500 ساله شاهنشاهی را میتوان بطور کلی در دو قسمت مورد بررسی قرار داد:
1.طبقاتی که به نوعی با دستگاههای دولتی و مصادر قدرت بستگی داشته و به روال معمول در مسیر اقدامات دولت تظاهرات هماهنگ دارند.
2.دسته دیگر شامل ترکیبات مختلف و مجموعاً اکثریت مردم که با قضاوتی مشکوک و در بعضی موارد منفی در جهت مقابل دستگاههای دولتی قرار گرفتهاند.
گروه نخست همچنان که در گیر و دار تصمیمات دیگر دولت به هرحال خود را سهیم و از جهاتی ذینفع تلقی مینمایند، بالطبع در قبال فعالیتهای مربوط به مراسم جشن نیز رفتاری متعادل نشان میدهند. نظامیان، مامورین انتظامی و افراد وابسته به تشکیلات حساس دولتی از جمله عناصر این گروه میباشند.
دسته مخالف که در واقع ترکیبی از قاطبه اجتماع است روی ملاحظات عدیده اصولاً برداشتهای دولتی و از جمله تصمیم به برگزاری جشنها را با دیدی مخالف و نهایت بیتفاوت برانداز میکنند. این دسته که اکثراً در شرایط زیستی نامناسب نیز بسر میبرند متاسفانه از جهت برخورد مستقیم با پارهای تبعیضات، اجحافات و ندانمکاری مصادر امور، وضع بد خیابانها و کوچههای جنوب شهر تهران، سرعت در مرمت بعضی مسیرهای معین بدون توجه به میزان هزینه آنها و همچنین تاثیرپذیری غیرمستقیم از تبلیغات مسموم، در قبال کلیه تظاهرات دستگاههای مسئول حالتی بهانهجو و در واقع مریضگونه دارند. کارمندان، اصناف و پیشهوران، کارگران، معلمین، روحانیون قشری مسلک و دانشجویان کم بضاعت اجزاء خاص این طبقه هستند.
دستجات مذکور هرکدام بنحوی و تحت تاثیر شرایطی عدم تمایل و احیاناً مخالفت خود را با برگزاری جشنها ابراز میدارند این دسته از مخالفین که از نظر تعداد قابل توجه بوده و در واقع در جمع مذکور اکثریت را واجد میباشند بنای مخالفتشان بیشتر ناشی از سختی معیشت است! و ضمن اینکه دلیل موجهی برای عدم شرکت در انجام تعهدات ناسیونالیستی و وظایف میهنی ارائه نمیدهند اصولاً رسالتی را که در این زمینه بر عهده دارند به درستی لمس نمیکنند. و مضافاً در شرایطی که افزایش بیتناسب قیمتها، وصول جرائم سنگین تخلفات رانندگی، اخذ عوارض نوسازی با جرائم متعلقه و دهها تضییقات دیگر از یک طرف و تبلیغات رادیوهای بیگانه و انتشار مطالب کذب و اغراقآمیز در خصوص مصارف عظیم جشن از سوی دیگر بر افکار و سنجش آنها سنگینی میکند.
بدون آنکه قائم به عقیده ثابتی باشند در مسیر هدفهای تبلیغاتی منفی کشیده میشوند و در توجیه نظر خود چنین عنوان میکنند: بهتر است هزینه این جشنها در جهت کارهای ضروری دیگر که بهبود وضع مردم را در بر دارد صرف شود( مثلاً کمک به مردم قحطیزده سیستان) مستقل از شرایط فکری و روحی طبقات مذکور ولی در داخل همین دستجات افرادی نیز وجود دارند که منفک از پارهای توهمات سوءبرگزاری جشنها را مقرون به مصلحت نمیدانند و در این مورد استدلال مینمایند: یادآوری افتخارات تاریخی در شکل موجود با آنکه موجب تحصیل اعتبار در سطح روابط جهانی است، لیکن اثرات ناشی از انجام آن نیز بایست بررسی شود زیرا که تجلیات جشن چنانچه به نحو مطلوب نیز انجام شود محدود به زمانی کوتاه هست ولی عوارض آن در شئون اقتصادی کشور مدتها اثرات نامطلوب برجای خواهد گذاشت.
با آنکه از ابتدای تهیه مقدمات برگزاری جشنها دستگاهای تبلیغاتی کشور( رادیو_ تلویزیون و جراید) کوشش داشتهاند انجام این مراسم را با توجه به ویژگیهای ناسیونالیستی مردم کشور، متوجه و ضروری معرفی نمایند، معهذا نظر به مراتبی که ذکر شد انجام چنین مهمی در قلمرو قضاوت عمومی تاکنون به نحو مطلوب موثر نبوده است. آنچه تابحال مشهود گردیده تبلیغات تلویزیونی در این زمینه تماشاچی علاقمند نداشته، رادیو نیز از این بابت سهمی ادا نکرده، جراید هم در اصل معتقد اصولی نداشتهاند. نتیجه ملاحظات عینی مردم از آذینبندی خیابانها و میادین نیز جاذبه لازم را نداشته است. بالاخص نمایشاتی که در معرض مشاهده مستقیم بودهاند، انتقاداتی را برانگیخته و از جمله بسیار شنیده شده که نحوه آذینبندی سوای مخارج فوقالعادهای که در برداشته غالباً از فکر ایرانی مایه نگرفته و مقاطعهکاران خارجی در پیراستن این ظواهر صرفاً مقید به تقلیدهای ناشیانه از دستمایههای ایرانی بودهاند.
از طرفی در خلال فعالیتهای مزبور بعضاً مواردی مشاهده میشود که انعکاس عینی آن در وجوه مختلف خارج از هرگونه برداشت و تعصبی چشمگیر و جالب به نظر رسیده است از جمله کوششهای که در زمینه پرداختن بعضی میادین و موسسات مانند میدان ونک و تزئینات شرکت ملی نفت بعمل آمده.
رفتار جمعی و نحوه افکار عمومی باتوجه به قرائن موجود در شهرستانها نیز کم و بیش برهمین قیاس است.
در مجمع دستجات مخالف وضع گروههای زیر قابل تامل است:
1.معلمین و فرهنگیان، تعداد کمی از این گروه با برگزاری جشنها مخالفت میکنند و اکثریت بقیه در این مورد رویهای بیتفاوت اخذ کردهاند.
2.دانشجویان:
الف_ دانشجویان داخل کشور، که در فرصتهای مناسبات مبادرت با اشاعه ذهنیات خود مینمایند و میزان نفوذ و عقاید آنها در طبقات مختلف به واسطه وجود زمینههای مناسب بالنسبه قابل توجه است. این دسته در جبهه مخالف وضع روشنتری دارند و مخالفتشان تقریباً آشکار است. از این دسته مجموعاً 280 نفر که به شکل مختلف با برگزاری جشنها مخالفت کردهاند تاکنون بازداشت شدهاند ولی تعدادی از بازداشتشدگان ضمن مخالفت با برگزاری مراسم جشن در هدفهای براندازی نیز فعالیت داشتهاند. دانشگاه تهران، دانشسرای عالی و دانشکده پلیتکنیک از مراکز فعالیت دانشجویان محسوب شده و در مراکز مزبور شعارهائی نیز علیه جشنها در تظاهرات عنوان و بر دیوارها نوشته شده است. شعار در حالی که میلیونها توامان صرف جشنها میشود، در سیستان و بلوچستان مردم از از گرسنگی میمیرند، در واقع ترجیعبند مخالفتخوانیهای دانشجویان مزبور است.
ب_ دانشجویان خارج از کشور، اکثریت این گروه جزء مخالفین برگزاری این مراسم مزبور هستند و تا به حال فعالیتهای زیادی نیز در این زمینه به عمل آوردهاند. اهم این اقدامات عبارتند از: انتشار ماهنامه، جزوه، بخشنامه و همچنین اظهارات دبیر کنفدراسیون و ایادی وابسته به آن علیه برگزاری جشنها.
با شواهدی که موجود است دانشجویان مقیم خارج ضمناً در نظر دارند همزمان با شروع جشنها اقداماتی در زمینه تظاهرات در واشینگتن، برلین غربی، کیل، و مونیخ ترتیب نمایشگاه عکس مصدومین در نیویورک و خرابکاری در نمایشگاه قالیهای ایرانی در هامبورگ، بعمل آورند.
3.روحانیون:
الف_ روحانیونی که در مخالفت با انجام جشنها صراحت رویه دارند مثل آیتالله گلپایگانی در قم و آیتالله قمی در مشهد.
ب_ روحانیون میانهرو که در رأس آنها آیتالله خوانساری در تهران و آیتالله مرعشی در قم میباشند.
پ_ روحانیون موافق از جمله آیتالله شریعتمداری در قم، میلانی و کفائی در مشهد من حیثالمجموع روحانیون مخالف و میانهرو با جمع طرفدارانشان مراسم جشنها را نوعی تجلیل از مذهب زرتشت تلقی نموده و برگزاری آن را مخالف اصول و معتقدات مذهبی عنوان میکنند.
ازجمله آثار مشهود مخالفت روحانیون تظاهراتی است که در بازار قم به تبع از روحانیون مخالف و علیه مراسم جشنها صورت گرفته است. حدود 20 نفر از طرفداران روحانیون مخالف در خلال برگزاری مقدمات جشن بازداشت شدهاند که اکثر این عده اقدام به پخش اعلامیههای خمینی کردهاند و بعضاً به صورت پراکنده در مجامع و منابر تظاهرات مخالف داشتهاند.
صرفنظر از زمینههای موجود اشاره شد، در انگیختن مخالفت طبقات مختلف اقداماتی بوسیله بعضی دستگاههای مسئول و همچنین از ناحیه پارهای افراد فرصتطلب در تهران و شهرستانها صورت گرفته است. در بعضی کارخانجات و مراکز کارگری اقدام به جمعآوری پول شده که منجر به نارضائی تعدادی از کارگران گردیده و مآلاً زمزمههای مخالفی نیز از ناحیه این عده شنیده شده است.
بعضی از مدارس در جریان ثبتنام برای مخارج جشنها وجوهی از دانشآموزان مطالبه کردهاند، در بعضی از انجمنهای محلی و بعضاً از تعدادی کسبه در تهران و شهرستانها وجوهی تحت همین عنوان اخذ شده است و به موازات این احوال عناصر کلاش نیز سوءاستفادههائی نمودهاند.