دهه 60
فرآیند برکناری آیت‌الله منتظری از قائم مقامی ‌رهبری

پایگاه مرگز اسناد انقلاب اسلامی؛ خبرگان رهبری در اجلاسیههای تیر و آبان 1364، دو ماده واحده مهم را تصویب کردند. نخست، ماده واحدهای که آنها را موظف میکرد پیرامون شناسایی مصدایق مناسب برای رهبری آینده نظام، بحث و بررسی کنند. ماده واحده دوم هم یک مصداق پیشنهادی برای این امر را مطرح میکرد. با تصویب ماده واحدههای دوگانه، آیتالله منتظری به عنوان رهبر آینده و جانشین امام امت در نظر گرفته شد. بنابر این از سال 1364، آیتالله منتظری در مقام غیررسمی قائممقام رهبری قرار گرفت و همه نهادها و مسئولان نظام موظف به حفظ و ارتقای جایگاه او شدند.

اما روزگار وصل آیتالله منتظری و نظام اسلامی خیلی زود به فصل و کدورت انجامید. اختلافنظرهای جدی وی با نظرات امام و مسئولان انقلابی کشور، مهمترین عامل بود. آیتالله منتظری، مقابله نظام با جریانات مخالف و معارض را نمیپسندید و خواستار میدان دادن به آنها بود. خود نیز که در ابتدا از فراهمشدن فضا برای اعلام نظرات مخالفان استقبال میکرد، بهتدریج نظرات خود را با تحلیلها و دیدگاههای آنها منطبق کرد. مخالفت با سیاستهای نظام در مسائلی چون جنگ تحمیلی، سیاست خارجی، اقتصاد و برخورد با معارضان به تضاد و تعارض تبدیل شد. برخورد دستگاه اطلاعاتی و قضایی کشور با سیدمهدی هاشمی، برادر داماد او نیز مزید بر علت شد و کدورت آقای منتظری از نظام را شخصیتر هم کرد.

با انتقادهای تلخ آیتالله منتظری در بهمن ماه 67 و سالگرد دهم پیروزی انقلاب از عملکرد دهساله نظام و نیز افشای نامههای او خطاب به امام در محکومکردن مجازات عناصر مجاهدین خلق در همان سال، امام را به نتیجه رساند که آقای منتظری، هرگز صلاحیت رهبری نظام اسلامی را ندارد. امام، خود متکفّل عزل او شد و فروردین ماه 1368، آحاد جامعه نیز از تصمیم امام آگاهی و اطلاع یافتند.

فروردین 68، امام خمینی تصمیم قاطع خود برای برکناری قائممقام رهبری را اعلام کرد. تصمیمی که با وجود پیشینه اختلافات، برای مسئولان کشور هم تکاندهنده و غافلگیرکننده بود. حاج سیداحمد خمینی، هیئت رئیسه مجلس خبرگان و شخصیتهای مسئول کشور را مطلع ساخت که امام تصمیم نهایی خود را گرفته است و آقایان باید برای تعیین تکلیف، اجلاسیهای در تهران برگزار کنند. آیت‌الله ابراهیم امینی می‌گوید: «در روزهای اول فروردین سال 68، آیتالله مشکینی به من زنگ زد که امام به وسیله حاج احمدآقا پیام مهمی را برای هیئترئیسه خبرگان فرستاده، شما و آقای مؤمن و آقای طاهریخرمآبادی، هرچه زودتر به منزل من بیاید تا در اینباره مشورت کنیم. من به اتفاق آقایان به منزل آقای مشکینی رفتیم. ایشان گفتند حاج احمدآقا بهوسیله تلفن با من تماس گرفت و گفت: امام به من فرموده که به شما بگویم خبرگان را برای تشکیل اجلاس دعوت کنید و هیئترئیسه هم نزد من بیایند تا بگویم چه کنند.»

این جمع از خبرگان که ساکن شهر قم بودند، تصمیم گرفتند که مسئله را با آقای هاشمی رفسنجانی در میان بگذارند. آقای هاشمی که خود، پیشتر از این ماجرا آگاهی پیدا کرده بود به آقای مشکینی میگوید که «من در این رابطه حرف دارم. شما بیایید تهران تا موضوع را در جلسهی هیئترئیسه مطرح کنیم و تصمیم بگیریم.» آیتالله خامنهای رئیسجمهور وقت هم که در سفر مشهد مقدس به سر میبُرد فرا خوانده شد و او هم در جلسه تهران حضور پیدا کرد.

هاشمی رفسنجانی نیز با اشاره به این موضوع که «از سابق انبوهی از مسائل در دل امام جمع شده بود» می‌گوید: «امام به تصمیمات خود رسیده بودند. ما ناگهان مطلع شدیم. آن موقع آیتالله خامنهای هم نبودند. به مشهد رفته بودند. حاج احمدآقا نامه معروف به 1/6 را فرستادند که من و آیتالله خامنهای این نامه را در قم به آیتالله منتظری بدهیم که عزل اوست و فردا هم جلسهی خبرگان تشکیل شود تا ایشان را عزل کنند

نامه ششم فروردین، سرشار از خطابهای تند امام به آقای منتظری بود و در آن، تلویحاً قائممقام رهبری را از مقام تشریفاتی خود عزل کرده بود. امام یک نسخه از نامه را به صداوسیما فرستاده بود تا در بخش شبانگاهی اخبار از رادیو تلویزیون پخش شود. هاشمی رفسنجانی در تماس با سیداحمد خمینی از او میخواهد که فعلاً از پخش عمومی نامه خودداری کنند تا هیئت رئیسه خبرگان به همراه رئیسجمهور نزد امام بیایند و در این باره جلسهای با رهبر انقلاب تشکیل بدهند. افراد حاضر در جلسه خصوصی با امام عبارت بودند از آیات مشکینی، امینی، خامنهای و هاشمی رفسنجانی. آیتالله امینی. چهار هدف به شرح زیر را به عنوان غایات اصلی ملاقاتکنندگان با امام از این دیدار مطرح میکنند:

 1ـ  تقاضای انصراف امام از این اقدام ولو بهطور موقت، در صورت امکان.

2ـ  تقاضای عدم پخش نامه بهوسیلهی صداوسیما.

 3ـ  تقاضای انصراف از تشکیل اجلاس خبرگان و حداقل اجازهی تأخیر آن.

 4ـ  تقاضای ملایمتر کردن لحن نامه بهگونهای که به جنبهی حوزوی ایشان لطمه وارد نسازد.

این افراد حوالی ساعت 9 شب به جماران رفتند. با وجود اینکه امام در این ساعت از شب معمولاً ملاقاتی را نمیپذیرفت اما با صحبتهای حاج سیداحمد خمینی امکان دیدار و گفتگو فراهم شد. در فاصلهی رفت و آمد احمدآقا برای راضیکردن امام، آقای هاشمی متن نامه امام خطاب به آیتالله منتظری را برای حاضران قرائت کرد.

مشروح این جلسه و دیدار را آیتالله امینی به این صورت روایت کرده است: «در حدود ساعت 9/30 بود که خدمت امام مشرف شدیم. در ابتدا آقای هاشمی سخن را آغاز کرد، با لحن ملتمسانه گفت: «ما همیشه به هنگام بروز مشکلات و معضلات خدمتِ شما شرفیاب میشدیم و در حل آن از جنابعالی کمک میگرفتیم. اکنون در رابطه با نامهای که برای آقای منتظری نوشتهاید و امکان دارد برای نظام مشکلاتی به وجود بیاورد، شرفیاب شدهایم. تقاضای ما این است که در پخش آن عجله نکنید، شاید در آینده راهحل بهتری پیدا شود. در تشکیل مجلس خبرگان هم تعجیل نفرمایید، اجازه بدهید اطراف و جوانب کار را خوب بررسی کنیم و خدمت شما عرضه بداریم آنگاه هرچه بفرمایید عمل میکنیم».

آیت‌الله امینی ادامه می‌دهد: «بعد از آن آقای خامنهای (مقام معظم رهبری)، سپس آقای مشکینی درباره همین مطلب سخنانی را عرضه داشتند. امام که آثار اندوه بر چهرهی ربانیاش آشکار بود فرمود: «من در اطراف و جوانب این کار خوب فکر کردهام و تصمیم گرفتهام. دیگر حرف ندارد. من از اول با انتخاب ایشان مخالف بودم، ولی نخواستم در کار خبرگان دخالت کنم. من گفته بودم نامه را در اخبار بخوانند ولی در اینباره کوتاهی شد. اگر اصرار کنید میگویم همین حالا بخوانند. من گفتهام عکس او را از ادارات پایین بیاورند. تشکیل مجلس خبرگان هم ضرورتی ندارد من خودم او را خلع میکنم. چون اگر خبرگان او را عزل کنند معنایش این است که انتخاب سابق آنها کار درستی بوده درصورتیکه من از اول مخالف این کار بودم». آنگاه به آقایان خامنهای و هاشمی فرمود: «شما هم لازم نیست نامه را برای ایشان به قم ببرید، آن را بهوسیله شخص دیگری میفرستم. شما هم دیگر برای دیدار ایشان به قم رفت و آمد نکنید».

در همین جلسه آقای هاشمی از امام درخواست کرد: «لحن نامه طوری باشد که به جنبه حوزوی آقای منتظری لطمهای وارد نشود». امام در جواب سخنان تندی فرمود که با توجه به برخی مصالح و ملاحظات از ذکر آنها معذورم. بدینصورت جلسه با یأس و نگرانی پایان یافت.»

به این ترتیب متن نامهی امام، رسانهای نشد اما خبر این تصمیم به گوش نخبگان سیاسی و حوزوی کشور رسید. بعضی از علما با مراجعه به هیئت رئیسه خبرگان سعی داشتند که این نامه همچنان مخفی بماند. به این ترتیب تلاش شخصیتهای سیاسی کشور برای برملانشدن متن نامهی امام موفقیتآمیز بود. در این روند، نقش شیخ عبدالله نوری، نماینده امام در سپاه پاسداران و از شخصیتهای شاخص جناح چپ قابل توجه است. او با سفر به قم، آیتالله منتظری را پس از ساعتها بحث و مشاوره راضی کرد که نامهای ملایم و متواضعانه خطاب به امام بنویسد. همین امر سبب شد که امام نیز با صدور پیامی ملایمتر از نامه ششم فروردین، پاسخ او را بدهد که همین دو نامه در معرض اطلاع افکار عمومی قرار گرفت و در رسانهها مطرح شد. با این وجود، تصمیم امام مبنی بر برکناری آیتالله منتظری پابرجا ماند.

 

منبع: سند انتخاب، مؤسسه فرهنگی هنری و انتشارات مرکزاسناد انقلاب اسلامی