دکتر مصطفی ملکوتیان
نقش مردم در نظام‌سازی انقلاب اسلامی
 پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی- دکتر مصطفی ملکوتیان؛ انقلاب، برای موفقیت چه در مرحله مبارزه با رژیم پیشین چه تشکیل نظام سیاسی جدید و چه تلاش برای رسیدن به اهداف خود در مرحله پس از پیروزی، به نقش آفرینی مستقیم مردم و حضور مردمی نیاز  دارد.

 نقش مردم - چه عامه مردم و چه نخبگان و خواص همراه و دارای عقاید انقلابی- در مرحله مبارزه با "رژیم پیشین" نقشی قاطع و تاثیرگذار است و می‌توان تاکید نمود که این نقش،  یکی از چهار عنصر اصلی دارای نقش در وقوع انقلاب – یعنی گسترش آرمان‌های جدید جایگزین، نقش‌آفرینی رهبری و  واحدهای تابعه آن، نقش عامه مردم و نقش گسترش روحیه انقلابی – می‌باشد.
    
انقلاب با کسب پیروزی پایان نمی‌یابد و در ادامه پیروزی، تلاش برای نظام‌سازی نوین و ایجاد سامان سیاسی فرهنگی اجتماعی اقتصادی جدید صورت می پذیرد. در این مرحله نیز پیشرفت انقلاب با نقش عامه مردم و خواص مستقیما مرتبط است و هرچه این نقش پررنگ‌تر و حضور مردمی قوی‌تر، متحدتر و برخوردار از عقاید اصیل و مبتنی بر فرهنگ عمومی  و رهبری مدبرانه و توانا باشد، میزان  موفقیت و سرعت در تشکیل نظام سیاسی جدید بیشتر خواهد بود.
    
در این رابطه می‌توان گفت که همه انقلاب‌ها موفق نمی‌شوند تا سریعا نظام جدید را ایجاد نمایند؛ به گونه‌ای که برخی از آنها پس از کسب پیروزی، در بی‌ثباتی‌های پیاپی و گاهی بسیار خشونت‌بار طولانی مدت  فرومی‌روند و یا اینکه بدون توجه کافی به حضور مردمی، به چنین امری یعنی تشکیل نظام سیاسی  جدید اقدام می‌کنند و نتایج این امر خود را در مسیر تحولات بعدی نشان می‌دهد. 
    
به عنوان مثال، ولادیمیر اولیانوف لنین رهبر انقلاب اکتبر 1917 روسیه پس از کسب پیروزی بر خاندان رومانف‌ها و برافتادن نظام سلطنتی و امپراطوری روسیه، به منظور تعیین نمایندگان برای نوشتن قانون اساسی جدید و تشکیل نظام سیاسی جدید در روسیه، به برگزاری انتخابات عمومی اهتمام کرد، ولی بیشتر افرادی که انتخاب شدند از طرفداران وی و از مارکسیست‌ها نبودند و به گروه‌های دیگر به ویژه "سوسیالیست های انقلابی" تعلق داشتند. این افراد هرچند به دلیل وجود مسئله اجتماعی تاریخی و فقر شدید دهقانان روسیه که بیشتر جمعیت را تشکیل می‌دادند، معتقد به تقسیم زمین میان کشاورزان روسیه بودند، اما مارکسیست نبودند. لنین بلادرنگ این مجلس را منحل و کار نظام سازی جدید را به حزب خود  واگذار کرد.
    
عدم حضور پررنگ مردم در ساختن نظام جدید، که می‌تواند ناشی از نوع انقلاب و یا برونزا بودن یا غیر اصیل بودن نظام آرمانی انقلاب یا هردو باشد، خود بر تحولات بعدی تاثیر می‌نهد و ممکن است نظام سیاسی جدید را در معرض بی‌ثباتی‌های پیاپی قرار دهد. مانند انقلاب روسیه که ابتدا با فروپاشی قدرت رومانوف‌ها در اثر شرایط  مختلف و از جمله شکست زود هنگام در جنگ جهانی اول و بار شدن نتایج این شکست بر تحولات انقلابی در روسیه رخ داد و در این انقلاب حضور مردم هرچند وجود داشت اما کمرنگ بود. انقلاب روسیه در زمان به قدرت رسیدن خروشچوف به عنوان "صدر هیئت رئیسه اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی"  در سال 1953، به سمت تشنج‌زدایی با غرب رفت و به قدرت رسیدن میخائیل گورباچف در سال 1985 و اجرای سیاست‌های پرسترویکا (بازسازی اقتصادی) و گلاسنوست (فضای باز سیاسی) به فروپاشی بلوک شرق مارکسیست، فروپاشی اتحاد شوروی و یوگسلاوی و تحولات پس از آنها منجر شد. مثال دیگر، انقلاب 1789 فرانسه است که بعد از پیروزی  با سال‌ها بی‌ثباتی مواجه و نهایتا به  بازگشت بوربون‌ها به قدرت در سال 1815 توسط قدرت‌های پیروز در "جنگ‌های ناپلئونی" انجامید.       
    
انقلاب اسلامی ایران در زمینه حضور مردمی، یک نمونه منحصربه فرد و بی‌نظیر و این حضور گسترده، یک ویژگی بارز در مراحل مختلف آن است. انقلاب اسلامی در مرحله وقوع با رهبری مدبرانه و قاطع حضرت امام(ره) و حضور پررنگ مردم توانست ابتکار هرگونه  عمل بازدارنده‌ای را از رژیم   وابسته، عقب مانده، مستبد و فاسد پهلوی گرفته و در 22 بهمن 1357 قدرتمندانه پیروزی را به دست آورد.
    
سپس، تلاش‌ها برای بنیان نهادن نظام نوین یعنی نظام مردم سالاری دینی آغاز شد. در این شرایط، در حالی که دولت موقت و نخست وزیرش مهندس بازرگان و مجموعه نیروهای غیرانقلابی، خواستار بازگشت مردم به خانه‌ها و واگذاری اداره امور به دولت تکنوکرات و دورشدن آنان از عرصه‌های سیاسی بودند، با درایت و هوشیاری امام و نیروهای انقلابی اصیل، حضور پررنگ مردم در صحنه ادامه یافت و این امر، به تلاش‌های موفق و پیروزمندانه و سریع در ساختن نظام جدید - نظام جمهوری اسلامی- و ساختارهای  مختلف آن و ازجمله نهادهای انقلابی که در مسیر حرکت و ادامه انقلاب بسیار موثرند انجامید. در روز 12 فروردین 1358، مردم با رای بیش از 98 درصد کلیه کسانی که حق رای داشتند، تشکیل نظام جمهوری اسلای را برگزیدند. در این همه پرسی، حتی مخالفین تشکیل نظام جمهوری اسلامی  می‌توانستند نظام موردنظرخود را در برگه رای بنویسند که البته رای انها بسیار اندک بود.                      
    
بدین ترتیب، حضور مردم در صحنه‌های مختلف انقلاب ادامه یافته و نظام نوین و انقلابی در مسیر تثبیت، قدرت و پیشرفت روزفزون قرار گرفت. شرکت در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی، همه‌پرسی تصویب قانون اساسی و انتخابات‌های مختلف –  مانند مجلس خبرگان رهبری، مجلس شورای  اسلامی و انتخابات ریاست جمهوری- نمونه‌های این حضور بود.                                             
    
از آن زمان به بعد نیز حضور مردم در صحنه انقلاب بسته به شرایط هر زمان و با شکل‌های گوناگون ادامه یافته است. نمونه‌های آن عبارتست از: حضور عمومی برای دفاع از کشور در مقابل تجاوز صدام  که از حمایت همه قدرت‌های زمانه برخوردار بود در زمان جنگ تحمیلی 8 ساله، مبارزه با تحرکات ضدانقلابی در مرزها و داخل در سال‌های آغازین پس از پیروزی انقلاب، حضور در نهادهای انقلابی مانند بسیج مستضعفان، جها سازندگی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و مانند آن، خنثی کردن و ناکام گذاشتن دسیسه‌ها، توطئه‌ها و فتنه‌های ضدانقلاب و حامیان بیگانه آنها در 42 سال گذشته  مانند پایان دادن به فتنه ضدانقلاب از طریق حضور گسترده مردمی در صحنه انقلاب در روز 9 دی  1388 و خروش و حضور گسترده ملت انقلابی در محکومیت اقدام دولت نابخرد آمریکا در به شهادت رساندن سردار سلیمانی  و ابومهدی المهندس در سال 1398 و ...                                                                              
    
انقلاب اسلامی که تاکنون به دلیل اصالت و جامعیت آرمانی و ارزشی‌اش بسیار بیشتر از انقلاب‌های دیگر مورد غضب نظام‌های سلطه‌گر قرار گرفته، توانسته است با برخورداری از رهبری هوشمندانه و داهیانه و حضور مردمی ادامه یافته خود، دسیسه‌ها را خنثی نموده و پشت سر نهاده و و راه را برای پیشرفت و تعالی کشور و نیز الهام‌بخشی به آزادگان جهان باز نماید. انقلاب اسلامی، جایگاه کشور ما را از یک کشور وابسته و عقب‌مانده به کشوری مستقل و قدرتمند در سطوح منطقه‌ای و جهانی ارتقا داده و نیز به  یک قدرت پیشرو در کسب دانش و علم و فناوری تبدیل نموده است.