اولین رسوایی زندگی هویدا چگونه رقم خورد؟/ راز دوام نخست‌وزیری هویدا از زبان اردشیر زاهدی

پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ اميرعباس هويدا از جمله مشهورترين رجال سياسى عصر پهلوى است كه نام او با 13 سال نخست‌وزیری‌ در سلطنت محمدرضا پهلوى گره خورده است.

پرداختن به این مهره‌ كليدى بهايى و فراماسون می‌تواند نسل جوان جامعه را با حقايق تلخ تاريخ معاصر بیش از پیش آشنا کند.


نخستین اتفاق زندگی سیاسی امیرعباس هویدا

هويدا در بهمن 1325 در هنگامى که دوست صميمى‌اش، حسنعلى منصور دبير اول سفارت ايران در فرانسه بود به اتفاق گروهى ديگر از جمله شخص حسنعلى منصور، محمد حجازى، سرهنگ اسفنديارى، گنجه‌اى (مدير روزنامه‌ باباشمل)، وهابزاده به جرم قاچاق دستگير شدند که بلافاصله با وساطت شاه از مهلکه نجات يافتند، ولى آزادى فورى از زندان باعث نشد که اين قضيه خاتمه يابد، بلکه خبر اين رسوايى به ايران رسيد و در روزنامه‌هاى آن دوران، از جمله کيهان 14 و 19 بهمن 1325 و خواندنى‌ها (شماره‌ 49) و مرد امروز (شماره‌ى 93) به چاپ رسيد.

جالب است بعدها در زمان نخست وزيرى هويدا، اسناد و گزارش‌هاى وزارت خارجه از اين رسوايى، مفقود شد! و فقط ساواک از اين واقعه مطلع بود.


اخراج هویدا از ترکیه به جرم تبلیغ بهاییت

چندى بعد از رسوايى پاريس، هويدا به سفارت ايران در آنکارا منتقل شد، زمانى که هويدا در آنکارا بود به وسيله‌اى با منشى دبير اول يک سفارت بيگانه تماس نزديک برقرار کرد و چون هويدا و آن منشى هر دو بهايى بودند، اين دوستى و الفت به عشقى شديد تبديل شد تا جايى که آن منشى حاضر شد براى هويدا از اسناد و مدارک بسيار مهم آن سفارتخانه عکس‌بردارى کند، هويدا هم اين اسناد را به سفارتخانه‌ى ديگرى غير از ايران، فروخت. آن منشى، دخترى به نام مارگريت آلن بود که دستگير شد و در زندان فوت کرد. هويدا از همان زمان براى خود جاى پاى محکمى در سازمان اطلاعاتى آن کشور باز کرد.

هويدا بعدها به اتهام تبليغ بهاييت، از ترکيه اخراج شد. «حسن ارفع ـ سفيرکبير وقت ايران در ترکيه ـ به اين موضوع اشاره کرده است.»


ارزیابی کلی ساواک از شخصیت هویدا

بعد از آن که هويدا در مقام وزير دارايى منصور به طور مستقيم وارد عرصه‌ قدرت شد، ساواک يک ارزيابى کلى از شخصيت و سوابق هويدا انجام داد:

«وى عضو جمعيت فراماسونرى (لژمولوى) و جزو دارودسته‌ حسين علاء وزير سابق دربار و سناتور فعلى است. با حسنعلى منصور هم جهت گرفتن مقام وزارت طرح دوستى ريخته و روابط دوستانه و نزديک برقرار ساخته است. مشاراليه شخصى عياش و از لحاظ صحت عمل و درستى مورد اعتماد نبوده و اهل زد و بند در محيط ادارى و خارج مى‌باشد. از لحاظ مديريت و شايستگى در کار ادارى متوسط بوده و ترقى خود را مديون عبدالله انتظام مى‌داند. عموم کارمندان از او ناراضى هستند و معروف است که او از فرقه‌ بهايى پيروى مى‌نمايد.»

از اين دوره بود که هويدا با سرعت مطلوب خود، رشد کرد و البته اين رشد سريع مرهون شايستگى بر طبق ضوابط نبود. به موازات بالا رفتن از نردبان ترقى در شرکت نفت، هويدا در مجامع فراماسونرى هم بسيار فعال بود، نام هويدا در«لژ مولوى»، «لژ تهران»، و «لژ کوروش» که هويدا خود بنيانگذار آن بود، به طور رسمى به عنوان عضو ثبت شده بود.


نخست‌وزیری هویدا و شرکت در مجالس فرماسون‌ها

بعد از درگذشت منصور در 7 بهمن 1343 فرمان نخست وزیری هویدا از سوی شاه به طور رسمی صادر شد. رجال قديمى پهلوى که عواقب نخست‌وزير شدن يک بهايى در کشورى که اکثريت قاطع آن مسلمان و شيعه هستند را به خوبى دانستند، از اين انتصاب ناخشنود بودند، ساواک اين عکس‌العمل‌ها را زير نظر داشت و ثبت مى‌کرد. سناتور «جهانشاه صمصام» از اعضاى مجلس سنا، چند ماه بعد در حضور يکى از خبرنگاران جرايد، اظهار کرد: «حيف است که به اين مملکت و اين ملت، کسى چون هويدا که بهايى است حکومت کند.»

به روايت اسناد ساواک دليل انتخاب هويدا به نخست‌وزيرى، بعد از مرگ منصور، اين بود که او رضايت کامل شاه را در مذاکرات کنسرسيوم نفت، در زمانى که در شرکت نفت مسؤوليت داشت به‌دست آورد.

يکى ديگر از دلايل مهم انتصاب هويدا به نخست‌وزيرى احتمالا اين بود که شاه مى‌خواست با اين اقدام و جلب توجه گروه‌هاى بانفوذ فراماسونرى اروپا که خيلى خوب هويدا را مى‌شناختند، موقعيت خود را هرچه بيشتر در غرب محکم سازد.

اما نخست‌وزيرى هم باعث نشد که هويدا، صعود از نردبان ترقى را خاتمه دهد او در دوره‌ نخست‌وزيرى هم کاملا در خدمت جريان فراماسونرى قرار داشت و در جلسات آن شرکت مى‌کرد :

«جلسات متشکله‌ لژى که آقاى هويدا نخست‌وزير عضويت آن را دارا مى‌باشد (لژ کوروش) در منزل مشاراليه يا منزل آقاى جواد منصور تشکيل مى‌شود»


راز دوام نخست‌وزیری هویدا از نظر زاهدی

دوام هويدا در نخست‌وزيرى، همه را متعجب و ناراحت کرده بود، زاهدى که خيلى دلش مى‌خواست دوباره نقش پدرش را در سرنگونى يک نخست‌وزير ياغى، بازى کند در خصوص هشدارهايش درباره‌ هويدا، به شاه نوشته است :

«بنده هفت سال قبل از انقلاب در تيرماه 1350 در جلسه‌اى که خدمت شاه شرفياب بودم خدمت ايشان عرض کردم که خيانت‌هاى آقاى هويدا دست کمى از مصدق ندارد و دولت هويدا براى کشور خطرناک است.»

زاهدى ادامه مى‌دهد :

«اکنون مى‌خواهم براى نخستين بار به اين سئوال تاريخى جواب بدهم که چرا هويدا از بهمن 1343 تا مرداد 1356 براى مدت 13 سال در رأس دولت باقى ماند؟ مهم‌ترين عامل باقى ماندن هويدا در رأس قدرت اين بود که او به هيچ کدام از اعضاى خانواده‌ پهلوى و ديبا «نه» نمى‌گفت.»


منبع: دستبوس (زندگی امیر عباس هویدا)، مرکز اسناد انقلاب اسلامی