پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ شهید سید حسن آیت جزو قدیمیترین فعالین سیاسی بود. سابقه او در دهه سی و فعالیتهایش همه نشان از کنشگری سیاسی او داشت. در این میان عضویت و فعالیت سید حسن آیت در گروه بینام در دوران نهضت اسلامی یکی از برجستگیهای زندگی سیاسی وی به شمار میرود.
مهندس جوادى در جريان اين جلسات به نقش تأثيرگذار شهيد آيت در خصوص تحليل مسائل سياسى روز اشاره کرده و مىگويد: «قبل از اينکه دکتر جاسبى عازم سفر انگلستان شوند، ايشان ما را به آقاى آيت معرفى کردند. شهيد آيت داراى ويژگىهاى برجستهاى بود و از جريانات سياسى تحليلهاى بسيار عميقى ارائه مىداد و به دليل شناختى که از گروههاى سياسى داشت، پيشگويىهاى دقيق و منطبق با واقعيت ارائه مىداد. در جلسات گروه بسيارى از اساتيد دانشگاه هم حضور داشتند.
اگرچه در تشکيلات گروه بىنام به نظر مىرسد که دکتر جاسبى محور تشکيلات بود، اما شهيد آيت نيز از نظر تحليل مسائل سياسى قوى بود و بسيار منظم و سازماندهى شده فعاليت مىکرد. آيت نقش مهم و تأثيرگذارى در بين مبارزان داشت، بهطورىکه در سال 57 نوارهاى درسى شهيد آيت در دانشگاه دست به دست مىگشت. به دليل شناختى که من از آيت داشتم با ايشان همکارىهاى متعددى مىکرديم، از جمله اينکه تقريباً 13 تا 14 موج راديو فارسىزبان خارجىها نظير راديو بىبىسى که آن زمان راديو قاهره بود و از کشورهاى کمونيستى پخش مىشد، راديو آلمان، راديو عربستان، راديو فلسطين دو تا راديو عربى هم چون نسبتاً با زبان عربى آشنا بودم و... بدون استثناء به همه آنها گوش مىدادم و پس از ضبط و يادداشتبردارى، آنها را به شهيد آيت تحويل مىدادم. شهيد آيت انسان تيزبينى بود و از اخبارى که در اختيارش قرار مىدادم تحليلهاى جالبى مىنمود.»
دکتر جاسبى نيز در خصوص نقش شهيد آيت و ارتباط ايشان با امام خمينى(ره) و آيتالله منتظرى مىگويد: «شهيد آيت از اولين کسانى بود که به امام خمينى(ره) پيوست و از همان تاريخ به علت آشنايىهايى که با آيتالله منتظرى داشت، با تمام وجود خود را در خط مبارزه امام خمينى(ره) قرار داد و در تابستان 1342 در ارتباط با چاپ و پخش اعلاميههايى در اين رابطه، در خيابان پامنار از طرف ساواک دستگير گرديد.
شهيد آيت در طول سالهاى بعد از پانزده خرداد 1342 به تدريس اشتغال داشت و چون موضوع درسهاى او عموماً جامعهشناسى و مسائل اجتماعى بود، مىتوانست دانشجويان خود را بيدار و آنان را در مسير مبارزه به حرکت درآورد. ايشان با تمام وجود خويش، به تفکر و انديشه در راه حضرت امام(ره) عشق مىورزيد و با توجه به تجربيات مختلف در حيطه مبارزات اسلامى، از زمان شکلگيرى تشکل مخفى، نقش مهمى را برعهده گرفت.
ايشان خيلى به آيتالله کاشانى ارادت داشت و او را پيشتاز مبارزه مىدانست. يکبار در آغاز همکارى خود با شهيد آيت از او پرسيدم که از کجا به امام خمينى ارادت پيدا کرديد؟ ايشان نقل کرد که در زمانى که آيتالله کاشانى در بيمارستان بود يکى از مريدان او از آيتالله پرسيده بود پس از شما به چه کسى مراجعه کنيم و ايشان گفته بودند «حاج آقا روحالله» و لذا از همان زمان ما به امام ارادت پيدا کرديم.»