پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ بررسی تاریخ معاصر نشان از آن دارد که مردم مشهد همواره حرم مطهر امام رضا علیهالسلام را کانون مبارزه علیه استبداد و استکبار قرار میدادند. به عنوان نمونه روز دوم ربيعالاول 1309، مردم مشهد در اعتراض به امتیازنامه رژی در مسجد گوهرشاد اجتماع كردند. طلاب مدارس و شيخ زينالعابدين واعظ سبزوارى، برادر مجتهد سبزوارى و ميرزا عبدالرحمن مدرس و سيد محمد كلالى پيشنماز و دستهاى از طلاب با گروهى از زنان، چوب بهدست بهمردم پيوستند. آنان موفق شدند مأموران رژى را به هراس بيندازند؛ بهگونهاى كه حاكم مشهد ابتدا آنان را به ارگ و سپس به منزل خود منتقل کرد [1] از این دوران به بعد نقش حرم مطهر به عنوان یک پایگاه مبارزات مردمی علیه استبداد و استکبار پررنگتر شد. در ادامه نمونههای تاریخی از این نقشآفرینی بررسی میشود.
در دوران ستبداد صغیر
پس از به توپ بستهشدن مجلس و آغاز استبداد صغير در 23 جمادىالاول 1326 ق، آصفالدوله معزول گشت و ركنالدوله والى خراسان شد. نفير استبداد، بسيارى از مشروطهخواهان را واداشت تا از كنسول بريتانيا درخواست پناهندگى نمايند، ولى خواسته همه آنان رد شد. انجمن ايالتى و ادارات جديدالتأسيس مثل اداره بلديه و اداره معارف و اداره نمك به تعطيلى كشيده شد. مشروطهخواهان بار ديگر تكفير شدند و از نشر مطبوعات جلوگيرى شد. ميرزا صادقخان، مدير جريده خورشيد، كتك خورد و مصدوم شد و دفترش به غارت رفت و روزنامهاش توقيف گرديد.
با همه اينها، عناصر انقلابى و ملّيون به فعاليتهاى زيرزمينى خود ادامه مىدادند. در آذر 1286 ش/ذيقعدهى 1326 ق نوشتهاى از علماى كربلا در مشهد منتشر شد كه باعث تهييج مردم گرديد. در آن روز نزديك به 4000 نفر طلبه در حرم جمع شدند و بازارها را بستند. روز بعد به دليل دستگيرى يكى از جلوداران مردم، شورشى بروز كرد و بين طلاب و نيروهاى دولتى درگيرى مسلحانه صورت گرفت. در نهم آذر، تعداد متحصنان در حرم افزايش يافت و بسيارى از كسبه به طلبهها پيوستند و نظامىها، خيابانها و كوچهها را تحت كنترل گرفتند.
مردم خواستار برقرارى مشروطه و عفو عمومى بودند. شاه شايع كرده بود كه يادداشت علماى كربلا جعلى است، ولى والى مطمئن بود كه نامه از كربلا فرستاده شده است و مىكوشيد پى ببرد كه چگونه به مشهد رسيده است.
در جريان شورش مردمى روز 11 آذر /8 ذيقعده، نيروهاى دولتى توپ و چاتمههاى خود را از كوچهها برداشته، به مشروطهطلبان ملحق شدند. از روستاها نيز تعدادى براى تقويت مشروطهطلبان به آنان پيوستند. آنان تلگرافخانه را تصرف نمودند، ولى متعرض تلگرافچىها نشدند. اين وضع تا 15 آذر /12 ذيقعده ادامه داشت. در اين روز شاه تلگراف زد كه اگر مردم از حرم خارج شوند و بازارها باز شود، وى مجمعى عدالتى اعطا خواهد كرد. ولى مردم، طالب انجمن محلى و عفو عمومى و يك ماه فرصت براى وصول ماليات بودند. بالاخره همه اين شرطها پذيرفته شد و مردم متفرق گرديدند.[2]
قیام گوهرشاد در زمان رضاخان
در دوران رضاخان نیز، حرم مطهر امام رضا علیهالسلام همچنان محلی برای دادخواهی مردم محسوب میشد، که مهمترین آن قیام گوهرشاد است. به این صورت که ۲۸ خرداد ۱۳۱۴ دولت محمدعلی فروغی در یک بخشنامه آمرانه که از تبعات سفر رضاشاه به ترکیه در ۱۲ خرداد ۱۳۱۳ و از وابستگی او به نقشههای استعمار انگلیس بود، مردم ایران را ملزم کرد که از کلاه پهلوی (یک لبه) دست برداشته و کلاه بینالمللی تمام لبهای به اسم شاپو استفاده کنند. کمی بعد دولت بخشنامه دیگری ابلاغ کرد که طبق آن، مجالس ختم اموات فقط در مساجد معدودی که بلدیه (شهرداری) اجازه میداد باید برگزار میشد و استعمال چای، قهوه، قلیان و سیگار نیز در این مجالس ممنوع اعلام شد. دستورات آمرانه دولت فروغی که به پشتوانه اجرایی شخص رضاشاه اعلام میشد طبیعی بود که بر مردم گران آید و در این میان، مشهدیها پیشتاز اعتراض شدند.
از همینرو در جریان اعتراض به وضع موجود در این جلسات علمای مشهد پیشنهاد میشود که آیتالله حاجآقا حسین قمی به تهران برود و مستقیماً با رضاشاه وارد مذاکره شود. بنابر این ایشان برای گفتگو با رضاخان به تهران میرود اما پس از ورود به تهران در حرم حضرت عبدالعظیم علیهالسلام محصور و ممنوع الملاقات میشود.
خبر حصر آيتالله در مشهد موج جديدي آفريد و منزل آیتالله سیدیونس اردبیلی محل اجتماع مردم و سخنراني خطبا شد. در اثر ازدحام بيش از حدّ مردم، محل اجتماع به مسجد گوهر شاد منتقل و رهبري تظاهرات و اعتراضها به عهده بهلول واعظ گذاشته شد.
بنابراین روز جمعه 10 ربیعالثانی 1354ق (20 تیر 1314ش) اجتماع عظیمی در مسجد به عنوان اعتراض به محدود کردن آیتالله قمی صورت گرفت.
«روز شنبه 11 ربيعالثاني 1354 برابر با 21 تير 1314، مسجد ديگر جاي سوزن انداختن نيست، شعارهايي ضد سلطنت و ضد كلاه بينالمللي و ضد «حجابزدايي» داده ميشود. مردم مسجد يكپارچه سرود مقاومت سر ميدهند. دولتيان، وحشت خويش را به مركز خبر ميدهند. مركز تلگرافخانهي مشهد، شاهد رفت و آمد شتابزدهي نمايندگان حكومت استعماري است. ذات ملوكانه امر ميفرمايند كه «مسجديان» را تار و مار كنند و همه را گرفته مجازات نمايند.»[3]
به دنبال این فرمان، درها و راههای ورود و خروج به مسجدگوهرشادو حرم بسته شد. در این لحظه بود که دستور شلیک و کشتار مردم صادر شد و مردم بیدفاع و بدون سلاح، آماج گلوله نظامیان قرار گرفتند.
حمله نظامیان از 20 دقیقه مانده به اذان صبح روز یکشنبه آغاز شد. ابتدا درهای مسجد شکسته شد و نظامیان داخل مسجد شدند و نزدیک به 15 دقیقه با سرنیزه و شمشیرهای بلند به مردم حمله کردند. مردم نیز در ابتدا از خود دفاع میکردند این باعث شد تا نظامیان مسلسلها را به کار اندازند و حدود 20 مسلسل مردم را زیر رگبار گرفتند.
محوریت حرم مطهر در نهضت امام خمینی
با آغاز نهضت امام خمینی، مردم بار دیگر در مواقع حساس نهضت و برای گسترش مبارزات خود، حرم مطهر امام رضا علیهالسلام را بهترین مکان برای مبارزه میدانستند.
از سوی دیگر رژیم که پی به تأثیر حرم امام رضا علیهالسلام در مبارزه مردمی برده بود، سعی میکرد در مواقع حساس و بزنگاههای نهضت مانع از ورود مردم به حرم بشود. به دنبال تبعید امام خمینی، علمای مشهد تصمیم گرفتند در مسجد گوهرشاد صدای اعتراض خود را به گوش جهانیان برسانند. که با کنترل شدید از پیش تعیین شده، این جلسه لغو شد.
آیتالله خامنهای که قرار بود سخنران این مجلس باشد میگوید: «صبح بلند شدیم برویم مسجد گوهرشاد، میهمانی داشتیم آن روزها از علمای تبریز به اسم آقای نصرالله شبستری...قبل از اذان رفته بود حرم، ایشان را نگذاشته بودند [وارد شود]... معلوم شد که از پیش از اذان صبح پاسبان و نظامی .... تمام حرم را احاطه کردند....از در بازار پاسبان ایستاده، هیچ کس را اجازه نمیدهند که عبور کند.... نقشه ما به این ترتیب خنثی شد.»[4]
علیرغم ایجاد این فضای پلیسی، شواهد فراوانی از رجوع و تحصن مردم در حرم مطهری رضوی در طول نهضت امام خمینی وجود دارد. که این روند در روزهای منتهی به انقلاب گسترده میشد به طوری که مردم مشهد بخشی از همایشها و تظاهرات خود را در حرم مطهر برپا میکردند به عنوان نمونه در روز 29 آبان 1357 عدهای از تظاهر کنندگان در صحن عتیق به هنگام ورود به صحن نو با پرتاب سنگ، تابلو نئون آگاهی حرم را شکستند. دژخیمان رژیم پهلوی نیز به حرم مطهر حضرت رضا (علیه السلام) حمله بردند و تعدادی از زنان و مردان به شهادت رسیدند و تعدادی نیز زخمی شدند. مأموران حتی در داخل حرم و رواقها به سوی مردم شلیک میکردند. آنها با پرتاب گاز اشک آور به داخل رواقها، مردم را متفرق میکردند. و چادرها، کفشها و کلاههای زیادی رواقها و صحن عتیق را پوشانده بود. عده شهدای این واقعه یازده نفر اعلان شد. [5]
علاوه بر این در بهمن ماه ۵۷ و آستانه ورود امام خمینی(ره) از پاریس به ایران، جامعه روحانیت مبارز مشهد، در اعتراض به ممانعت دولت بختیار از بازگشت امام خمینی(ره) به میهن، در حرم مطهر تحصن کرده و در تاریخ یازدهم بهمن، بیانیه خود درباره ادامه اعتصاب را منتشر کردند. محل تحصن تالار تشریفات و دارالزهد مبارکه بود. به تدریج اقشار مختلف مردم همراه با دسته گلها و پلاکاردهایی وارد حرم مطهر شده و همبستگی خود را با متحصنین اعلام کردند.
مردم مشهد همچنین جشن ورود امام در ۱۲ بهمن ماه را نیز در حرم مطهر برگزار کردند؛ در این روز از مقابل مدرسه نواب تا صحن امام خمینی(ره) در حرم مطهر رضوی بین مردم نقل و شیرینی توزیع شد. تحصن علما در صحن حرم مطهر نیز با شعار «صل علی محمد، رهبر ما خوش آمد» پایان یافت.
همچنین به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی مردم مشهد به آستان ملکوتی ثامن الحجج علیهالسلام آمده و این پیروزی باشکوه را جشن گرفتند.
پینوشتها:
1- حسينآباديان، اسناد سياسى انديشهى دينى ضد رژى در ايران، تهران، مؤسسهى مطالعات تاريخ معاصر، پاييز 1376، صص 43ـ 44
2- ر.ک. جلالی؛ غلامرضا، انقلاب اسلامی در مشهد جلد اول، تهران، مرکر اسناد انقلاب اسلامی، 1394، صص 79-80.
3- سینا واحد، قیام گوهرشاد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1393، ص 65.
4- مشهد از مقاومت تا پیروزی، تهران، مرکزاسناد انقلاب اسلامی، 1393، ص 121.
5- پیشین، ص 337.