انفجارهایی که در جریان جشنهای 2500 ساله شاهنشاهی اتفاق افتاده بود کل تشکیلات ساواک را زیر سوال برده بود، لذا سریعاً دنبال سرنخها میروند. ماجرای انفجار در شبهای جشن 2500 ساله که باعث تعطیلی آن شد، طوری طراحی شده بود که به هیچکس آسیبی نرسد لذا مواد منفجره را روی یک حلب خالی پنج کیلویی روغن نباتی جاسازی کرده و روی آب رها کردم، به طوری که بین پل جدید و پل قدیم منفجر شود.
کد خبر: ۷۲۲۰
تاریخ: ۲۰ مهر ۱۴۰۰ - ۱۲:۰۹
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ حمید آستی از فعالان انقلابی در شهرستان دزفول و عضو
«گروه جبهه اسلامی دفاع» بود. این گروه در جریان برهم زدن جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی نقش مهمی را ایفا
کردند که در همین راستا توسط عوامل رژیم دستگیر شدند.
حمید
آستی نحوه برهم زدن جشنهای ۲۵۰۰ ساله
شاهنشاهی در دزفول را بدین شرح روایت میکند: در ایام برپایی جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی و به اصطلاح
گرامیداشت این ایام در یکی از شبها تعدادی از افراد وابسته به حکومت در یکی از
میادین اصلی شهر به رقص و پایکوبی پرداختند. اما به لطف الهی و با یک برنامهی از
پیش طراحی شده، مراسم مذکور تعطیل و اهداف رژیم برای برپایی یک جشن مفصل ناکام
ماند. همزمان با شروع جشن، خودم را به سرعت لب شط (کنار رودخانه رساندم و مشغول
کار گذاشتن بمب شدم، چند دقیقه
مواد منفجره را روی حلب خالی پنج کیلویی روغن نباتی (که درب آن را محکم بسته بودم، به طوری که روی آب قرار گیرد) گذاشته و طوری تنظیم کردم که به فاصلهی چند دقیقه منفجر شود. صدای مهیبی که حاکی از انفجار بمب بود باعث شد تمام جمعیتی که در میدان متمرکز بودند متواری شوند و بدینسان جشن آنها تعطیل شد.
به دقت اطراف را نگاه کردم و مطمئن شدم هیچ کسی
آنجا نیست. مواد منفجره را روی حلب خالی پنج کیلویی روغن نباتی (که درب آن را محکم
بسته بودم، به طوری که روی آب قرار گیرد) گذاشته و طوری تنظیم کردم که به فاصلهی
چند دقیقه منفجر شود. صدای مهیبی که حاکی از انفجار بمب بود باعث شد تمام جمعیتی
که در میدان متمرکز بودند متواری شوند و بدینسان جشن آنها تعطیل شد. انعکاس این
خبر در سطح شهر از طرفی موجی از نگرانی را در بین وفاداران رژیم به وجود آورد و از
طرف دیگر قلوب مؤمنین را شاد و مسرور نمود. فردای همان روز ساواک برای سرپوش گذاشتن
به اصل موضوع، اعلام کرد شب گذشته تعدادی از خرابکاران قصد داشتند پل مرکزی شهر را
منفجر کنند. لازم به ذکر است که پل مزبور، که به تازگی بر روی رودخانهی دز احداث
شده بود و قسمت شرق و غرب دزفول را به هم متصل میکرد، قرار بود در همان ایام جشنهای
۲۵۰۰ ساله به
دست شاه افتتاح شود؛ اما محمدرضا شاه به دلیل تنشهای موجود در منطقه، از این سفر
منصرف شد.
انفجارهایی
که در جریان جشنهای 2500 ساله شاهنشاهی اتفاق افتاده بود کل تشکیلات ساواک را زیر
سوال برده بود، لذا سریعاً دنبال سرنخها میروند. ماجرای انفجار در شبهای جشن
2500 ساله که باعث تعطیلی آن شد، طوری طراحی شده بود که به هیچکس آسیبی نرسد لذا
مواد منفجره را روی یک حلب خالی پنج کیلویی روغن نباتی جاسازی کرده و روی آب رها
کردم، به طوری که بین پل جدید و پل قدیم منفجر شود. با توجه به اینکه انفجار در شب
بود صدای آن در کل شهر منعکس شده و باعث تعطیلی جشنها گردید.
منبع:
فریادی در سکوت (خاطرات حمید آستی)، مرکز اسناد انقلاب اسلامی