مروری بر سیره اخلاقی آیت‌الله قاضی طباطبایی

پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ 10 آبان 1358 آيت‌الله سيد محمدعلي قاضي طباطبايي از پیشگامان مبارزه با رژیم پهلوی و از یاران نزدیک امام خمینی بود که نقش ویژه‌ای در ساماندهی مبارزه در تبریز داشت توسط گروهک فرقان ترور شد و به شهادت رسید. این روحانی مبارز در کنار فعالیت‌ها سیاسی-فرهنگی دارای ویژگی‌های و تعهدات شخصی نیز بود که از وی چهره‌ای ممتاز ساخته بود.


رفتار با اطرافیان

رفتار و منش آيت‌الله قاضى طباطبايى در خانه و با همسر و فرزندانش، مى‌تواند نمونه و الگويى براى اخلاق اسلامى باشد. رفتار و كردار و برخوردهاى حساب شده و سنجيده وى آينه اخلاق اسلامى است. نسبت به فرزندان خود مهربان بود و از اظهار محبت به آنها دريغى نداشت. وى تنها پدر نبود، بلكه مربى و معلم دلسوز و دوستى صميمى و نزديك براى فرزندانش بود. وجودش براى اهل خانه موجب آرامش بود و كلام دلنشينش صفاى منزل را دو چندان مى‌ساخت.

وى با همسر و فرزندانش هرگز بدرشتى و خشونت رفتار نكرد. حتى زمانى كه در بحرانى‌ترين روزهاى زندگيش بود و ناملايمات و مشكلات اجتماعى و سياسى بسيارى را بر دوش مى‌كشيد، هميشه آثار خستگى و دلتنگى را در بيرون خانه مى‌نهاد و با چهره‌اى آرام و متين به خانه پا مى‌گذاشت. برخورد متواضعانه و محترمانه و در عين حال حساب شده و حكيمانه‌اش اهل خانه را هر چه بيشتر به رعايت خلق و خوى اسلامى تشويق مى‌كرد. در مقابل رفتار اهل خانه هرگز واكنش و پاسخى شتاب‌آلود نداشت.

تنها موضوعى كه بيشتر مورد حساسيت وى بود و در صورت لزوم، با بهره‌گيرى از اصول صحيح تربيتى تذكرمى‌داد، انجام وظايف شرعى و حفظ شئونات اسلامى از جانب خانواده‌اش بود؛ آن هم به گونه‌اى كه شايسته يك خانواده مذهبى و زيبنده همسر و فرزندان عالمى چون او بود.


تاکید بر نماز اول وقت

آيت‌الله قاضى در ابعاد فردى نيز خصوصياتى داشتند كه نمونه كامل مسلمانِ متخلّق به اخلاق اسلامى بود. بر اقامه نماز در اول وقت تأكيد داشت. نمازهايش را اول وقت به جاى مى‌آورد، فرزندانش را نيز به اين عمل ارزشمند سفارش بسيار مى‌كرد، در واقع فقط به ديگران نمى‌گفت، بلكه خود نيز بر گفته‌اش عامل بود.

نماز شب، تهجد و شب زنده‌دارى را ترك نمى‌كرد. وقتى در تفسير خطبه حضرت على (ع) از شيعيان ياد مى‌كند آن روايت مشهور را ذكر مى‌كرد كه شيعيان ما (اهل بيت) زاهدان شب و شيران روز هستند. خود وى مصداق روايت فوق بود.


آداب معاشرت و تقید به آراستگی و پاکیزگی

شهید قاضی به نظافت و پاكيزگى اهميت فوق‌العاده‌اى مى‌داد. در تمام مسايل از جمله پوشيدن لباس، پوشيدن كفش، غذا خوردن و ساير موارد روزمره‌شان حتى طرز مطالعه، نحوه نگاه داشتن كتاب، كتابدارى، نوشتن و خلاصه در همه چيز نظافت را مراعات مى‌كردند.

از جمله مواردى كه ايشان به آن اهميت مى‌داد، نحوه نشستن و برخاستن بود. در هر مجلسى كه مى‌رفت، چهار زانو مى‌نشست و مواظب بود كه عبا از دوشش نيفتد. براى او كهنه بودن لباس مطرح نبود، بلكه فقط به تميزى و پاكيزگى آن توجه خاصى داشت.


ساده‌زيستى

شهید قاضی عقيده و التزام عملى به ساده‌زيستى و ساده‌پوشى داشتند تا جايى كه على‌رغم توانايى بالاى مادى، در سطح بسيارى از مردم عادى و حتى محروم مى‌زيست؛ از اشرافيت و تجمل گريزان بود. وى با مردم زندگى مى‌كرد. از نزديك با مسايل و مشكلات مردم آشنا بود. افراد كم بضاعت و محروم تبريز، در مواجه با وى احساس حقارت و كوچكى نمى‌كردند. در خانه وى بر روى همه باز بود. هر كس كارى داشت، بدون مانع پيش او مى‌رفت.


حق‌شناسى

حق‌شناس و قدردان بود. نيكى و خدمت اگرچه اندك را بسيار بزرگ جلوه مى‌داد و فراموش نمى‌كرد. با سخاوت تمام در صدد بود كه خوبى و نيكى اشخاص را نسبت به خود يا اسلام و يا مردم جبران و مورد تقدير و تشكر قرار دهد. اين از صفات مردان خداست كه بدى خَلْق را فراموش مى‌كنند، ولى خدمت و احسان را ارج قايل شده به طريقى از آن سپاسگزارى مى‌كرد تا همگان جذب اخلاق اسلامى شده، در عمل پايبند آن شوند. وى به هيچ كس اجازه نمى‌داد كه دستش را ببوسد و اگر كسى به اين قصد دست او را مى‌گرفت به شدت دست خود را عقب مى‌كشيد.


تلاش برای رفع مشكلات مردم

ويژگى جالب توجه ایشان در بعد اجتماعى كه مى‌تواند سرمشق مسئولان باشد تلاش و اقدام عملى در رفع مشكلات مردم بود. او درباره مسايل اخلاقى سخنرانى نمى‌كرد بلكه با عمل خود به اخلاق اجتماعى اسلامى عينيت مى‌بخشيد، از جمله فعاليت گسترده‌اى در تهيه خانه براى مستضعفان و محرومان تبريز داشت و در اين تلاش بيش از دويست خانواده را صاحب خانه كرده بود.


غيرت دينى

تعصب و غيرت دينى او در مسايل اجتماعى و اعتقادى چنان بود كه در پاسخ دادن و واكنش نشان دادن در برابر امور خلاف دين، كمترين ترديدى به خود راه نمى‌داد. اگر شخصى به او بى‌احترامى مى‌كرد براحتى مى‌گذشت ليكن در برابر مسايل دينى و مذهبى و بى‌احترامى به اهل بيت معصومين(ع) هيچ‌گاه اغماض نمى‌كرد. اين‌گونه مسايل بود كه وى را مى‌شوراند.