آغاز نهضت اسلامی در سال 1341 همزمان با مراسمات ایام فاطمیه بود و این محافل مذهبی فرصتی برای گسترش اعتراضات مراجع تقلید و حوزه علمیه قم علیه لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی بود. فاطمیه 1342 امام خمینی در بند رژیم پهلوی بود، از اینرو در این مدت فعالیت روحانیون برای آزادی ایشان شدت میگیرد. گزارشهای سالهای بعد نیز نشان از فعالیتهای انقلابیون در این ایام دارد. هر چه به سالهای پایانی رژیم پهلوی نزدیکتر میشویم فعالیتهای روحانیون در ایام فاطمیه شدت بیشتری میگیرد. به طوری که اردیبهشت سال 1357 و پس از چهلمهای زنجیرهوار، ایام فاطمیه فرصت دیگری را برای گسترش فعالیتهای انقلابی مهیا میکند.
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی- امین خدابخشی؛ آغاز نهضت اسلامی در سال 1341 به رهبری امام خمینی، همزمان با مراسمات ایام فاطمیه بود و این محافل مذهبی فرصتی برای گسترش اعتراضات مراجع تقلید و حوزه علمیه قم علیه لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی بود.
متعاقب تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی در سال 1341، جامعه مدرسين كه تازه فعال شده بود و با اين نام حضور خود را اعلام كرده بود، با مشورت مراجع، مجلس عزايي را در سوم جماديالثاني (10 آبان)، روز وفات فاطمهي زهرا، سلامالله عليها، در مسجد اعظم قم برپا كرد. اين مجلس كه قبلاً با اطلاعيهاي از كليهي مردم دعوت به عمل آورده بود، مورد استقبال شديد مردم قرار گرفت. حضرت امام با ساير مراجع و علماي طراز اوّل قم نيز در اين اجتماع حضور داشتند. در اين مجلس آيتالله مكارم شيرازي يكي از مدرسين و حجتالاسلام حاجشيخ مرتضيانصاري خطيب شهير قم سخنراني كردند.[1]
آيتالله مكارم به تحليل تصويب نامه پرداخت و آن را مخالف اسلام و قانوناساسي اعلام كرد. آقاي حاجانصاري نيز پس از تبيين نهضت انبياء و استقامت آنان به تبيين لايحه پرداخت و به سانسور دولت اعتراض كرد. در آن روز غير از اين جلسه، مجلس بزرگ ديگري توسط آيتالله حاجشيخ مرتضي حائري در مسجد امام حسن برقرار شد كه سيدمحمد آل طه سخنران آن بود و پس از جلسه تظاهراتي عليه دولت شكل گرفت. [2] در همان دهه فاطميه آيتالله سید احمد خوانساري در تهران اطلاعيهاي صادر كرد و از مردم خواست تا روز سوم جماديالثاني مطابق با دهم آبان در «مجلس ذكري از ساعت 9 الي 11 صبح در مسجد سيدعزيزالله» شركت كنند. آيتالله در اين اطلاعيه از مردم خواسته بودند كه براي «استماع موضوع مهم مذهبي كه لازم است به اطلاع رسد» در اين مجلس شركتكنند.[3]
فاطمیه 1342 امام خمینی در بند رژیم پهلوی بود، از اینرو در این مدت فعالیت روحانیون برای آزادی ایشان شدت میگیرد به عنوان نمونه ساواک در گزارش روز 28 مهر 1342 در مورد «فعالیت روحانیون» مینویسد: «در باطن شدیدا در فعالیت بوده و تصمیم دارند که برای آزادی آیتالله خمینی و سایر روحانیون از کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد استمداد کرده و حتی بچند نماینده کشور عربی نیز تلگرافی ماموریت دادهاند که آنان نیز در سازمان ملل از روحانیون ایران جانبداری نمایند.»[4]
همچنین در تاریخ 29 مهر 1342 در مورد فعالیتهای شیخ علیاصغر مروارید گزارش میدهد: «شیخ مرواریدکه از نزدیکان آیتالله خمینی بوده در منابر مردم را بر علیه مقامات عالیه کشور تحریک و برای خمینی دعا مینماید.»[5]
ساواک 9 مهر 1343 در گزارشی با موضوع «نحوه گفتار وعاظ در ایام فاطمیه» به مسائل مطرح شده توسط وعاظ در این ایام پرداخته و اینکه «در برابر قدرتها باید مردم مبارزه منفی نمایند» را از محورهای مطرح شده آنان در منابر ذکر کرده است.[6] در همین سال است که ساواک در مورد سید اسدالله مدنی گزارش میدهد: «برابر اطلاع آقاى مدنى که از نجف آمدهاند ایام فاطمیه را در همدان خواهند بود روزها در قریه دره مراد بیگ و شبها در مسجد جامع منبر میروند ضمنا از آقاى یاسینى دعوت شده است که در مجالس ایشان منبر مىرود.»[7]
در اواسط سال 1344 همزمان با ایام فاطمیه آیتالله شیخ غلامحسین جعفری همدانی از حجتالاسلام سیدعبدالرضا حجازى براى سخنرانى در شبستان گرمخانه مسجد جامع بازار تهران دعوت به عمل میآورد. حجازى که در آن زمان یکى از وعاظ معروف تهران بود و هنوز در صف مبارزین قرار داشت در اولین روز سخنرانى خود در تاریخ 21 / 6 / 44 به عدم آزادى بیان در جامعه و حاکمیت خفقان و استبداد اشاره نمود. پس از سخنان وى آیتاللّه جعفرى براى سلامت و مراجعت امام خمینى (ره) دعا نمود. چون ساواک برگزارى هرگونه مجلس سخنرانى در مسجد جامع را منوط به اجازه از شهربانى کرده بود، پس از اطلاع از مجلس مزبور از سخنرانى حجازى در روزهاى بعد جلوگیرى کرد.[8] آیتاللّه جعفرى در سخنرانى خود در 3 / 7 / 44 ضمن تنقید از اعمال دستگاه حاکمه به اقدام ساواک در جلوگیرى از سخنرانى حجازى شدیداً اعتراض نمود.[9]
در سندی به تاریخ 7 شهریور 1346 با موضوع: اظهارات محمدرضا سعیدی آمده است:سید محمدرضا سعیدی امام جماعت مسجد موسیبن جعفر در تاریخ 3 / 6 / 46 پس از پایان نماز مغرب، مقابل جمعیت ایستاد و شروع به سخنرانی نمود. مشارالیه ابتدا به مناسبت ایامفاطمیهچند روایت از حضرت فاطمه(س) بیان داشته که آن حضرت چگونه شب تا صبح بیدار و به ذکر و دعا مشغول بود.
بنابرگزارش ساواک سید محمدرضا سعیدی به ذکر فضایل امام خمینی میپرازد و در آخر اظهار میدارد:«...آقای خمینی مظهر استقلال ماست- مظهر اسلام و پدر ما است باید به این مرد بزرگ محبت کرد و او را دوست داشت. من افتخار میکنم که مدّاح ایشانم و تا جان در بدن دارم از آیتالله خمینی سخن خواهم گفت.» [10]
ساواک در گزارش 27 شهریور 1346 با موضوع: مجلس روضه خوانی در مسجد حاجی اسماعیل هوری مینویسد: «از ساعت 19 روز 2 /6 /46 مجلس روضه خوانی به مناسبت ایام فاطمیه در مسجد حاج اسماعیل هوری واقع در میدان شاه کوچه شترداران با شرکت عدهای در حدود 300 نفر تشکیل گردید. پس از نماز .. شیخ احمد کافی واعظ به منبر رفت و ضمن سخنان خود گفت: در زمان خلافت خلفای عباسی اشخاصی مورد توجه و حمایت بودند که با دین اسلام و قرآن مبارزه میکردند و مشروب میخوردند و زنا میکردند در حال حاضر هم وضع به همین منوال است و جنایت و فساد آزاد میباشد... زندانی میکنند و شکنجه میدهند ... آخر ظلم و جنایت تا کی... من نمیدانم از کدام قسمت از ظلم و ستم و جنایتهای آنها صحبت کنم.»[11]
سال بعد در14 شهریور 1347 ساواک در گزارشی دیگر به «اظهارات شیخ احمد کافی خراسانی» میپردازد و ضمن اشاره به سخنرانی وی مینویسد:«نامبرده بالا... [درپایان اظهار داشت] مؤمن حقیقی از شلاق و زندان واهمه ندارد گاهی دستشان را میبوسند و گاهی با شلاق کف دستشان می زنند.»[12] ساواک در گزارش دیگری در تاریخ 26 مرداد 1347 به «برگزاری مجلس جشن کتاب در مسجد جلیلی و اظهارات محمدرضا مهدوی پیرامون کتاب» که «به مناسبت ایام فاطمیه» برگزار شده بود میپردازد و اشاره میکند مهدوی کنی اظهار داشت: «هزاران اعمال فسق و فجور که در این مملکت نمودار است انجام میگیرد و کسی به آنها چیزی نمیگوید.»[13]
در مرداد ماه سال 1348ش، حجتالاسلام حاج شیخ محمد علوی، امام جماعت یکی از شبستانهای مسجد جامع سبزوار که تشکلی به نام «جمعیت خیراندیش مذهبی سبزوار» را سازماندهی کرده بود، از آیتالله مکارم شیرازی دعوت نمود تا در ایام فاطمیه در این شهرستان سخنرانی نماید. در آگهی این سخنرانی نوشته شد:
«نظر به اینکه حضرت مستطاب حجتالاسلام و المسلین جناب آقای ناصر مکارم شیرازی مدظله که از علماء اعلام و بزرگان و فضلا و مدرسین حوزه علمیه قم و از اجله سخنوران و مشاهیر نویسندگان عصر میباشند، به دعوت جمعیت خیراندیش، در این ایام که مصادف با شهادت حضرت صدیقه طاهره علیها السلام است، به سبزوار تشریف آورده و اهالی را سرافراز فرمودهاند لذا از شب پنجشنبه 9 / 5 / 48 (تا پنج شب) از ساعت 8 بعدازظهر در مسجد جامع سخنرانی خواهند فرمود.»[14]
از نکات قابل توجهاین دعوت، که با جلسه هر روزهی پاسخ به سئوالات و اشکالات در حسینیه عطارهای سبزوار همراه بود، استقبال و مشایعت 18 کیلومتری از ایشان بود:
«در بدو ورود وی بالغ بر تعداد یکصد نفر روحانیون و وعاظ و طلاب علوم دینی شهر در باغجر واقع در 18 کیلومتری شهر از وی استقبال و در ساعت 7 صبح روز جاری به قصد عزیمت به شهرستان قم، سبزوار را به طرف مشهد ترک نموده، نیز 60 نفر از روحانیون و معممین و طلاب شهر با یک اتوبوس و 4 دستگاه سواری شخصی وی را تا باغجر مشایعت نمودهاند.»[15]
گزارش مفصل ساواک از دستگیری یک گروه مذهبی در رفسنجان در سال 1350 وجود دارد که در آن اشاره شده است: در رفسنجان رسم بر این است که در ایام سال خصوصاً در ایام سوگواری (ماه های محرم و صفر ـ رمضان ـ ایام فاطمیه و رحلت ائمه اطهار) از ده روز جلوتر تا ده روز عقبتر در مساجد و منازل و تکایا مجلس روضه و ذکر مصیبت به پا نمایند و از وعاظی چون فخرالدین حجازی، شیخ علی اکبر هاشمی رفسنجانی، سیدعبدالکریم هاشمینژاد، شیخ ابوالقاسم صلواتی، شیخ ابوالقاسم خزعلی، شیخ علی مرواریددعوت میشود تا در این مجالس سخنرانی نمایند و با توجه به اینکه وعاظ دعوت شده کلیه از جمله روحانیون ناراحت و دارای سوابق ممتدی در طرفداری از خمینیو سایر افراطیون میباشند موضوع درخور بررسی میباشد.[16]
در سندی از اسناد ساواک به نقل از منبع شهربانی مشهد مورخ 1 تیر 1354 گزارشی از مراسم عزاداری حضرت زهرا(س) در منزل شهید هاشمینژاد وجود دارد که به حضور انقلابیون و سخنان سیاسی سید عبدالکریم هاشمینژاد اشاره میکند.
در متن این سند آمده است: «مدت پنج روز صبحها در منزل سید عبدالکریم هاشمینژاد واقع در خیابان شاه به مناسبت وفات حضرت فاطمه زهرا مجلس روضهخوانی منعقد بوده که در آن مجلس حدود سیصد نفر از طلاب دینی و مهندس بازرگان، شیخ حبیبالله آشوری، شیخ غلامرضا محامی، شیخ عباس طبسی، مروی پیشنماز مسجد کرامت و مجتهدی که اکثراً جزو مخالفین هستند شرکت داشتند.
هاشمینژاد با توجه به اینکه ممنوعالمنبر میباشد به منبر رفته و ضمن سخنرانی اظهار داشته بر همه مردم واجب است که جهاد بر رستاخیز نمایند و ظلم را نابود کنند و همه باید در غم و اندوه برادران ایرانی شریک و تشریک مساعی نمایند. نامبرده افزود چرا برای پیروی از برنامهها و کارهای اسلامی مدارس عملیه قم و همچنین نماز جماعت تعطیل شده ولی در مشهد این کار تعطیل نمیباشد...»
هر چه به سالهای پایانی رژیم پهلوی نزدیکتر میشویم فعالیتهای روحانیون در ایام فاطمیه شدت بیشتری میگیرد. به طوری که اردیبهشت سال 1357 و پس از چهلمهای زنجیرهوار، ایام فاطمیه فرصت دیگری را برای گسترش فعالیتهای انقلابی مهیا میکند. به همین دلیل اداره امنیت داخلی ساواک طی دستوری در 31 فروردین 1357 به کلیه پستهای خود دستور مراقبت بیشتر میدهد. در متن این سند آمده است: «به مناسبت سالروز رحلت حضرت فاطمه(ع) که مصادف با 2537/2/1 میباشد همه ساله مراسم عزاداری در مساجد و تکایا برگزار میشود و چون احتمال میرود از طرف عناصر برانداز و متعصبین مذهبی تحریکاتی صورت گیرد با همکاری مأمورین انتظامی منطقه پیشبینیهای لازم معمول و هرگونه اتفاقی به موقع اعلام گردد.»
علیرغم کنترل شدید ساواک، اردیبهشت سال 1357 در حالی آغاز شد که پرچم هیئتها در مساجد، حسینیهها و تکایا به مناسبت ایامفاطمیه(س) در اهتزاز بود و برخی از سخنرانان، متأثر از حوادث فروردین ماه ایران، به خصوص جنایاتی که در شهرهای یزد، اهواز و جهرم صورت گرفت و تعدادی از مردم به شهادت رسیدند، علیه رژیم سلطنتی شاه سخن راندند. گزارشهای منابع نفوذی ساواک از این هیئتها در تهران قابل توجه است.
تلاشهای اصلی روحانیان و مردم در این ماه آمادگی برای برپایی مراسم چهلم شهدای شهرهای یزد، جهرم و اهواز بود. بنابر گزارشهای متعدد خبری، تلفنگرامها وبولتنهایی که تاریخ این ماه را بر پیشانی خود دارند، اقدامات و تدارکات گستردهای برای بزرگداشت شهدا در این ایام صورت گرفت.
در تاریخ 17 اردیبهشت 1357 ساواک به «سخنرانی تحریکآمیز شیخ حسین اعتمادی در مسجد ارک تهران» میپردازد و مینویسد: ساعت 2200 روز 17 /2 /37 به مناسبت ایام فاطمیه مجلسی با حضور قریب 1300 نفر در مسجد ارک تهران برگزار گردیده و واعظ مجلس به نام شیخ حسین اعتمادی مطالب تحریکآمیزی پیرامون حوادث اخلالگرانه شهرهای یزد، جهرم و اهواز ایراد کرده است. ناطق ضمن حمله به دولت اسرائیل برای سلامتی روحاله خمینی دعا و مردم را به مبارزه علیه حکومت ایران دعوت کرده است.»[17]
در گزارش دیگری به تاریخ 23 اردیبهشت 57 به موضوع پخش اعلامیه در ایام فاطمیه اشاره شده است: «در تاریخ 15 /2 /37 شخصی بنام سیدموسوی باتفاق سیدمهدی موسوی ...به جلسهای که بمناسبت ایام فاطمیه در منزل عبدالحسین براتی تشکیل گردیده بود رفته و پس از اینکه در پشت بلندگو شعارهای تحریک کننده ای داده در اطاق مجاور اقدام به پخش تعدادی اعلامیه مضره نموده.»[18] علاوه بر این گزراشهای متعدد دیگری در مورد فعالیتهای انقلابیون در شهرهای دیگر در این ایام موجود است.
پینوشتها:
[1]. غلامرضا كرباسچي، هفت هزار روز تاريخ ايران و انقلاب اسلامي، ج1، بنياد تاريخ انقلاب اسلامي، 1371، ص 107
[2]. غلامرضا كرباسچي، پيشين، ص 107
[3]. اسناد انقلاب اسلامي، ج1، ص 32
[4] . قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک - جلد 4، مرکز بررسی اسناد تاریخی، صفحه 171.
[5] . قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک - جلد 4، مرکز بررسی اسناد تاریخی، صفحه 172.
[6] . قیام 15 خرداد به روایت اسناد ساواک - جلد 6، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، صفحه 376
[7] . شهید آیتالله سید اسدالله مدنی به روایت اسناد ساواک صفحه 27
[8] . یاران امام به روایت اسناد ساواک، آیتالله حاج شیخ غلامحسین جعفری همدانی، ، صفحه 44، سند شماره 15876 / 20 الف تاریخ 24 / 6 / 44 .
[9] . همان، صفحه 46، سند شماره 17801 / 20 الف تاریخ 6 / 7 / 44 .
[10] . یاران امام به روایت اسناد ساواک، شهید آیتالله سیدمحمدرضا سعیدی، مرکز بررسی اسناد تاریخی، چاپ اول، سال 1376، ص 126 و 127،.
[11] . حجتالاسلام حاج شیخ احمد کافی به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، ص 99.
[12] . حجتالاسلام حاج شیخ احمد کافی به روایت اسناد ساواک صفحه 121.
[13] . آیتالله محمدرضا مهدوی کنی به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، صفحه 94.
[14] . آیتالله العظمی ناصر مکارم شیرازی به روایت اسناد ساواک، جلد اول، مرکز بررسی اسناد تاریخی، سند بدون شماره - 8 / 5 / 48،
[15] . سند شماره: 393 / 5 – 14 / 5 / 48، همان.
[16] .انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان کرمان، کتاب 2 صفحه 260
[17] . پایگاههای انقلاب اسلامی، مسجد ارک تهران به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، صفحه 601.
[18] . کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک - کتاب 05 صفحه 231.