پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ مبارزات سیاسی شهید نواب صفوی و یارانش الگوی بسیاری از فعالان انقلابی در دورههای بعد بود، چه اینکه بسیاری از آنها فعالیتهای فدائیان اسلام را در خاطر خود داشتند. مرحوم آیتالله خزعلی یکی از آنهاست که در خاطرات به روایتهایی از مبارزات شهید نواب صفوی اشاره داشته است.
آیتالله خزعلی میگوید: مرحوم سيد مجتبى نواب صفوى در فهم انحرافات ذهنى زمان و توطئههايى كه به وسيله غربىها براى مسلمين تهيه مىشد، يكى از افراد نادر روزگار بود، چون در آن زمان فهم عموم مردم به درجهاى نرسيده بود تا توطئهها را تشخيص دهند.
*** وقتی نواب به دستور علامه امینی لبیک گفت ***
ايشان در زمانى كه در نجف مشغول تحصيل بود شنيد فردى منحرف به نام احمد كسروى براى گمراه ساختن اذهان مردم، با كمال وقاحت به ساحت مقدس معصومين عليهمالسلام اسائه ادب كرده است. اين توهين حوزه علميه نجف را خشمگين ساخت. مردى توانا مثل مرحوم علامهى امينى صاحب الغدير آشفته شد و گفت: كسى نيست جواب اين كسروى را بدهد؟ سيدمجتبى نوابصفوى در زمانى كه در اوج جوانى بود به اين درخواست لبيك گفت.
*** سخنرانی آتشین نواب در حرم حضرت معصومه(س) ***
روزى ايشان پس از نماز مغرب و عشا در داخل حرم مطهر حضرت معصومه(س) به ايراد سخن پرداخت. ولى دستگاه و وسايل داخل حرم را برداشته بودند تا مانع سخنرانى ايشان شوند. چون بلندگو نبود مرحوم نواب روى شانه يكى از فداييان قرار گرفت و با صداى بلند شروع به سخنرانى كرد.
من در آن موقع در صحن كوچك بودم و فاصلهام با ايشان زياد نبود و با وجود سر و صداى فراوان جمعيت صدايش را مىشنيدم. علىرغم گذشت چهل و چند سال هنوز جملهاى از سخنانش را به ياد دارم كه گفت: هنوز باد به پرچم عمه ما حضرت معصومه(س) مىوزد و اين «مىوزد» را به قدرى شديد و گرم ادا كرد كه موها به تن راست شد. همه به عظمت روحيه سيد اعتراف كردند. آن همه موانع نتوانست در عزم و ارادهاش خلل وارد كند.
***روحیه بلند و عزم راسخ یاران نواب***
سيد محمد واحدى كه از هواداران سرسخت نواب بود هنگامى كه دستگير شد به شدت تحت شكنجه قرار گرفت گاه نصف شب در دى ماه وى را در آب يخ قرار مىدادند و شلاق مىزدند. هدف رژيم آن بود كه او هنگام روبهرو شدن با نواب اظهار برائت و به ايشان توهين كند. حتى به واحدى گفتند هنگام روبهرو شدن با نواب يك سيلى محكم به او بزن. واحدى به هنگام روبهرو شدن با نواب علىرغم آن همه شكنجه، خم شد و دست او را بوسيد. فداييان اسلام چنان روحيه بلندى داشتند كه انسان را به ياد مجاهدان صدر اسلام مثل ابوذر غفارى و ديگر صحابى مىانداختند. آنان مسائل اسلام را بيان مىكردند و با تفكر «دين از سياست جداست» مخالف بودند. آنها به دنبال سد كردن انحرافات بودند و بهدليل داشتن ايمان توأم با عمل خود مردم را تحت تأثير قرار دادند.
***روز غمبار شهادت نواب***
بعد از شهادت نواب موجى از تأثر در حوزه بهوجود آمد. بخصوص فضلايى كه ايشان را مىشناختند بيشتر تحت تأثير قرار گرفتند. روز شهادت ايشان روز غمبارى بود، چون فرد برجسته و مسلمان راستينى از دست رفته بود او به جوانان مسلمان حرارت و دشمنشناسى را ياد داد. او ضمن دعا و توسل و حرف زدن مرد عمل و كشتن و از بين بردن دشمنان براى عملى كردن دستورهاى دين نيز بود. او كسى نبود كه فقط در گوشهاى بنشيند و كتاب بخواند. او با عمل خود به حوزه علميه بصيرت داد.
پس از اين كه نواب و دوستانش به تهران آمدند به دليل سكونت اينجانب در قم، روابط مستقيم ما كم شد، اما با ارسال پيام و از اين قبيل روابط ما همچنان حفظ شد. پس از شهادت فداييان من با خانوادههاى آنها بخصوص خانواده واحدى روابطم را حفظ كردم.
*** نقش شهید نواب صفوی در مبارزات اسلامی ***
من بر اين عقيدهام كه حركت اسلامى ما هم پايهگذارش مرحوم نوابصفوى بود. افرادى مانند ايشان و شهيد مدرس اين توفيق را به دست آوردند تا فكر خود را انتقال دهند. هر وقت امام(ره) از سيدحسن مدرس ياد مىكردند بهشدت تحت تأثير قرار مىگرفتند. اين افكار اسباب زحمت دربار پهلوى گرديد، گرچه براى مدتى پيام افرادى چون نواب و مدرس بىجواب ماند، اما هيچ گاه فراموش نگرديد.
نوابصفوى توانسته بود در دل دولت رعب و هراس بيفكند. چند نفر از سران حكومت به دست فداييان از بين رفته بودند، به همين علت دستگاه پهلوى از دست اين افراد معدود به تنگى نفس مبتلا شده بود. شاه يكبار درصدد بود با نمايش قدرتى نواب را مرعوب كند. روزى شاه ايشان را احضار كرد. در اطراف محل ملاقات عده زيادى نظامى مستقر شده بودند تا ديدن آنها نواب را تحت تأثير قرار دهد؛ اما نواب به اين نظامىها هيچ وقعى ننهاد و با ديدن شاه به او گفت اين ضعيفالرأىها را از خود دور كن. اين سخن در شاه تأثير فراوان نهاد. شاه كه نقشه كشيده بود تا نواب را به لكنت بيندازد خود ضربه سختى خورد و براى نخستين بار ديد كه مردى در مقابلش قد علم كرده است.