پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ آیت الله العظمی لطف الله صافی گلپایگانی مرجع عالیقدر و فقیه وارسته به ملکوت اعلی پیوست. ضمن تسلیت رحلت این مرجع گرانقدر، مختصری از زندگینامه ایشان از نظر می گذرد.
تولد و خانواده
آيتالله لطفالله صافی گلپايگانی در 20 بهمن 1298 ش در شهرستان گلپايگان ديده به جهان گشود. پدرش آيتالله آخوند ملامحمدجواد صافی از علمای بزرگ و صاحب تأليفات ارزندهای در فقه و اصول، كلام و اخلاق و شرح و تفسير احاديث بوده است. وى در جریان «نهضت مشروطیّت»، وارد تهران شد و مورد استقبال شیخ فضل الله نورى و دیگر عالمان بزرگ تهران قرار گرفت. امّا پس از شهادت شیخ فضل الله و تغییر اوضاع، به قم و گلپایگان مراجعت کرد و تا پایان عمر در زادگاهش اقامت نمود. مادر آیتالله صافی گلپایگانی نيز دختر آيتالله آخوند ملامحمدعلی و شريك بحث آيتالله ميرزای شيرازی بود.
تحصیلات
آیت الله لطفالله صافى در مراحل آغازین جوانى، درسهاى مقدماتى حوزوى را نزد دایى ارجمندش، آخوند ملاّ ابوالقاسم، ملقّب به «قطب»، فراگرفت و دوره سطح را نیز نزد پدر فرزانهاش به پایان رسانید و در 23 سالگی زادگاهش را به مقصد شهر مقدّس قم ترک کرد و با شرکت در مجالس درس بزرگان و مراجع، اندوختههاى علمى و اخلاقى خویش را تکمیل کرد.
ایشان همراه برادرش شیخ على صافى، براى بهرهمند شدن از زیارت و برکات امیرمؤمنان على(علیه السلام) در سال 1364 ق. به نجف اشرف هجرت کرد و به مدت یک سال در حوزه درسى مراجع وقت شرکت کرد و آنگاه، دگر باره به حوزه علمیه قم بازگشت تا به موازات تحصیل، تدریس و تحقیق، «رسالت تبلیغ» را در عرصه نگارش مقالات و کتابها پیاده کرده، از حریم اهل بیت (علیهم السلام) و ارزش هاى دینى و مذهبى، پاسدارى نماید.
معظمله در شهر قم از محضر آيات: حاج سیدحسین بروجردی، حاج سيد محمدتقي خوانساري، حاج سيد محمدحجت كوهكمري، حاج سيد صدرالدين عاملي، حاج سید محمدرضا گلپايگاني و در نجف اشرف از محضر سید جمال الدین هاشمى گلپایگانى، شیخ محمد کاظم شیرازى و شیخ محمّدعلى کاظمى بهره برد.
مقام علمی
آیتالعظمی بروجردی براى سرعت بخشیدن به نیازهاى علمى مردم، از میان شاگردان پرهیزکار و زبده خود، فقط چند نفر را جهت «هیئت استفتاء» برگزید که آیت الله صافى از اعضاى آن هیئت بود. همچنین به دلیل مقام علمی ایشان، مرجع عظیم الشّأن، مطالعه و پاسخ برخى از مقالات و کتابها را به آقاى صافى واگذار مىکرد که در اینجا به ذکر چند نمونه بسنده مىشود:
1- «کارهاى علمى که حضرت آیتالله بروجردى به من ارجاع مى دادند، زیاد بود. کتاب منتخب الأثررا ـ که درباره امام زمان (عجّ) است ـ با پیشنهاد ایشان نوشته ام.»
2- «درباره بعضى از مسائل علمى و اعتقادى که به ایشان مراجعه مى شد، بنده به دستور ایشان مطالبى مىنوشتم که بعضى از آنها چاپ شده است.»
3- «مقالهاى در هند تحت عنوان این که اسلام، متأثّر از بودیسم بوده است، چاپ شده بود آیتالله بروجردى به من فرمود: پاسخ این ادّعا را تهیّه کن مقالهاى نوشتم و به دفتر مجلّه ارسال کردم که خوشبختانه تحت عنوان زندگى بودا چاپ شد.»
4- شیخ محمود شلتوت ـ از علماى بزرگ اهل سنّت مصر ـ در یکى از مقالات تفسیرى که در مجلّه «رسالة الاسلام» چاپ مى شد، چنین ادّعا کرده بود: «استخاره اى که در مکتب اهل بیت آمده، از قبیل استقسام بالأزلام است.»مرجع آگاه شیعه، به آقاى صافى چنین فرمود: «پاسخى براى این مطلب بنویس و بفرست» وى نیز مقاله اى به نام «حول الاستقسام بالأزلام» نوشت و در آن ثابت کرد که استخاره، از آن مقوله نیست.
5- جرج جُرداق ـ دانشمند مسیحى لبنان ـ بعد از نگارش «الامام علىّ صوت العدالة الانسانیّة» طىّ نامهاى، کتابش را به پیشگاه آیتالله العظمى بروجردى تقدیم کرد... . مرجع بزرگوار به آقاى صافى گفت: «این کتاب را مطالعه کن که اشتباه فاحش یا انحرافى نداشته باشد.» وى نیز بعد از مطالعه دقیق، نوزده مورد اشکال را یادداشت کرد و به اطلاع آیتالله بروجردى رساند.
همچنین پس از انتشار کتاب شهید جاوید، آیتالله گلپایگانی به اهل تحقیق یادآور شدند تا پاسخ نقطه نظرات نویسنده را مطابق مستندات مسلم حدیثی و تاریخی ارایه دهند، آیتالله صافی گلپایگانی در پاسخ به رد نظریه مؤلف شهید جاوید کتاب «شهید آگاه» را نوشت.
اجتهاد
در سال 1375 ق. درحالى که آیت الله صافى 38 بهار زندگى را سپرى کرده بود، مرجع جهان تشیّع، آیتالله حاج سیّد جمال الدّین هاشمى گلپایگانى، براى وى «اجازه اجتهاد» صادر کرد. چنان که در سالهاى بعد نیز عدهاى از مراجع بزرگوار، قدرت و ملکه اجتهاد و استنباط احکام شرعى آقاى صافى را مورد تأیید و تصدیق قرار دادند. دانشمند پرآوازه و محدّث سرشناس اسلام و تشیّع، شیخ آقابزرگ تهرانى نیز به آیتالله صافى «اجازه روایت» داده بود.
همگام با نهضت امام خمینی
آیت الله صافی گلپایگانی كه داماد آيتالله گلپايگانی بود، در بيت معظمله فعاليت میكرد و به تبع ايشان وارد فعاليتهای سياسی هم می شد، بهخصوص با آغاز نهضت اسلامی از نهضت امام(ره) حمايت میكرد. آیت الله شیخ لطفالله صافى مناسبت هاى گوناگون، وفادارى و ارادت قلبى خود را به پیشگاه امام خمینى(قدس سره) اعلام داشتهاند که برخى موارد عبارتند از:
1-تلگرام به نجف اشرف، درباره تبعید امام امّت (17 / 7/ 1344) حضور مبارک آیت الله آقاى خمینى ـ مدّ ظلّه بشارت تشرّف حضرت عالى به مشاهد مشرّفه، باعث کمال مسرّت و مزید برکات عالیه را مسألت.
2- تلگرام به نجف اشرف در خصوص شهادت حاج سیّد مصطفى خمینى (6 / 8 / 1356)
سماحة آیتالله العظمى السیدالخمینى ـ مدّ ظلّه ـ
لقد هدنا هذه الثّلمة العظیمة الّتى لایسدّها شئ فنسئل الله تعالى لراحلنا الجلیل علوّاً لدرجة و بکم البقاء و مزید الأجر و الصّبر.
امام خمینى (قدس سره) نیز از حسّ مسئولیت پذیرى و خلوص آنان قدردانى کرد مثلاً در تلگرافى (18/7/1344) پیام تشکّر خود را این گونه بیان داشته است:
حضرت آیتالله حاج آقا صافی، از الطاف کریمه جنابعالى و حضرت اخوى متشکّرم.
مسئولیتها پس از پیروزی انقلاب
با پيروزي انقلاب اسلامي ايران، ايشان در سال 1358هجری شمسی در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی از حوزه انتخابيه استان اصفهان وارد مجلس خبرگان قانون اساسی شد. ایشان در سال 1359 هجری شمسی، از سوي حضرت امامخميني(قدسسره) به عضويت شوراي نگهبان منصوب شد و هشت سال بهعنوان دبير شوراي نگهبان، منشأ خدمات ارزندهاي به نظام مقدس و مردم گشت، و در پاسداري از حريم اسلام و قرآن، لحظهاي ترديد به خود راه نداد.
همچنین امام امّت که در سال 1361 ش. وصیّتنامه خود را نوشته بود،در سال 1366 ش. آن را مورد بازبینى و اصلاح قرار داد و براى جایگزینى متن دوم، عدهاى از شخصیتهاى مهم نظام، همچون آیات و حجج اسلام خامنهاى، منتظرى، مشکینى، صافى، هاشمى رفسنجانى و سیّد احمد خمینى را به حضور خود فراخواند. امام خمینى در این دیدار گفت:
«بسم الله الرّحمن الرّحیم. اینکه من زحمت دادم که آقایان تشریف بیاورند، جهت مهمّش این بود که این وصیّتنامه سیاسى ـ الهى من یکیش باید به مجلس برود و یکیش به خراسان به آستان آقایان کسى را تعیین کنند اشخاصى را که این را ببرند به مجلس و اشخاصى را که ببرند به مشهد...»
آنگاه هریک از حاضران جلسه، مطالبى را بیان نمودند. آیت الله صافى هم خطاب به امام امّت اظهار داشت: «خداوند، سایه مبارک را مستدام بدارد و وظیفه ما همه این است که به حضرتعالى دعا کنیم که با عنایت حضرت ولىّ عصر ـ عجّل الله فرجه الشّریف ـ پایدار باشید...»
مرجعیت
حضرت آيتالله العظمي صافي، با وجود داشتن تمامي شرايط مرجعيت، كريمانه از آن گذشته بود، با ارتحال حضرت آيتالله العظمي گلپايگاني(قدسسره) در آذرماه 1372هجری شمسی، بنا به تقاضاهاي مكرر و اصرار پيدرپي علما و مردم، بالأخره تصدي مرجعيت را پذيرفت.
آيتالله العظمي گلپايگاني نیز در وصیتنامهاش ـ بعد از تعیین فرزندان خود براى تصدى و مسئولیت انجام امور مؤسّسات عام المنفعه و غیره ـ چنین سفارش کرده است: «... و هر کجا که اذن فقیه لازم است، با اذن جناب مستطاب آیت الله آقاى حاج شیخ لطف الله صافى ـ که من ایشان را مجتهدى مسلّم و عادل مى دانم ـ و پس از ایشان، با یکى از مجتهدین مسلّم و عادل حوزه علمیّه قم عمل گردد...»
نمونههایی از حمایتهای آیتالله صافی از نظام اسلامی
ایشان در یکی از پیامهای خود برای دعوت از مردم به حضور در راهپیمایی سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی خطاب به مردم میفرمایند: «شما که درراه اسلام هزاران شهید فدا کرده و تاریخی نو پر از افتخار و شجاعت به وجود آورده و حاکمیت اسلام ، احکام خدا و طرفداری از مظلومان را وجهه همت خود قرار داده و نظام اسلامی را برپا کردید و با صدای تکبیر و تهلیل خویش کاخهای مستکبران جهان را به لرزه درآوردید» و تصریح میکنند که «ملت ایران باید در راهپیمایی روز ۲۲ بهمن از انقلاب اسلامی ایران،انقلابیون و آرمانهای بلند نظام دفاع کنند.»
ایشان همچنین درباره لزوم مشارکت مردم در راهپیمایی روز قدس میفرمایند «همه صحنههایی که مردم حضور دارند، برای آن است که می خواهند دین را نگه دارند و در برابر دشمنان اسلام صف آرایی کنند و اجتماعاتی با این شکوه و عظمت، با انگیزهای جز حفظ دین فراهم نمیشود» و تاکید میکنند که «ملت عزیز ایران برای شركت در این قبیل برنامه ها كه نجات مسلمانان و حفظ هویت اسلامی را به همراه دارد نیازی به سفارش ندارند.»
مواضع این مرجع تقلید در فتنه ۸۸ نیز به یاد ماندنی است. ایشان در دوران اغتشاشات خیابانی آن سال با اعلام اینکه «شورای نگهبان دارای مقام بالايی است و قداست اين شورا بايد محفوظ باشد» صراحتا اعلام کردند که «اگر اين دعواها ادامه پيدا كند بيم آن میرود كه اصل نظام مورد تضعيف قرار بگيرد.»
مطابق اعلام دفتر آيت الله العظمی صافی گلپایگانی، اين مرجع تقليد در دو مقطع در ۱۵ شهریور ۸۸ و ۹ آبان ۸۸ با حضرت آيت الله العظمی مكارم شيرازی در خصوص حوادث رخ داده در فتنه ۸۸ ديدار و گفتگو كرد. در اين ديدار كه به صورت محرمانه برگزار شد دو مرجع تقليد ضمن بررسی مسائل مختلف تصميمات مشتركی اتخاذ كردند. همچنین آیت الله العظمی صافی در ۲۷ شهریور ۸۸ در بيت آيتالله العظمی نوری همدانی حضور يافته جلسه ای محرمانه در این خصوص برگزار کردند.
ایشان همچنین با اعلام اینکه «در انتخابات اخير عدهاي حريمها را شكستند و سوء استفاده كردند» با تصریح بر اینکه «بايد احترام مقام رهبری محفوظ باشد» مقابل برخی هنجارشکنیها ایستادگی کردند.
از رابطه شخصی ایشان با رهبری نیز خاطرات جالبی نقل شده است. آیتالله کعبی که در سفر رهبر انقلاب به قم مسئولیت دیدارهای رهبری با مراجع را بر عهده داشته میگوید: «در این دیدار آيتاللهالعظمی صافی گلپايگانی اقتدار نظام و سياست استکبارستيزی نظام را ستودند. در مسائل داخلی هم بر تحکيم هويت اسلامی تأييد کردند. آقا هم گفتند که اين عزت بينالمللی از آثار تمسک به ارزشهای اسلامی در داخل است.»
ایشان همچنین در همایش بزرگداشت آیتالله سیدمحمدرضا گلپایگانی، حاضر نشد تا پیش از قرائت پیام رهبر انقلاب سخنرانی خود را آغاز کند.
تألیفات
تأليفات و آثار معظّمله بسیار است که به برخی از مهمترین آنها اشاره ميشود. ايشان با نگارش كتاب كم نظير «منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر» خدمت بزرگی به اهل تحقيق نمودند؛ كتابی كه علامه حاج شيخآقابزرگ تهرانی در توصيف آن نوشتهاند: «نظير آن، در جامعيت، كتابی را نديدهام». شخصيت علمی ديگری چون علامه حاج شيخ حبيب مهاجر عاملی در كتاب «الاسلام فی علومه و فتوحه» در تعريف كتاب فوق الذكر گفته است: «برای هيچ مؤمنی سزاوار نيست مگر اينكه نسخهای از اين كتاب نزدش موجود باشد».
برخی از تأليفات ديگر وی عبارتاند از: امامت و مهدويت، مع الخطيب فی خطوطه العريضه، صوتالحق و دعوةالصدق، لمحات فی الكتاب و الحديث و المذهب، پرتوی از عظمت حسين (ع)، شهيد آگاه، الهيات در نهجالبلاغه، حاشيه بر عروةالوثقی، تاريخ حوزهی شيعه، المباحث الاصوليه، امان الامه من الضلال و الاختلاف، العقيده بالمهديه، ارث الزوجه، رساله در احكام ثانويه، التعزيز احكامه و ملحقانه، العقيده بالمهديه، ارث الزوجه، رساله در احكام ثانويه، التعزير احكامه و ملحقانه، رساله در معاملات مستحدثه، احاديث الائمه الاثنی و عشر اسنادها و الفاظها، نيايش عرفات، الاحكام الشرعيه ثانيه لايتغير، مع الشيخ جاد الحق شيخ الازهرالاكبر فی ارث العصبه، اسمعی يا ايران.
از دیدگاه بزرگان
در توصیف شخصیت قُدسى و علمى آیت الله العظمى صافى، چه بسیار مراجع و دانشمندانى که با گفتار و نوشتار خود، زبان به ستایش وى گشودهاند. بى گمان راه یابى وى در گروه «اصحاب خاصّ استفتا» آیتالله بروجردى و آیتالله گلپایگانى و برگزیده شدن او از سوى امام امت براى عضویت در نخستین دوره «شوراى نگهبان» و غیره، حاکى از عدالت، فقاهت و مدیریّت والاى وى مىباشد امّا آن چه که مىتوان تحت عنوان «دیدگاه بزرگان» یادآور شد، بدین قرار است:
1- امام خمینى(قدس سره)
«به مردم ابلاغ کنید که معظّم له مورد علاقه اینجانب هستند.»
«من هر شب براى شما دعا مى کنم.»
2- آیتالله العظمى سیّد جمال الدّین هاشمى گلپایگانى:
ایشان در اجازه اجتهادى که براى آقای صافی صادر کرده، این القاب را بیان کرد:
«العالم، العَلَم، العَیْلم، العلاّم، الفاضل، الکامل، الهُمام، علم الأعلام...»
3- آیتالله العظمى حاج سیّد محمّدرضا موسوى گلپایگانى:
«... من ایشان را مجتهدى مسلّم و عادل مى دانم.»
«شما، آقاى صافى را نشناخته اید ایشان نابغه است، خودشان را نشان نداده است.»
4- آیتالله العظمى شیخ محمّدعلى کاظمى خراسانى:
«مفارقت امثال سرکار از نجف اشرف و خلوّ جامعه علمیّه از آن، موجب تأثّر]است[چون امروز جامعه علمیّه حاجت به امثال سرکار دارد که استعداد ذاتى را با حفظ ظاهر و التزام به نوامیس شرع مطهّر، دارا و واجد هستید...»
5-آیتالله شیخ سلمان خاقانى(عالم بزرگ عرب):
«شرایط جالبى پیش آمد که پیر بزرگوارى (آیت الله صافى) را دیدم که... درس، بحث، صید حقایق و تعمّق در تاریخ اسلام و در علوم اسلامى، او را فرسوده و لاغر ساخته بوده، چه آن که او از امّت اسلامى است که پیروى کردن کورکورانه و بدون تحقیق را در اصول و فروع، حرام مى دانند و تلاش و کوشش در تحقیق مطالب را تا مرز توان، لازم مى شمرند... بِهْ از این حُسنِ آشنایى که من شما را یافتم...»
6- آیتالله شیخ جعفر سبحانى، وى راجع به جریان مراسم نماز بر پیکر پاک آیت الله العظمى سیّدمحمّدرضا گلپایگانى گفته است:
«بر جنازه مطهّر او پاک ترین و وارسته ترین فرد یعنى چهره بزرگوار فقیه، آیت الله صافى (دام ظلّه) نماز گزارد فردى که در طول عمر، با قلم و بیان، در خدمت اسلام بوده و از عارفان وارسته اى که: (یذکّرکم رؤیته) دیدار او، انسان را به یاد خدا مى اندازد و معاشرت با او، بر فضل و دانش و تقواى مُعاشر مى افزاید.»
رحلت
سرانجام این عالم ربانی پس از عمری مجاهدت در تاریخ 12 بهمن 1400 دار فانی را وداع گفت.
منابع:
فرهنگنامه رجال روحانی عصر امام خمینی، ج اول، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1389،.
اسناد انقلاب اسلامی، جلد دوم، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1374.
آوردی، حسين، آشنايی با ستارگان هدايت، قم، دفتر نشر برگزيده، 1374.
جمعی از مؤلفان، گلشن ابرار ج 6، انتشارات نورالسجاد، بهار 1385.
پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله صافی گلپایگانی (www.saafi.com)
https://www.rajanews.com