تذکرات اردشیر زاهدی به محمدرضا پهلوی درباره جشن های 2500 ساله ؛
تبلیغات 900 میلیون دلاری شاه علیه ایران

پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ جشن‌های 2500 ساله از جمله اقدامات رژیم پهلوی بود که مخالفان داخلی و خارجی متعددی داشت. این جشن‌ها در سال 1350 در حالی برگزار می‌شد که بسیاری معتقد بودند هزینه‌های گزاف این برنامه به هیچ عنوان توجیه‌پذیر نیست. در میان کارگزاران رژیم پهلوی اردشیر زاهدی از جمله افرادی است که در خاطرات خود به انتقاد از برگزاری جشن‌های 2500 ساله پرداخت. هرچند او به عنوان داماد محمدرضا پهلوی نمی‌توانست در برگزاری این مراسم سهمی نداشته باشد اما در یادمانده‌هایش اشاره‌ای به هزینه گزاف جشن‌ها و فسادهای مالی دست اندرکاران داشته است.

اردشیر زاهدی در این زمینه می‌گوید: « [درباره جشن‌های] دو هزار و پانصد سال دو بار دخالت کردم. یکی وقتی که سفیر بودم در امریکا و آن‌وقت مرحوم علاء دنبال این کار بود به اعلی‌حضرت عریضه نوشتم که ما آمادگی نداریم و الان این کار را کردن شاید خوب نباشد. تصویب فرمودند اعلی‌حضرت، عقب افتاد. به همین دلیل هم به من امر کردند ماموریت داده بودند که من بروم آرژانتین صدوپنجاهمین ساله را، که ما یواش‌یواش مال آن‌های دیگر هم ببینیم چیست. وقتی از انگلیس آمدم مثلاً تمام تشریفات ملکه شدن ملکه انگلیس، عرض شود که آمدن ولیعهد و غیره را فیلمش را همه را آوردم گزارشاتی که اعلی‌حضرت ببینند...

در جریان دوهزاروپانصد ساله که من اولاً همیشه می‌گفتم قربان چرا دوهزاروپانصد سال، ما دوازده‌هزار سال تاریخ داریم باید برویم آن را بگیریم … و یا هفت‌هزار و خرده‌ای. به چه مناسبت فقط این باشد؟ و دوم اینکه ... من گفتم ما اگر می‌خواهیم خارجی‌ها را بیاوریم مشکل سکوریتی خواهیم داشت. اشکال دیگرمان این‌ست که اگر یک کسی نیاید می‌گوییم که به ما توهین کرده. ما نباید اشخاص را این کشورها را در امپاس بگذاریم. اعلی‌حضرت هم اول پذیرفتند و تصویب هم فرمودند. بعد این آقایانی که آمدند پیشنهاد کردند گفتند می‌گذاریم در اختیار خودشان. خوب بعضی کشورها در اختیارشان بود بیایند بعضی‌ها هم گفتند نه نمی‌آییم. اما این نیامدنی‌ها در روابط سیاسی ما اثر گذاشت برای اینکه رفتند گفتند به اعلیحضرت به خصوص قسمت تشریفات و این‌ها رفتند به عرض رساندند که بله نیامده، یک سوء‌تفاهماتی پیش آمد.

{$sepehr_media_32174_400_300}

دیگر اینکه آمدند میلیون‌ها خرج کردند... بیش از هشتصدوپنجاه نهصد میلیون دلار خرج کردند و این اگر ما این خرج را می‌کردیم یک هزارمش را هم می‌خواستیم بکنیم تبلیغ بر علیه ایران بکنیم آن‌قدر موفقیت آمیز نبود تا اینکه با این عمل، در صورتی که می‌گفتند این‌ها تبلیغ است. سوم اینکه این باعث شد که ساواک بیاید جلوی مردم به‌عنوان، حق هم داشت، هر کسی وظیفه‌ای دارد، بیاید به‌عنوان سکوریتی و غیره مردم را بگیرند، مردم را حبس کنند. یک دفعه به اعلی‌حضرت عرض کردم تیمسار نصیری هم آنجا بودند، عرض کردم قربان ما با این کاری که کردیم هر چه آدمی که کمونیست نبوده… یک عده را گرفتند حبس کردند به اسم مجاهد یا به اسم کمونیست. یک عده زیادی هم بلغور کردند بردند آن تو و در اینجا آن‌هایی هم که نمی‌دانند این‌ها باهوشند آن‌ها را درس می‌دهند و برای ما اسباب زحمت درست می‌کنند از لحاظ سکوریتی و غیره. و این بود من جلوی خود تیمسار نصیری گفتم عرض کردم.

اینجا هم البته یک کلاش[برخورد] دیگر پیش آمد چون یک عده زیادی منافع مالی در اینجا پیدا کرده بودند. چندین عرض شود که، صد اتومبیل آمدند سفارش دادند. عده زیادی از این اتومبیل‌ها عرض شود که استفاده مالی بردند. در پرسپولیس میلیون‌ها خرج کردند که هیچ کدام بعد از چند هفته این‌ها قابل استفاده نبود. آن حرف‌هایی که به عرض رساندند معلوم شد دروغ است.»

منبع: مصاحبه اردشیر زاهدی با پروژه تاریخ شفاهی ایران در دانشگاه هاروارد