انقلاب ایرانی در خاطرات دولتمردان آمریکایی
بلاتکلیفی شاه؛ بمانم یا بروم؟

در زمان ریاست‌جمهوری کارتر، آمریکا روابط نزدیکی با ایران داشت و محمدرضا پهلوی به‌عنوان یکی از متحدان کلیدی آمریکا در منطقه خاورمیانه و در مقابل شوروی شناخته می‌شد. ازاین‌رو، وقتی ناآرامی‌ها و اعتراضات علیه شاه در ایران شدت گرفت، دولت کارتر در ابتدا تلاش کرد که او را حمایت کند و هم‌زمان اصلاحاتی را برای کاهش تنش‌ها به او پیشنهاد داد. اما با شدت‌گرفتن اعتراضات و ادامه مخالفت‌ها، کارتر و تیم سیاست خارجی او به‌تدریج به این نتیجه رسیدند که شاه قادر به کنترل اوضاع نیست.

از این قسمت از خاطرات جیمی کارتر می­توان به دریافتی کلی از فضای حاکم بر ذهنیت شاه در خصوص مواجهه با انقلاب در روزهای 5 تا 11 آبان­ماه 1357 دست پیدا کرد:

روز ۲۸ اکتبر ۱۹۷۸ (۵ آبان ۱۳۵۷) دفتر روزانه

گزارش‌های متعددی از سفارت ما در تهران درباره مشکلات شاه به ما می‌رسید؛ ولی هنوز سفير ما ویلیام سالیوان و همچنین شخص من و سایر مشاوران بر این باور بودیم که شاه بهترین امید ما برای حفظ ثبات در ایران است. از سالیوان تلگرامی به واشنگتن فرستاد که در آن بیان شده بود: شاه تنها عاملی است که می‌تواند ازیک‌طرف ارتش را مهار کند و از طرف دیگر مانع تغییر رژیم شود... من با ارائه هرگونه پیشنهادی به [امام خمینی] مخالف خواهم بود...

شاه تحت‌فشار فزاینده تغییرات کوتاه‌مدت و بلندمدت در ساختار دولت ایران و تغییر اساسی نقش خود را بررسی می‌کرد.

۲ نوامبر ۱۹۷۸ (۱۱ آبان ۱۳۵۷) دفتر روزانه

شاه در خصوص  آینده خودش عمیقاً نگران بود و تلاش می­کرد یکی این سه‌راه حل را انتخاب کند:

 حکومت موقت تشکیل دهد. حکومت‌نظامی برقرار سازد و حتی در صورت لزوم از سلطنت کناره‌گیری کند. ما او را ترغیب کردیم از سلطنت کناره‌گیری نکند و باقدرت کشور را اداره کند و روی پشتیبانی ما حساب کند.

منبع

ایران در خاطرات جیمی کارتر، مترجمان: ابراهیم ایران‌نژاد، طیبه غفار. تهران: انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی، صص 23-24.