پدیده تحزب در ایران عبارت نامأنوسی برای حاکمیت های سیاسی مختلف و نیز توده های مختلف مردم نبوده است ؛ اما در برخورد و تعامل با این دو پدیده ، هر حزبی سرنوشت خاصی یافته است . بعضی از احزاب که فاقد بار فکری و ایدئولوژی قوی بوده اند در صورت انحلال نیز آسیب و آثار چندانی در ساختارهای اجتماعی بر جای نگذاشته اند، لیکن برخی دیگر از احزاب به دلیل دارا بودن بار ایدئولوژیک است که بحث و بررسی پیرامون آن می تواند دریچه مناسبی برای بررسی تاریخ دهه ی اول انقلاب اسلامی باشد که این موضوع به دلیل ارتباط نزدیک حزب با نهادهای حکومتی ، بیشتر مصداق پیدا می کند. البته حزب جمهوری اسلامی موضوع بیگانه ای برای مؤلفان و رساله نویسان در طی سالیان اخیر نبوده است. عملکرد و شکل گیری حزب و حتی دلایل توقف فعالیت های آن از سوی افراد بسیاری مورد توجه قرار گرفته و هر فرد یا نهادی متناسب با سلیقه و توان خویش، دیدگاه خاصی نسبت به حزب پیدا کرده است ، لیکن تألیفی جامع که پاسخگوی بسیاری از سؤالات مجهول در مورد حزب باشد ، صورت نگرفته است. مجموعه دیدگاه های مطروحه نسبت به حزب جمهوری اسلامی که از طریق منابع مختلف از قبیل کتاب و نشریه بیان گردیده، به سه گروه تقسیم می شوند : دسته اول ، کسانی هستند که در ضمن تاریخ انقلاب در تقابل با حزب قرار داشتند، لذا طبیعی است که در منابع صادره از سوی آنان ، نگرش بدبینانه ای به حزب وجود داشته باشد و آنان حضور چنین حزبی را در جریان انقلاب، نوعی آسیب شناسی انقلاب که مانع ظهور فعالیت های مختلف سیاسی بوده است، تلقی کرده اند. دسته دوم، منابعی است که اغلب به صورت خاطرات در نشریات و کتاب های مختلف در طی سالیان اخیر منتشر گردید، این جریان وجود حزب را ضرورتی اساسی و تمام فعالیت های آن را در تقابل با رقیبان روند طبیعی انقلاب اسلامی دانسته و هر انتقادی از حزب را غیرمنصفانه توصیف نموده است ، البته گفتنی است که چنین افرادی خود از بانیان و افراد مؤثر در حزب بوده اند و از عملکرد گستره ی حزب دفاع نموده اند . دسته ی سوم ، منابعی است که عمدتا توسط مؤلفان خارج از کشور تدوین شده اند که تمام تلاش خود را به کار برده اند تا دیدگاهی واقع بینانه و منصفانه پیدا کنند که به دلیل دور بودن از ساختار فکری و فرهنگی انقلاب اسلامی و فقدان منابع لازم ، بعضا داوری های مغرضانه ای نیز صورت گرفته است. فعالیت روحانیان مبارز در تاریخ انقلاب اسلامی در سال 1356 و 1357 وارد مرحله جدید شد . حضور آیت الله شهید دکتر بهشتی در ایجاد جامعه روحانیت مبارز، روحانیان را برای پیشبرد اهداف انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام انسجام داد. ضرورت مبارزه در قالب تشکیلات منظم ، جمعی از رهبران انقلاب همچون شهید دکتر بهشتی ، مقام معظم رهبری ، حجت الاسلام والمسلمین هاشمی رفسنجانی ، آیت الله موسوی اردبیلی و شهید دکتر باهنر را بر آن داشت تا حزب جمهوری اسلامی را با تأیید ضمنی رهبر انقلاب ، حضرت امام خمینی تشکیل دهند. حضور منسجم و تشکیلاتی جریان های چپ و کمونیستی چون حزب توده و چریک های فدایی خلق و گروه های التقاطی مانند سازمان مجاهدین خلق و فعالیت گروه های ملی گرا و لیبرال ، ضرورت مضاعفی را ایجاب می کرد تا نیروهای مذهبی تشکل منسجمی را برای حفظ و صیانت از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن ایجاد کنند که این تشکل منسجم " حزب جمهوری اسلامی " بود. حزب جمهوری اسلامی در دو مقطع مهم فعالیت دارد : مقطع اول ، از تشکیل حزب تا عزل بنی صدر و واقعه هفتم تیر 1360 و شهادت اعضای اصلی حزب در این واقعه ؛ و مقطع دوم ، از سال 1360 تا 1366 که در این مقطع با توجه به مسائل اصلی کشور و دفاع مقدس و فقدان رقیب جدی که فعالیت حزبی را ایجاب نماید ، از فعالیت های حزب جمهوری اسلامی کاسته شد تا سرانجام در سال 1366 با نظر مساعد امام خمینی فعالیت آن حزب ، متوقف شد. این پژوهش در سه بخش ، تدوین یافته است: در بخش اول، به چگونگی و دلایل ایجاد حزب پرداخته شده که البته لازم بود ایده ها و جریانات موجود در حزب نیز تا حد نیاز معرفی گردند ؛ لذا شرح مختصری بر احزاب و جریانات سیاسی اوایل انقلاب نیز ارائه گردیده است. در بخش دوم، به مواضع حزب پرداخته شده است . در ابتدا مواضع اصولی حزب که به عبارتی همان مرامنامه حزب نیز به شمار می رفته مورد توجه قرار گرفته و تعامل حزب با رهبری و نهادهای حکومتی در این فصل به تفصیل بیان گردیده است ، البته حزب ، خود تا حدودی نهادهای قانونی نظام را از قبیل قوای مجریه و مقننه در کنار خود داشت ، لذا طبیعی است که بیشتر به بررسی تقابل حزب با نهادهای قانونی قبل از ایجاد مجلس اول شورای اسلامی و دوران ریاست جمهوری بنی صدر پرداخته شود . البته به یقین نمی توان از اقدامات سازنده ی حزب در مجلس شورای اسلامی خصوصا در دوره نخست مجلس شورای اسلامی که وظیفه ی نهادینه کردن ساختار انقلاب را داشت ، چشم پوشی کرد. در بخش سوم ، برخورد میان حزب و گروه ها و جریان های سیاسی مورد توجه واقع شده که در پیروزی و تفوق حزب بی تأثیر نبوده است. همان طور که در متن و نتیجه نیز آمده است حزب، رقیبان و گروه های متعددی را در مقابل خود یافت که با هر کدام برخورد حزبی و به دور از اغماض پیدا کرد. در فصل پایانی این بخش ، به بررسی چگونگی توقف فعالیت های این حزب پرداخته شده که برای سهولت بیشتر ، عوامل به دو دسته بیرونی و درونی تقسیم گردیده و فاکتورهای مختلفی در این خصوص مورد تحلیل قرار گرفته است .