مرجعیت تقلید شیعه در جامعهی اسلامی ایران به عنوان نایب امام معصوم غایب (ع)، جایگاه مهم و نقشی سرنوشتساز دارد و در بزنگاههای تاریخی خطیر به صیانت از كیان و هویت ایرانی پرداخته است. ویژگی منحصر مرجعیت شیعه استقلال از حكومتها میباشد و این ویژگی به اتكای مردم متدین، چنان قدرتی به مرجعیت داده است كه در مواقع سرنوشتساز حافظ دین و ملت در مقابل تعرض قدرتهای خارجی و حكومتهای داخلی باشد. دوران زعامت آیتالله العظمی بروجردی از دورههای مهم قبل از شروع نهضت اسلامی به رهبری حضرت امام است. در اغلب تواریخ غیر مذهبی چنان القا میشود كه آیتالله بروجردی مرجعی غیر سیاسی بوده است، در حالی كه مبارزات آن مرجع عظیم علی الاطلاق شیعه، حكایت از ایفای وظیفه و رسالت مرجعیت به نحو احسن دارد. از فرازهای حیات سیاسی ایشان مبارزهای اساسی و اصولی با فرقهی سیاسی بهاییت ـ ساخته و پرداختهی استعمار ـ میباشد. سال 1334 را میتوان منحصر به فردترین زمان در تاریخ معاصر ایران در مقولهی روابط نیروهای مذهبی با حاكمیت، دولت، دربار و حكومت قلمداد كرد. منحصر به فردترین نه از این جهت كه در سالهای قبل و بعد از آن رویدادهای اساسی و مهم كه یك سوی آن نیروهای مذهبی و سوی دیگر آن حاكمیت قرار داشتند، اتفاق نیفتاده است، لیكن آنچه سال 1334 را از میان آنها متمایز میسازد، فراز و فرود بسیار بزرگی است كه طی یك سال، و حتی بسیار كمتر از آن، طی شش ماه، عمر روابط بین نیروهای مذهبی با حاكمیت به وجود آمد. در آخرین روزهای اردیبهشت سال 1334، هنگامی كه نیروهای مذهبی پیرزمندانه تصور میكردند بر «بهاییها» كه مهمترین معضل مرجعیت، روحانیت و جامعهی مذهبی ایران در آن زمان تلقی میشد، چیره شدهاند، همكاری شاه و دولت در اشغال و قصد تخریب حظیرهالقدس بهاییان در تهران را بهترین فرصت برای نزدیك شدن به حاكمیت قلمداد كردند. ولی سخرهی تاریخ آنكه كمتر از دو ماه بعد ورق برگشت و عدم همكاری دولت و شاه در عمل به وعدههایشان برای مبارزه با بهاییت، كار را به جایی رساند كه در تیرماه همان سلا، آیتالله العظمی بروجردی، در اعتراض به دولت و دربار ، به مدت یك ماه مسند تدرس را ترك كرد و آن واعظ مشهور (حجتالاسلام فلسفی) نیز نه تنها نتوانست از رادیو سخنرانی بكند، بلكه دیگر خبری از مصاحبههای روزانهی مطبوعاتی با او نبود. به مرور زمان، فشار و محدودیت بر نیروهای مذهبی بیشتر شد و شاه و دولت در هراس از تكرار وقایع محرم شهریور 1334، كار را به جایی رساند كه این بار آیتالله العظمی بروجردی به قصد زیارت عتبات عالیات، در صدد ترك ایران برآمد (مهر ماه 1334) . اگر به چنین فهرستی مرگ مشكوك فرزند آیتالله كاشانی (سید مصطفی) و سپس محاكمهی شخص آیتالله كه به شكلی موهن برگزار شد و نیز دستگیری، محاكمه و اعدام فداییان اسلام (متعاقب ترور ناموفق حسین علاء) را اضافه كنیم، متوجه دگرگون شدن كامل روابط بین حاكمیت با نیروهای مذهبی نسبت به شش ماه قبل از آن خواهیم شد. روایت چنین فرآیند منحصر به فردی، در اثر حاضر در پیش روی میباشد. هدف از بیان روایت حاضر، ارائهی تصویری از وقایع شش ماههی اول سال (اردیبهشت تا مهر) 1334 با استفاده از منابع موجود تاریخی است.