حكومت پهلوی یكی از كمدوامترین سلسلههای تاریخ ایران است. این پادشاهی كه به وسیلهی رضاخان میرپنج و بنا به صلاحدید استعمار پیر در ایران شكل گرفت، از نظر مفاسدی كه حاكمانش به آن مبتلا بودند، همچون مدت بقایش، در بین حكومتهای ایرانی بیمانند بود. هر دو پادشاه سلسلهی پهلوی به هیچ از اصول و ارزشهای انسانی و اخلاقی پایبندی نداشتند. گرایش به مفاسد گوناگون كه از زمان پادشاهی پهلوی اول آغاز شد، پس از استحكام پایههای قدرت پهلوی دوم، با كمك بیگانگان و نیز گسترش دیكتاتوری داخلی به اوج خود رسید. خانوادهی سلطنتی و دربار، مبدع و مروج انواع و اقسام مفاسد در حوزههای گوناگون بودند. فساد رایج در دربار به مررو به سایر اركان حكومت سرایت كرد، كم كم در انظار نمایان شد و مردم ایران را با چهرهی واقعی و نیز اعمال شیطانی حاكمان خود آشنا ساخت. در این نوشتار تلاش شده است با بهرهگیری از كتابهای خاطرات درباریان و اسناد و مدارك به دست آمده از دوران حكومت پهلوی دوم، مفاسد این دوره بررسی شود. گوشههایی از مصادیق فساد اعضای خانوادهی سلطنتی و نزدیكانشان، موضوع برریس این كتاب است كه در سه بخش مفاسد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی، به اضافهی یك بخش مقدماتی سازماندهی شده است. بخش فساد سیاسی به دو فصل استبداد داخلی و وابستگی خارجی تقسیم شده است. در فصل اول، سوءاستفادهی شاه و درباریانش از موقعیت و مقام خود به عنوان حاكمان كشور و نیز سانسور افكار سیاسی ، مباشرپروری و انتخابات فرمایشی كه زا طرف آنان اعمال میشد، بررسی شده است. در فصل دوم این بخش نیز به خدمات شاه و درباریان به نفع قدرتهای بیگانه و نفوذ بیگانگان در تمامی اركان حكومت پهلوی دوم پرداخته شده است. در بخش مفاسد اقتصادی، ضمن بررسی مسائلی چون رشوهخواری ، رانتخواری، اختلاس اموال عمومی و خروج ثروتهای ملی كه توسط شاه و اطرافیانش انجام میشد، فهرستی از مؤسسات و مراكز اقتصادی و تجاری كه خاندان سلطنت صاحب و یا سهامدار عمدهی آن بودند، ارائه شده است. بخش مفاسد فرهنگی در دورهی پهلوی دوم، در سه فصل جداگانه به ارائهی بخشی از مصادق فساد این خاندان در این حوزهها پرداختهایم. در فصل اول، به ابتلای اعضای خانوادهی سلطنتی اعم از زن و مرد به امور غیر اخلاقی و مسائل جنسی و نیز ترویج این گونه امور در بین اطرافیان و همچنین برنامهریزی برای اشاعهی آن در سطح جامعه پرداخته شده است. در فصل دوم به بخشی از مفاسد رایج در امور هنری كشور در این دوره اشاره شده است؛ علاوه بر آن، برنامههای رژیم برای غلبهی فرهنگ غیر اخلاقی و بیبندوباری غربی و تمامی بخشهای هنری كشور اعم از سینما، تئائر ، تلویزیون و ... بیان شدهاند. در فصل سوم از مفاسد فرهنگی، توجه ویژهی شاه و خانوادهاش به مسائلی همچون قمار، شرابخواری ، مواد مخدر و ... و نیز تلاش برای اشاعه و تروج آن در بین سطوح مختلف جامعه مورد بررسی قرار گرفته است. یادآور میشود در مجموعهی حاضر، تنها بخشی از مصادیق مفاسد شایع در دورهی پهلوی دوم با استفاده از خاطرات درباریان شاه و اسنادی كه به عنوان گزارش به وسیلهی ساواك تهیه میشده است، بیان شدهاند. كتابهای دیگری نیز با این موضوع به وسیلهی افراد و مراكز گوناگون چاپ شدهاند كه هر یك از آنان گوشهای از مفاسد رایج در این دوره را روایت كردهاند؛ اما به جرأت میتوان اذعان كرد كه بخش اعظم مفاسد این خاندان در هیچ كتاب و یا سندی به دلایل گوناگون (ترس ، شرم، سانسور ، بیتوجهی و ...) مكتوب نشده است و بالطبع از آنان بیاطلاع ماندهایم.