مطبوعات یکی از ارکان دموکراسی و یکی از نهادهای جامعهی مدنی است که در ارائهی اخبار و اطلاعات و سازماندهی افکار عمومی نقش بسزایی دارد، اما عرصهی فعالیت مطبوعات عرصهی پرخطری است که بسته به نوع حکومتها و نگرش آنها نسبت به مطبوعات، دامنهی این خطر محدود یا گسترده میشود.نقش اول یعنی ارائهی اخبار و اطلاعات و... حکایت از اصل آزادی و عبارت دوم (ارتباط مطبوعات با حکومت) نشان از قدرت دارد. یک طرف، مسئلهی آزادی بیان و انتشار عقاید و آرا مطرح است و در طرف دیگر چگونگی برخورد حکومت با «آزادی».ترسیم حد و مرز بین آزادی و قدرت وظیفهی قانون است تا با معیارهای مشخص و قطعی راه تسلط و چیرگی یکی بر دیگری را سد نموده، ارتباط منطقی بین قدرت و آزادی را برقرار نماید.قانون مطبوعات به منزلهی وزنهی تعادلی است که بایستی روابط بین مطبوعات و حکومت را به نحوی تنظیم نماید تا مطبوعات نتوانند با تکیه بر اهرم آزادی و بیان مغرضانه به حریم دولت تجاوز کنند و از طرف دیگر حکومت قادر نباشد با استفاده از زور مطبوعات را از حقوق خود محروم نماید. در این میان چگونگی تنظیم و تصویب قانون مطبوعات حائز اهمیت است. جانبداری و یکسویهنگری به نفع مطبوعات یا حکومت در مقررات قانونی آفتی است بس عظیم که علاوه بر مطبوعات و حکومت، تمام جامعه را در برخواهد گرفت.سیر تحول قوانین مطبوعاتی در ایران حکایت از آن دارد که تصویب و لغو قوانین مذکور بستگی به سیاستی داشته که حکومت وقت از آن پیروی میکرده است. هدف این تحقیق آن است که روند شکلگیری (تصویب) و لغو قوانین مطبوعاتی از انقلاب مشروطه تاکنون را با تکیه بر اوضاع و احوال سیاسی و تاریخی بررسی نماید تا به این ترتیب راه برای تصویب قانونی فارغ از زد و بندها و افراط و تفریطهای سیاسی فراهم گردد.این نوشتار در سه بخش ارائه گردیده:بخش اول به مفاهیم و مبانی نظری مطبوعات و قانون مطبوعات اختصاص دارد. در بخش دوم سیر تحول قوانین مطبوعاتی از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی و در بخش سوم روند تحولات در قوانین مطبوعاتی بعد از انقلاب اسلامی بررسی شده است.