بیشک در پیشینهی پرفراز و نشیب تاریخ ایران، انقلاب اسلامی نقطهی عطفی در جریان هویتیابی و پویش تحولات سیاسی اجتماعی مردم ایران به حساب میآید. انقلاب ایران با ماهیتی اسلامی در عصر انقلابهای مدرن و گسست فکری جوامع سیاسی نوین از دورهی حاکمیت فلسفهی سنتی حیات به وقوع پیوست. ویژگی خاص این انقلاب برخلاف رویکرد دینگریز انقلابات مدرن، بازگشت به دین، و پیریزی نظام اجتماعی جدیدی با اتکا به هنجارهای سیاسی و اجتماعیِ برگرفته از دین است که در آن مبنای میثاق ملی و حقوق و تکالیف اجتماعی را بایدها و نبایدهای دینی تعیین میکند. علاوه بر گرایش به دین، وجه تمایز دیگر این انقلاب حضور متولیان دین یعنی روحانیون، در اداره و رهبری آن بود؛ ویژگیای که در مقایسه با سایر جنبشهای سیاسی مقارن از جهت نوع نیروهای کارگزار انقلابی و مشارکت نخبگان دینی در آن درخور استثناست. سابقهی حضور روحانیت شیعه در عرصههای گوناگون سیاسی و اجتماعی هرچند دیرینهی تاریخی دارد و فرازهای برجستهی آن در ادوار مختلف مبارزات ضداستبدادی و ضد استعماری ملت ایران قابل جستجو است، اما واقعیت این است که در جریان انقلاب اسلامی نمودهای تحرکات سیاسی درونصنفی این قشر و حضور فعال و آگاهانهی آنها در توجیه، سازماندهی و بسیج نیروهای مردمی به گونهای بود که جلوهی خاصی به گسترهی پیکارهای مردمی بخشید و با ارتقای نقش ارشادی روحانیت شیعه، ایشان را در صف مقدمِ مقابله با عناصر استبداد داخلی و استعمار خارجی قرار داد؛ مبارزهی پیگیر و پردامنهای که ابعاد و آثار وجودی آن صرفاً به ایران اسلامی محدود نماند و ارزشهای فکری، نمادهای مذهبی و الگوهای شخصیتی آن به پدیدههای فراملی و جهانی بدل شد. فرهنگنامهی رجال روحانی عصر امام خمینی، که با هدف مطالعهی نقش روحانیت مبارز و مبرز شیعه در به ثمر رساندن انقلاب اسلامی تدوین گردیده است، شرح حال زندگی شخصیتهای برجستهای است که در دورهی سیاه استبداد و خفقان رژیم پهلوی شالودهی مقاومت پایانناپذیری را پیریزی کردند که سرانجام در تلاطم امواج خروشان مردمی به سرنگونی رژیم پهلوی انجامید و از پی فرسودگی ارکان هیئت مستبد، استقرار نظم دینی و سازمان سیاسی جدیدی را در پهنهی ایران اسلامی محقق ساخت.