انقلاب اسلامی ایران در عصر غلبهی ساحت مادی و ابزاری انسان بر ساحت الهی و معنوی آن پیروز شد، لذا در عالم غرب نیز همزبانانی یافت كه در زمانهی عسرت تفكر انسانی با این پدیده بزرگ قرن همنوا شدند. گروهی از این متفكرین كه از ظلمتكده دنیای مدرن آشفته شده و عقل خودبنیاد را برای راهبری انسان و جامعه صالح نمیدانستند، منتظر فرارسیدن عصر دیگری بودند و پیروزی انقلاب اسلامی را طلیعهی این دنیای در حال تولد یافتند. میشل فوكو متفكر فرانسوی یكی از برجستهترین این زمره بود كه البته حافظان و مدافعان وضع موجود در غرب آنان را مرتجعانی نامیدند كه مانع اتمام مدرنیتهاند. متفكران پستمدرن غرب با پرسش از بنیادهای مدرنیته در ایجاد شكاف در باورهای انسان مدرن مؤثر بودند و با نگاهی ویژه به تاریخ از منظری غیر از دید تجددی (كه بر پیشرفت تأكید میكند) در فهم ما از تاریخ و قطعیتزدایی از مدرنیته دخیل شدند. در میان اندیشمندان افكار فوكو تأثیرات ژرفی در گفتمان فرامدرنیته داشته است. فوكو تاریخ را یك خط سیر تكاملی و بلاانقطاع نمیداند بلكه این خط سیر را نامستمر تفسیر میكند و در این راه روشهای دیرینهشناسی و تبارشناسی را بهكار بسته است. اثر پیشرو تحقیقی است دربارهی چگونگی و روند تطور گفتمان دفتر تحكیم وحدت از زمانشكلگیری تا حال. نگارندهی كتاب نخست با بررسی و توضیح نظریه گفتمان فوكو و معرفی آثار اصلی این متفكر و با استفاده از تبارشناسی و دیرینهشناسی در پی آن است تا شیوه نهفته و ناآگاهانه تشكیل گفتمانهای این گروه را آشكار كند.