استعمار پدیدهای است كه در هر سه دوره ی حیات خود كهن، نو و فرانو ـ
سودای تسلط بر منطقهی «خاورمیانه» را در سر داشته و استعمار اسپانیا و
پرتغال، انگلستان و فرانسه و امروز آمریكا، به این منطقه دست یازیده است.
دست
استعمار آنگاه كه به این سرزمین باز شد، به اختلافات نژادی و قومی و مذهبی
دامن زد. و هنگامی كه علیرغم میل استعمارگران، خاورمیانه با تحریك پیروان
ادیان مختلف، دیگر آشفته نمیشد! مذهبسازیها شروع شد؛ وهابیها،
بابیها، بهائیها و هزار و یك فرقه را به جان اسلام انداختند.
«طالبان»
آخرین دست¬پخت استعمار است علیه اسلام و خاورمیانه. استعمار فرانو، خوارج
فرانو را با خصوصیات ضداسلامی، باعث قتل و غارت مسلمین و هتك اسلام و جامعه
اسلامی، خشن، بیمنطق و قشری... پروژهای علیه افغانستان ـ همسایه دیواربه
دیوار ایران ساخت و پرداخت:
آتش طالبان، جز تباهی برای افغانستان به
بار نیاورد و زبانههایش، دامن ایران را هم گرفت: افزایش ترانزیت مواد مخدر
به ایران، درگیریهای مرزی با نیروی انتظامی جمهوری اسلامی، ناامن نمودن
مناطق شرق و جنوب شرق ایران اسلامی و... اما شاید بزرگترین جنایت طالبان
كشتار بی گناهانی مثل به¬شهادت¬رساندن دیپلماتهای ایرانی در مزار شریف
باشد.
اثر پیشرو، ضمن بررسی علل ظهور طالبان و گشودن پرونده ی جنایات
آنها، به صورت ویژه «جنایت بزرگ» آنها را در به شهادت رساندن دیپلماتهای
ایرانی در مزارشریف بررسی می كند.