حكومت پهلوی كه با كودتای سوم اسفند 1299 به روی كار آمده بود، بیش از تمامی سلسلههای حاكم بر ایران بر ارتش مدرن و سركوبگر تكیه داشت. رضاشاه كه خود جزو نیروی قزاق بود با حمایت دولت انگلستان تمامی رقبای خود را كنار زد و سلسله پهلوی را تأسیس نمود. در دوران پادشاهی محمدرضا شاه پهلوی نیز حكومت به سبب نداشتن پایگاه و مشروعیت اجتماعی به بیگانگان و ارتش وابسته متكی بود. او بیشترین وقت خود را در رتق و فتق امور ارتش میگذراند و بیشترین بودجهی مملكت را به خرید سلاحها و ادوات جنگی اختصاص داده بود. در رأس ارتش پهلوی افراد وابسته و ژنرالهای مطیعی قرار داشتند كه اغلب تحصیلكرده كشورهای غربی و وابسته به بیگانگان بودند. با این حال باید حساب فرماندهان بلندپایه ارتش را از بدنهی ارتش كه متشكل از مردم شریف و مسلمان ایران بود، جدا كرد.با اوجگیری انقلاب اسلامی در سال 1356 رژیم پهلوی كوشید ارتش را در مقابل مردم قرار دهد و نوای آزادیخواهی ملت را با گلوله جواب دهد. علیرغم آن امام با هدایت جریان انقلاب توانستند قدرت ارتش را در سركوب مردم خنثی كرده و آن را به آغوش ملت ایران برگردانند. بدینترتیب بسیاری از مخالفان و حتی انقلابیان كه ارتش را یكی از اركان حكومت پهلوی میپنداشتند، بهتزده پیوستن ارتش به جریان انقلاب را به تماشا نشستند. بهطوری كه اعلام بیطرفی ارتش در روز 22 بهمن 1357 به عنوان نقطه پیروزی انقلاب اسلامی تعیین شد.مجموعه پیشرو با مروری بر فعالیت ارتشیان مسلمان و مذهبی در دوران طاغوت و نحوهی ارتباط آنان با روحانیت مبارز و سایر انقلابیها، به زمینهها و چگونگی پیوستن ارتش به انقلاب اسلامی میپردازد. سپس با مروری بر اقدامات ارتش بعد از پیروزی انقلاب در سركوب ضدانقلاب، نقش تعیینكننده و پیشگام ارتش جمهوری اسلامی ایران را در هشت سال دفاع مقدس در حفظ و حراست كشور از گزند دشمنان سرسخت انقلاب اسلامی مورد بررسی قرار میدهد.