تبیین نقش وعاظ و مداحان در دوران دفاع مقدس در گفتوگوی تفصیلی با حاج منصور نورایی
شب بیستوهفتم ماه رمضان بود. شبهای ماه رمضان مراسم مناجات داشتیم. مشغول قرائت مناجات امیرالمؤمنین بودم که فردی در گوشم گفت: حاج احمد و رستگار و موسوی را اسیر کردند برایشان دعا کنید. حال و هوای عجیبی در مراسم برپا شد. بچهها هم ناراحت و محزون بودند. نوار آن جلسه موجود است از صداهای آن نوار میشود حال بچهها را درک کرد. حدود بیست روز بعد از اعزام ما به لبنان امام در سخنرانی اعلام کرد: «راه قدس از کربلا میگذرد» و دستور دادند که رزمندگان از سوریه برگردند. بعد از صحبت امام اکثر نیروهای رزمنده برگشتند و تعدادی از بچههای اطلاعات و تبلیغات و حدود 50 نیرو بسیجی برای پست دادن ماندند.
واکاوی فراز و نشیب مواضع منافقین در جنگ تحمیلی در گفتوگو با عضو سابق سازمان:
خدابنده: رجوی قبل از سفرش به پاریس در سال 1360، دو بار به صورت مخفیانه به پاریس سفر داشته و از طریق مقامات فرانسوی با مقامات عراقی ارتباط گرفته و طی یک هماهنگی قرار بود که بعثیها از خارج و منافقین از داخل شروع کنند. خود رجوی هم در صحبتهایش میگفت که با واسطهگری فرانسه به آنجا رفته است. بعد که آمد تحلیل میکرد که جمهوری اسلامی 6 ماه یا یک سال دیگر ساقط میشود. اصلاً قیام مسلحانه مجاهدین که در سال 60 شروع شد با تاخیر اتفاق افتاد چون قرار بود زودتر انجام بگیرد و همزمان با حمله صدام باشد.
حاج غلامرضا سازگار در گفتگو با "پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی" مطرح کرد:
حاج غلامرضا سازگار در گفتگو با "پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی" گفت: مبارزات ما اسلحه به دست گرفتن نبود، مبارزات فرهنگی بود. اشعاری را به صورت مخفیانه میساختیم و بدون اینکه نامی از من برده شود به دست دوستان و مداحان میرساندیم تا کار به جایی رسید که تیمسار جواد ملاحیدر آمد خانه ما و گفت: «حکم تیر برایت صادر کردهاند و دیگر خانه نیا، مأمورین به دنبالت هستند.» من آن موقع خیلی به حرفهایش اعتنا نکردم. ولی بعدها فهمیدیم که راست گفته.
مجید تفرشی در گفتگوی تفصیلی با پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی مطرح کرد:
مجید تفرشی میگوید: وزارت خارجه آمریکا در سه دهه اخیر، به دلیل فشار شدید محققان، رسانهها و افکار عمومی دست به انتشار گزینشی برخی از اسناد مرتبط با تحولات سالهای نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران و کودتای 28 مرداد زده است. او معتقد است: آن چه که طی دو مرحله توسط دولت آمریکا درباره اسناد ایران در سالهای 1950 تا 1953 منتشر شده، مطلقا بر اساس وظیفه و مسئولیت قانونی نیست و تنها روشی برای از سر باز کردن از وظیفه اصلی قانونی آزادسازی اسناد است. او تلاش BBC در انتشار اسناد 28 مرداد را هدفمند و مغرضانه و به منظور ارائه اطلاعات ناقص، نادرست و ابزاری تاریخی برای اهداف غیرعلمی خود میداند.
سید یاسر جبرائیلی مطالعه کتاب «خاطرات آیتالله مهدوی کنی» و «هشت سال بحرانآفرینی اصلاحطلبان» را به جوانان پیشنهاد داد.
در گفتگو با احمدعلی مسعود انصاری مطرح شد:
احمدعلی مسعود انصاری میگوید: شاه با دیکتاتوری کامل مملکت را اداره میکرد. مملکت بود و شاه. بودن و نبودن این احزاب، تاثیری در میزان دیکتاتوری شاه نداشت. ایجاد حزب رستاخیز، نابودی ساختار ظاهری سیاسی ایران و شروعی برای یک ساختار سیاسی جدید بود که به گروه فرح اجازه وارد شدن به صحنه قدرت را میداد. در هر صورت چه قبل و چه بعد از حزب رستاخیز تصمیمگیریها با شاه بود.
در گفتگوی مسعود رضایی با پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی مطرح شد:
بعد از کودتای 28 مرداد که شاه با پشتیبانی امریکا وارد مملکت میشود و رویه دیگری در پیش گرفته و مثل پدرش تصمیم میگیرد یک نظام دیکتاتوری را بر ایران حاکم کند و بر شدت مقابله با دین میافزاید و به یک شاه وابسته و نوکر امریکا تبدیل میشود و احساسات منفی مردم متوجه او میشود.
در گفتگوی پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی با حجتالاسلام والمسلمین حسینیان مطرح شد:
حجتالاسلام والمسلمین روحالله حسینیان درباره عملکرد دولت فرانسه در زمان حضور امام خمینی در نوفللوشاتو یادآور شد: «اولا نباید مبارزات حضرت امام خمینی(ره) را به همین چهار ماهه در فرانسه محدود کرد؛ ثانیا مگر میزبانی دولت بعث عراق از امام خمینی در طول ۱۴ سال تبعید امام، موجب تطهیر جنایات رژیم بعث در جنگ تحمیلی ۸ ساله میشود؟»
ویژهنامه "جمعه سیاه"| گفتگو با سیدمهدی قاسمی، شاهد عینی کشتار 17 شهریور؛
سیدمهدی قاسمی گفت: تعداد شهدا خیلی زیاد بود و همین طور جنازه روی زمین بود. همچنان ماموران رژیم پهلوی داشتند مردم را میکشتند. من آن روز از ساعت 7 صبح تا شب، حدود 3000 جنازه تکه پاره دیدم که هنوز هم جلوی چشمم است.
احمدعلی برهانی در گفتگو با پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی:
احمدعلی برهانی در گفتگو با پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی گفت: یک روز قبل از حادثه انفجار نخستوزیری، شهید رجایی با من تماس گرفتند و گفتند که به کشمیری مشکوک شدهاند و متوجه نفوذی بودن او شدهاند. قرار شد فردای آن روز به نخستوزیری بروم و با آقای رجایی درباره کشمیری بیشتر حرف بزنیم و ببینیم باید چه کار کنیم. اما فردا کمی از ظهر گذشته بود که وقتی به طرف نخستوزیری رفتم متوجه شدم انفجار رخ داده است.