درخواست مردم از نمایندگان مجلس برای عزل بنیصدر
ناطق نوری می گوید: مردم همه این ایام اطراف مجلس تظاهرات میكردند و خواهان بركناری بنیصدر بودند و فشار زیادی روی ما بود. تا اینكه روز 31 خرداد 1360، جلسه علنی مجلس تشكیل شد.
روایتی از یک تکاور ارتشی
«شما اگر بدانید که برای چه منظوری در این قلهی کوه هستید و با دشمن مبارزه میکنید، بیگمان آن طرف این مسئله کشتهشدن و مجروحشدن است، حل میشود و هیچ ترسی از دشمن و تیراندازیهای او نخواهید داشت».
درنگی در خاطرات آیتالله فاضل استرآبادی
مرحوم آیتالله طالقانی در مورد کلاس تفسیر قرآن ایشان که ظاهراً آقای شریعتی هم در آن شرکت میکرد. آقای طالقانی گفته بود: «شریعتی بحثهای جلسه قبل را بهتر از من توضیح میداد».
به روایت حاج احمد قدیریان؛
حاج احمد قدیریان میگوید: «... در این زیرزمین چندین هزار سلاح ژ3، سلاحهای کمری، تعدادی جعبهی نارنجک، مقداری موشک منور، بیسیم و دستگاههای مخابراتی کشف شد. مشخص بود که این اموال از داخل پادگانها خارج شده است.»
5 روایت از مبارزات شهید سعیدی
آيتالله طاهرى در مورد شهادتطلبى و آمادگى آن شهيد بزرگوار خاطرهاى نقل کردهاند: «شهيد سعيدى به من فرمودند: آقاى طاهرى چقدر آمادهى شهادتى؟ گفتم: هيچ.آن گاه مرحوم سعيدى به من فرمودند: به اميرالمؤمنين قسم، من همين الآن آماده هستم که محاسنم با خون سرم خضاب شود».
«... به دست به طرف منزل امام دویدم و برای اولین بار سیمای مبارک حضرت امام را زیارت کردم. سیمای امام از عکسهایی که قبلا از ایشان دیده بودم، زیباتر بود. چراکه در آن موقع در تلویزیون تصویری از امام پخش نمیشد و تنها همین عکسها بود. من امام را در برخورد اول خیلی زیباتر و بهتر دیدم و دستشان را به گرمی بوسیدم.»
به روایت حجتالاسلام والمسلمین دعائی
بعدها از معلوم شد كه بین رژیم عراق و ایران دو تصمیم متناقض وجود داشت؛ رژیم ایران اصرار داشت كه امام از عراق خارج نشوند؛ از طرف دیگر رژیم عراق میخواست كه امام با اختیار و اراده خود از عراق خارج شوند تا در برابر رژیم ایران، دچار وضع پیچیدهای نشود.
چند روایت از قیام 15 خرداد
احمد شهاب در خاطرات خود در این باره میگوید: «من و عراقی و توکلی در حرم حضرت عبدالعظیم بودیم که خبر به ما رسید. به میدان (میدان سبزی و میوه که آن زمان در خیابان صاحب جمع یا سر قبر آقا و بالای میدان شوش بود) آمده و عراقی به طیب گفت میدان را ببندید. طیب هم به میدان گفت :تعطیل کنید. و ما از درختها چوب کنده و دست مردم دادیم.»
به روایت سید حسین رضوی
در رحلت امام كشمیر ماتمكده شد و شیعه و سنی عظیمترین اجتماع مراسم عزاداری امام را آنجا در مسجد جامع بزرگ اهل تسنن كشمیر برگزار كردند.
امام در شيوهى برخورد و رفتار، بسيار با وقار بود. ابتدا صحبت نمىکردند و اگر کسى حرفى داشت، خوب گوش مىکردند. همهى کسانى که با امام بودند، فکر مىکردند امام در درجهى اعلى، آنها را دوست دارند.