ویژهنامه "جمعه سیاه"| برشی از خاطرات فضلالله فرخ
یکی از مسائل ناراحتکننده این بود که گاهی پرستارها میآمدند بیرون و گریه میکردند و میگفتند: عدهای میآیند سرم را از دست بیمارها میکشند و حتی اگر ما مراقبت نکنیم آمپول هوا تزریق میکنند و مجروحین را شهید میکنند.
کد خبر: ۳۴۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۶/۱۷
انقلاب اسلامی در مشهد
فضل الله فرخ میگوید: یک روز بعدازظهر که در اطراف بیمارستان بودم، صدای تیر اندازی شنیدم. در خیابانی که کنار نردههای بیمارستان امام رضا بود، متوجه شدم که چه خبر است. وقتی که رفتم، دیدم که تانکها داخل خیابان ایستاده و به داخل بیمارستان امام رضا(ع) تیراندازی میکنند.
کد خبر: ۱۱۲۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۶/۰۶