نقش کمیتهها در تثبیت انقلاب
یکی از کارهای سخت ما که فراموش نشدنی است، حفاظت از سلاح و مهماتی بود که در گردنه قوچک در زاغههای زیر تپهها انباشته شده بود. گاهی، روزی دو بار من به آنجا سر میزدم. همین آقای حیاتی که اخبار میگوید از پاسدارهای ما بود و در آن شرایط بسیار سخت در زیر برف و باران در همان گردنه قوچک از آن سلاحها و وسایل نظامی پاسداری میکرد. ما انباری از سلاحهای سبک و سنگین را از دستبرد منافقین حفظ كردیم و صحیح و سالم به دست مسئولین دادیم.
کد خبر: ۷۵۵۵ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۱
سردار بهرام نوروزی در گفتگو با پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی:
این زخمی را برای معالجه به بیمارستان میبرند و دستبند میزدند و یک مامور بالای سرش میگذارند. مسئول تشکیلات منافقین در بندرعباس به تشکیلات شیراز اطلاع میدهد، یعنی اینها زیر نظر منافقین شیراز بودند. یک تیم از شیراز آماده شده و برای جمعآوری اطلاعات میآید. اینها از طبقه زیرین بیمارستان وارد آسانسور شده، چند تا روپوش سفید پرستاری میپوشند. زیر لباس هم یک قفلبُر آماده میکنند. وارد اتاق میشوند و با این قفل به سر مامور مراقب میزنند. دستبند را میبُرند و سریع او را با اتومبیل به سمت شیراز فراری میدهند.
کد خبر: ۵۹۸۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۲۴
در سیاهكل از مظاهر نظام فقط یك ساختمان مال جهاد بود كه رویش عكسی از امام زده بودند. نظام در سیاهكل مظهری نداشت. فرماندار نبود، آنجا فقط بخشدار بود و دولتیهایش هم از چریكهای فدایی و كمونیستها بودند. در سیاهكل اینها راه میرفتند، شعار میدادند، دختر و پسر با هم بودند. تمام جلساتی كه اینها داشتند در همین سیاهكل برگزار میشد و عدهای از جوانهای آنجا را هم جذب كرده بودند و خانههای مردم در اختیار آنها بود.
کد خبر: ۵۴۷۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۹
برگی از خاطرات آیتالله مهدوی کنی
آیتالله مهدوی کنی میگوید: خلق مسلمانيها تا آنجا در تبريز نفوذ پيدا كرده بودند كه يك روز آيتالله مدني را در حين تظاهراتي در كيوسكي محاصره كردند و ميخواستند ايشان را شهيد كنند. در آن روز نسبت به ايشان خيلي توهين كرده بودند.
کد خبر: ۵۲۶۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۲۹