برگی از خاطرات عبدالمجید مساحتی
وسط بازار من را گرفتند و گفتند آقای مساحتی امشب حتماً اعلیحضرت را دعا کنید ... به مداح گفتم همین که به صحن رسیدیم و خواستیم وارد شویم یکدفعه حسین حسین بگویید و من هرچه گفتم صبر کنید شما دیوانهوار حسین حسین بگویید و دور بزنید و بروید.همینکه دم صحن رسیدیم همه سینهزنها، حسین حسین گفتند و آن رئیس سازمان گفت: آقا اینها وحشیاند، ولشان کن
کد خبر: ۸۰۶۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۲۳
عد از رحلت آیتالله بروجردی مردم شهر ری دستهدسته به طرف گاراژ شهر ری سرازیر شدند، جمعیت زیادی بود و همگی ناراحت و نگران بودند. در قم بنابر وابستگی که بین مردم و روحانیون هر شهر وجود داشت، مردم شهر ری اکثراً بهحساب آشنایی و همشهری بودن در اطراف شیخ عبدالرحیم کنی و شیخ حسین اثنیعشری گرد آمده بودند و جمعیت که از اطراف و اکناف آمده بودند عجیب و غریب و غیر قابل تصور بود، آن روز عکسهایی از آیتالله بروجردی پخش میشد که در زیر آن به زبان عربی نوشته شده بود: «... ان الزمان لمثله العقیم» یعنی روزگار در پرورش فردی مثل تو عقیم خواهد بود. تا چند روز مغازهها و بازار شهر ری تعطیل بود.
کد خبر: ۵۶۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۱/۱۱