مرکز اسناد انقلاب اسلامی

برچسب ها - کمیته
نقش کمیته‌ها در تثبیت انقلاب
یکی از کارهای سخت ما که فراموش نشدنی است، حفاظت از سلاح و مهماتی بود که در گردنه قوچک در زاغه‌های زیر تپه‌ها انباشته شده بود. گاهی، روزی دو بار من به آنجا سر می‌زدم. همین آقای حیاتی که اخبار می‌گوید از پاسدارهای ما بود و در آن شرایط بسیار سخت در زیر برف و باران در همان گردنه‌ قوچک از آن سلاح‌ها و وسایل نظامی پاسداری می‌کرد. ما انباری از سلاح‌های سبک و سنگین را از دستبرد منافقین حفظ كردیم و صحیح و سالم به دست مسئولین دادیم.
کد خبر: ۷۵۵۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۱

کرج در تابستان 1360
پس از آنكه منافقین دامنه‌ فعالیت‌های خود را گسترش دادند. یك روز بعد از اقامه‌ نماز جمعه دوستان از همان محلِ اقامه‌ نماز جمعه كه در چهارراه اصلی دانشكده و داخل دانشكده‌ منابع طبیعی بود، به سمت دفاتر این گروهك‌ها حمله كردند و كل این دفاتر را تخلیه كردند و افراد آن را بیرون ریختند و درِ اتاق‌ها را قفل كردند. به‌هرحال دوستان حزب‌اللهی آنجا مستقر شدند و این گروهك‌ها دیگر در آنجا نتوانستند كاری انجام دهند.
کد خبر: ۶۹۵۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۴/۰۸

برگی از خاطرات حجت‌الاسلام شهیدی
یادم هست که شهید بهشتی فرمودند به هر حال ما تبعیت از مقام ولایت امام داریم، هر چه ایشان بگویند همان است. ولی آنچه که برداشت من است این است که انقلاب الآن در موقعیتی است که نیاز به خون دارد! ما شوخی کردیم و گفتیم: آقای بهشتی از خون صحبت نکن. فرمودند می‌دانم همه‌تان آمادگی [شهادت] دارید. اگر وضعیتی بوجود بیاید شخص من اولین فردی هستم که آمادگی [شهادت] دارم و بقیه هم می‌دانم آمادگی دارید. برای اینکه این انقلاب به آسانی و سادگی به دست ما نرسیده است.
کد خبر: ۶۳۹۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۹/۱۱

برگی از جنایت تاریخی منافقین
به سردخانه اوین رفتم. همین که بدن‌ها را نگاه کردم، او را برگرداندم و جای زخمش را در کمرش دیدم و گفتم این است. بیشتر از همه آسیب دیده بود. دندان‌ها، صورت، چشم، سر، بدن و پشت بدنش کاملاً جای داغ باقی مانده و پوستش ور آمده بود. ناخن‌هایش را کشیده بودند. از روی دست‌های بلندش می‌توانستم او را تشخیص بدهم، منتهی می‌خواستم بیشتر مطمئن شوم و شدم. بچه‌ها نمی‌گذاشتند اعصاب ما خیلی به هم بریزد. گفتم این اخوی ماست، ولی بقیه را نمی‌شناسم
کد خبر: ۶۰۵۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۵/۲۱

سردار بهرام نوروزی در گفتگو با پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی:
این زخمی را برای معالجه به بیمارستان می‌برند و دستبند می‌زدند و یک مامور بالای سرش می‌گذارند. مسئول تشکیلات منافقین در بندرعباس به تشکیلات شیراز اطلاع می‌دهد، یعنی این‌ها زیر نظر منافقین شیراز بودند. یک تیم از شیراز آماده شده و برای جمع‌آوری اطلاعات می‌آید. این‌ها از طبقه زیرین بیمارستان وارد آسانسور شده، چند تا روپوش سفید پرستاری می‌پوشند. زیر لباس هم یک قفل‌بُر آماده می‌کنند. وارد اتاق می‌شوند و با این قفل به سر مامور مراقب می‌زنند. دستبند را می‌بُرند و سریع او را با اتومبیل به سمت شیراز فراری می‌دهند.
کد خبر: ۵۹۸۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۴/۲۴

گفتگو| از پخش اعلامیه در حضور شاه تا تخریب قبر رضاخان
هنگامی که به همراه آقای خلخالی برای تخریب قبر رضاشاه آماده شدیم بنی‌صدر زنگ زد. بچه‌ها به آقای خلخالی گفتند رئیس‌جمهور تماس گرفته. بنی‌صدر به خلخالی گفت: قبر رضاشاه را دست نزنید این آرامگاه حیف است! آقای خلخالی در جواب گفت: «مگر قبر پدر تو را خراب می‌کنیم؟ من می‌خواهم که قبر رضاشاه را خراب کنم.»
کد خبر: ۵۸۸۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۲۶

در سیاهكل از مظاهر نظام فقط یك ساختمان مال جهاد بود كه رویش عكسی از امام زده بودند. نظام در سیاهكل مظهری نداشت. فرماندار نبود، آنجا فقط بخشدار بود و دولتی‌هایش هم از چریك‌های فدایی و كمونیست‌ها بودند. در سیاهكل این‌ها راه می‌رفتند، شعار می‌دادند، دختر و پسر با هم بودند. تمام جلساتی كه این‌ها داشتند در همین سیاهكل برگزار می‌شد و عده‌ای از جوان‌های آنجا را هم جذب كرده بودند و خانه‌های مردم در اختیار آن‌ها بود.
کد خبر: ۵۴۷۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۹

حجت‌الاسلام احمد سالک در گفت‌وگو با پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی مطرح کرد:
آقا من را خواستند و گزارش را نشانم دادند، گفتند: این گزارش 16 صفحه‌ای را خوانده‌اید چه چیزهایی نوشته‌اند؟ گفتم من گزارش را ندیدم. آقا فرمودند بخوانید و جوابش را تهیه کنید.ما یک گزارش 12 صفحه‌ای تهیه کرده و بردیم تقدیم آقا کردیم. ایشان فرمودند گزارش خوبی است. امضاء کردند و گفتند گزارش را ببرید به خود میرحسین موسوی تحویل دهید. رفتم پیش میرحسین گفتم شنیدم گزارش 16 صفحه‌ای علیه آقای خامنه‌ای نوشتید. میر‌حسین اول اظهار بی‌اطلاعی کرد. بعد که بررسی کرد، گفت یک چیزهایی آورده بودند من امضاء کردم. معلوم شد که میرحسین آن گزارش را بدون اینکه بخواند امضاء کرده است.گفتم اگر آن 16 صفحه‌ای را نخواندی حالا این گزارش 12 صفحه‌ای را در جوابش بخوان.
کد خبر: ۵۳۷۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۱۳

سردار بهرام نوروزی در گفتگو با پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی - بخش دوم:
سردار نوروزی می‌گوید: روز انتخابات ریاست‌جمهوری شهید رجایی پای یکی از صندوق‌ها انفجاری صورت می­گیرد و در آن انفجار هم حدود بیست و چند نفر شهید و مجروح می­شوند. سراغ این معزی آمدیم که چرا این یکی را لو ندادی؟ این انفجار چطور شکل گرفت؟ گفت : ما یک آدم عقب‌افتاده‌ای را پیدا کردیم یک پولی به او دادیم رفت این بمب را کنار این صندوق گذاشت. بعدها ما دیدیم در عراق کاری که داعشی‌ها انجام می­دهند مشابه آن را منافقین در ایران انجام می­دادند. آدم‌های عقب‌افتاده را برمی­داشتند هم کمربند انفجاری به آنها می‌بستند و هم این بمب‌ها را می­گفتند فلان جا بگذار. این اتفاقاتی که حدود 10 سال پیش یعنی سال 88 الی90 در عراق رخ ­داد سال 60 هم در ایران رخ می­داد.
کد خبر: ۵۳۳۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۹/۰۶

سردار بهرام نوروزی در گفت‌وگو با پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی مطرح کرد:
سردار نوروزی گفت: یک روز حسین خُردو را آوردیم شروع به اعتراف کرد و گفت که مسئولین تشکیلات گفتند می‌روید در حزب جمهوی روزنامه جمهوری اسلامی می‌گیرید و می‌فروشید. رفتیم شروع کردیم به فروختن و خیلی فعال بودیم. هر چند وقت یکبار به ما یک فتق‌بند می‌دادند می‌بستیم و با آن به حزب رفت‌وآمد می‌کردیم که برای ما عادی شود. بنا داشتند که در این فتق‌بند نارنجک بگذارند به ما بدهند برویم و بیاییم. یک شب تصمیم گرفتند که فردا صبح شهید هاشمی باید ترور شود. تصمیم گرفته بودند یکی از ما دو تا برویم. فردا آن‌ها به دوستم گفتند تو برای عملیات ترور برو. من خیلی غبطه خوردم و ناراحت شدم. خلاصه دوستم تقریباً با همان فرمول به حزب می‌رود و نارنجک را می‌کشد و پشت سر آقای هاشمی‌نژاد منفجر می‌کند و ایشان را به شهادت می‌رساند. دوستم دستش قطع شده بود، اما همین منافقین که دور و نزدیک بودند به سرش ریختند و داد و فریاد کردند که این جزو منافقین است و ... همان جا او را زدند که دیگر نفس بعدی نداشته باشد. چون اگر زنده می‌ماند از او اعتراف می‌گرفتند و همه چیز لو می‌رفت.
کد خبر: ۵۲۱۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۷/۰۷

چگونه رسانه‌های غربی جای شهید و جلاد را عوض کردند؟
یک سال پس از علنی‌شدن شکنجه‌گری سازمان مجاهدین خلق و پس از ترورها و کشتارهای فراوان، تعداد زیادی از سناتورها، نمایندگان کنگره و مسئولان آمریکایی به کمپین حمایت از سازمان مجاهدین خلق پیوستند و پیام‌های حمایت و پشتیبانی خود را برای مسعود رجوی ارسال کردند. این حمایت‌ها تنها در انحصار آمریکا نبود، بلکه مسئولین و احزاب برخی دیگر از کشورهای اروپایی و آمریکایی نظیر انگلیس، فرانسه، آلمان، کانادا، ایتالیا، اسپانیا، بلژیک، سوئیس، دانمارک، سوئد و نروژ در پیام‌های جداگانه‌ای حمایت خود را از مسعود رجوی و شورای ملی مقاومت اعلام می‌کنند.
کد خبر: ۵۱۰۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۰۵/۲۲

امام خمینی(ره) علاوه بر تأسیس نهادهایی برای مبارزه با فقر و توجه به محرومین نظیر کمیته امداد ، بنیاد مستضعفان و ... ، بیشترین دقت و تمرکز را در این زمینه به سبک زندگی مسئولین و لزوم پرهیز آن‌ها از هرگونه اسراف و اشرافی‌گری داشتند؛ بطوری که آن را یکی از خطرهای جدی برای نظام جمهوری اسلامی بیان می‌کردند: « آن روزى که دولت ما توجه به کاخ پیدا کرد، آن روز است که باید ما فاتحه دولت و ملت را بخوانیم. آن روزى که رئیس جمهور ما خداى نخواسته، از آن خوى کوخ‏‌نشینى بیرون برود و به کاخ‏‌نشینى توجه بکند، آن روز است که انحطاط براى خود و براى کسانى که با او تماس دارند پیدا مى ‏شود. آن روزى که مجلسیان خوى کاخ‏‌نشینى پیدا کنند خداى نخواسته، و از این خوى ارزنده کوخ‌‏نشینى بیرون بروند، آن روز است که ما براى این کشور باید فاتحه بخوانیم.آن روزى که زرق و برق دنیا پیدا بشود و شیطان در بین ما راه پیدا کند و راهنماى ما شیطان باشد، آن روز است که ابرقدرتها مى‏توانند در ما تأثیر کنند و کشور ما را به تباهى بکشند.
کد خبر: ۷۲۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۱/۰۳

تازه های کتاب