حمایت آمریکا از عملیاتهای تروریستی در ایران؛ بخش اول: گروهک فرقان
پایگاه اطلاعرسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ پس از پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن 57، بلافاصله نقشههای متنوع و مختلفی به منظور ضربه زدن به نظام نوپای جمهوری اسلامی از سوی ابرقدرتهای غربی و در راس آنها امریکا طراحی شد که یکی از آن نقشهها، عملیات ترور بود. ترور سران و افراد شاخص نظام همچون شهیدان مطهری، بهشتی، باهنر، رجایی، قرنی، مفتح، هاشمینژاد، قدوسی، مدنی، دستغیب، لاجوردی، اشرفی اصفهانی، صیاد شیرازی، شهدای هستهای و ... همگی در این راستا طراحی شدند.
نقش امریکا در ترورهای دهه 60 مسئلهای بود که بنیانگذار عظیمالشان انقلاب اسلامی، امام خمینی نیز همواره به آن اشاره میکردند. ایشان در 23 مهرماه 1361 و پس از شهادت آیتالله اشرفی اصفهانی توسط سازمان منافقین در محراب نماز جمعه، عاملین این جنایت را "منافقین و منحرفین شقی" خوانده و ابرقدرتهای جهانی را مسئول چنین جنایتهایی دانستند.
با تورق اسناد و شواهد موجود میتوان پی برد که امریکا پشت پرده این ترورها بوده است و مروری بر عملیات تروریستی در ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نشان میدهد که امریکا چگونه این پروژه را مدیریت میکند.
پس از تصرف سفارت آمریکا در تهران توسط دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، اسنادی از حمایت امریکا از گروهکهای تروریستی خصوصا گروهک فرقان فاش شد. در یکی از این اسناد با تاکید بر ارتباط همه جانبه "یک طلبه قدیمی" با سفارت و "وعده ترورهای هفتگی" وی به وزارت خارجه آمریکا آمده است: «یکی از دوستان قدیمی دفتر سیاسی، که یک طلبه قدیمی است و سال گذشته، مسئول مرکز بحثهای ایدئولوژیک برای شاگردانش بود، یک دید خلاصهای از فرقان داد. 11 نفر از شاگردان قدیمی این شخص عضو گروه فرقان در تهران هستند. تعداد اعضای گروه فرقان 40 الی 50 نفر میباشند. آنها ترکیبی از چپگراها و راستگراها هستند، اگرچه بیشتر آنها نامتعادل هستند. به جز بعضی از افراطیون، اغلب آنها اصول اسلامی را قبول دارند و احساس میکنند که ترور راهی است که آنها از دست روحانیونی که با نظرات آنها هماهنگی ندارند خلاص میشوند. یکی از اعضای فرقان افتخار میکرد که آنها در نظر دارند خرابکاری را با ترور هفتهای یک روحانی شروع کنند و تا رسیدن به موفقیت ادامه دهند. اشکال در این است که در اینکه موفقیت چقدر میتواند باشد به توافق نرسیدند. منبع بیان داشت اعضای گروه فرقان که با آنها در تماس است، توجهشان را به اهداف داخلی معطوف کردهاند.»
در 3 می 1979 مصادف با 13 اردیبهشت 1358، تنها یک روز بعد از ترور شهید مطهری و معرفی فرقان به عنوان عامل این ترور، سفارت امریکا از افزایش سوءظنها نسبت به امریکا گزارش میدهد. استمپل، در این گزارش مینویسد: «به نظر میرسد که سوءظنها علیه آمریکا در حال افزایش باشد. نتیجه آماده باشهای عمیق و همگانی، مخصوصا اگر هویت گروه فرقان کشف شده و قاتلین نیز افراد سلطنتطلب باشند، این است که سوءظنهای جدیدی علیه آمریکا به وجود میآیند. به طور مثال به این مسئله میتوان اشاره کرد که تماسها و منابع مذهبی ما در 36 ساعت گذشته به زحمت یافت میشوند. چپگراها و مسلمانان رادیکال، این حادثه را تأییدی بر نظریات [امام] خمینی در مورد آمریکا و دخالت بیجای آن در امور ایران میدانند. اگر این نقطه نظر انعکاس بیشتری پیدا کند (که الان ندارد) وضع هیئت ما از لحاظ ایمنی مشکل خواهدشد.»
اندکی بعد، در 7 خرداد 58، دادگاه انقلاب اسلامی تهران شواهدی مبنی بر ارتباط گروهک فرقان و "ریچارد هلمز"، رئیس پیشین سازمان سیا، که بعدا به عنوان سفیر در ایران خدمت کرد، ارائه داد. چند ماه بعد اسنادی در این رابطه کشف شد که ابعاد دیگری از ارتباطات پنهان امریکا و گروهک فرقان را فاش ساخت.
براساس مندرجات روزنامه جمهوری در دوم اسفند 1358 دانشجویان با بررسی اسناد لانه جاسوسی به شخصی به نام "پیروز شریفی" رسیدند. شریفی مدیر شرکت "ایز ایران" بود که در روزنامه جمهوری اسلامی درباره وی اینگونه آمده بود: «توسط امریکاییها از او خواسته شده گروهی ترتیب دهد تا دولت را سرنگون کند. شریفی ظاهرا قصد داشت دو روز بعد به پاریس برود و با گروههای افراطی متعددی ملاقات کند... چند روز بعد مشاور سیاسی "تامست"، با شریفی ملاقات کرده و او از امریکا تقاضای کمک کرده است.»
روزنامه جمهوری اسلامی با استناد به اسناد کشف شده از لانه جاسوسی از فرد دیگری به نام "تامست" اسم میبرد که با گروهک فرقان ارتباط داشته است. این روزنامه در اینباره می نویسد: «تامست یکی از برجستهترین جاسوسان امریکا در ایران بوده است. وی همکار لینگن بوده است... تامست مستقیما با گروه فرقان ارتباط داشته است و براساس اسناد موجود وی در توطئهها و ترورهای گروه مذکور دست داشته است.»