اهمیت محوری ماه مبارک رمضان در نهضت امام خمینی و گسترش مبارزات در این ماه، رژیم پهلوی را بر آن داشت تا از همان ابتدای نهضت به دنبال کنترل فعالیتهای انقلابیون در این ماه باشد. در گزارشی از ستاد بزرگ ارتشتاران در سال 42 آمده از وعاظ التزام گرفته شد که «مطالب تحریکآمیز نگویند»، «به دولت حمله نکنند» همچنین «در سیاست وارد نشوند.» اسناد نشان از این دارد که انقلابیون و وعاظ با نادیده گرفتن این شروط به مبارزات خود ادامه دادند، بنابر اسناد، تلاش رژیم برای کنترل مبارزات در این ماه تا رمضان سال 57 ادامه داشت به طوری که در رمضان این سال ساواک پیشبینیهای لازم را نمود و طرحهایی را برای مهار بحران تدوین کرد و شورای هماهنگی استانها مرکب از استاندار، رؤسای سازمانهای انتظامی و امنیتی، رئیس دادگستری و مدیرکل اوقاف را مأمور بررسی و اجرای آن نمود.
با آزادی امام خمینی از بند رژیم پهلوی، حسنعلی منصور تلاش کرد وانمود نماید دولت با روحانیت هیچ مشکلی ندارد، از اینرو نمایندهای برای ملاقات با مراجع و علما به قم فرستاد، به دنبال آن روزنامه اطلاعات در سر مقالهای تحت عنوان اتحاد مقدس سعی کرد علما را موافق برنامههای رژیم معرفی نماید. بلافاصله امامخمینی برای تکذیب این موضوع دهها نامه به علمای شهرستانها نوشتند و ضمن تکذیب این خبر از علما خواستند تا کذب این موضوع را برای مردم بیان کنند. در قم نیز چندین سخنران را در جاهای مختلف به منبر فرستادند. افزون بر این اقدامات نماینده قم را احضار کردند و به وزیر کشور پیغام دادند در صورتی که روزنامه اطلاعات مطالب را اصلاح نکند، افشاگری خواهند کرد. در نتیجه نقشه دولت برای جلب رضایت روحانیت به سرعت افشا شد و درگیری بین رهبری نهضت و دولت به شدت اوج گرفت.
بازنشر
بیان قرآن هم در ادبيات هنرمندانه است هم در تأثير؛ بههمينجهت داستانش را "احسنالقصص"، زيباترين قصهها مینامد، زيرا داستانهای قرآن وحی خداوند از ماوراءطبيعت است كه بشر را از خاک به افلاک، از طبيعت به غيب و شهود فرامیخواند. داستانهای قرآن نه برای سرگرمی، نه برای هنر كه هرچه تراژديک هنرمندانهتر؛ بلكه برای اميدآفرينی، براي شكيبايی، براي استقامت در مقابل مشكلات و عبرت خوانندگان آمده است. میتوان گفت در زمانی كه هنر براي هنر و سرگرمی، شعر برای خيالانگيزی، داستان و داستانسرايی برای سرگرمی مرسوم شده و ماده هنر، غيرواقعی، تخيلی، افسانهای و نتيجه آن پوچ و باطل بوده است، قرآن با طرح هنری متعهد، واقعگرا، هدفمند، خردانگيز، احياكننده فطرت، مبارزساز، اخلاقگرا، استقامتزا، آرامبخش و حقگرا را پايهگذاری كرد.
نهضت شیخ محمد خیابانی، در مدت عمرِ کوتاه ششماههاش توانست سنت دیرین مبارزه با استعمار و ستم اجتماعی و راه و رسم سلحشوری را از نو احیا کند و پایههای قرارداد 1919 را تکانی سخت بدهد، تا جایی که انگلستان را مجبور به عقبنشینی کند. علاوه بر این نهضت خیابانی بر حکومت استبدادی در آذربایجان نقطه پایان گذاشت و برای آسایش مردم اقدامات مهمی انجام شد، در این نهضت برای تربیت و باسواد کردن کودکان و نوجوانان و سالمندان تلاش و اقدامات مهمی انجام شد. همچنین به منظور خدمت به فقرای شهری و مردم کمدرآمد، و برای مبارزه با رفتار ستمگرانه و نامردمی انبارداران و محتکران، سازمانهای عامالمنفعه راه اندازی شد. علاوه بر این در راه تأمینِ منافعِ اکثریت مردم یعنی دهقانان، کارگران، تجار کوچک، روشنفکران، صنعتگران و افراد کمدرآمد شهری قدمهای مهمی برداشته شد.
از نیمه دوم سال 1357، ضرورت وجود گروهها و سازمانهاى منسجم جهت هدايت و سازماندهى انقلاب و تشكيل نظام اسلامى بيش از پيش احساس گرديد. براى همين استاد شهيد مرتضى مطهرى، شهيد حاج مهدى عراقى و جلالالدين فارسى نظر امام خمینی را درباره ضرورت ائتلاف و وحدت به اطلاع گروههاى مبارز مسلمان در داخل کشور رساندند. در اين ميان، هفت گروه مبارز كه بعدها در كميته استقبال از حضرت امام با هم همكارى داشتند، گرد هم آمدند تا تشكيلاتى را براى دفاع از نظام نوپاى جمهورى اسلامى فراهم آورند. سازمانى كه به نام «مجاهدين انقلاب اسلامى» نام نهاده شد.
دکتر مصطفی ملکوتیان
انقلاب با کسب پیروزی پایان نمییابد و در ادامه پیروزی، تلاش برای نظامسازی نوین و ایجاد سامان سیاسی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی جدید صورت می پذیرد. عدم حضور پررنگ مردم در ساختن نظام جدید که میتواند ناشی از نوع انقلاب و یا برونزا بودن یا غیراصیل بودن نظام آرمانی انقلاب یا هر دو باشد، خود بر تحولات بعدی تاثیر مینهد و ممکن است نظام سیاسی جدید را در معرض بیثباتیهای پیاپی قرار دهد. بر خلاف سایر نظامها، انقلاب اسلامی ایران در زمینه حضور مردمی، یک نمونه منحصربفرد و بینظیر است و این حضور گسترده، یک ویژگی بارز در مراحل مختلف آن به شمار میآید.
4 فروردین ماه 1358 امام خمینی در پیامی خطاب به ملت ایران، ضمن دعوت مردم به شرکت پرشور در رفراندوم جمهوری اسلامی فرموند: «شما همه آزادانه به هر چی میخواهید رأی بدهید من خودم به جمهوری اسلامی رأی میدهم». این در حالی بود که اسفند 1357 در آستانه حرکت از تهران به قم ضمن انتشار اعلامیهای تأکید داشتند: «آنچه ملت شریف ایران در سرتاسر کشور با فریاد از آن پشتیبانی نموده است همین «جمهوری اسلامی» بوده است» و از ملت نیز میخواهند به «جمهوری اسلامی رأی دهند» چرا که از نظر ایشان، جمهوی اسلامی تنها، مسیر انقلاب اسلامی است. ایشان با طرح «جمهوری اسلامی» انواع دیگر حکومتها را به نقد میکشانند و بر روی جمهوری اسلامی«نه یک کلمه زیاد و نه یک کلمه کم.» تأکید داشتند.
از آنارشیسم معرفتی تا آنارشیسم سیاسی
نقد اساسی به اندیشه و ایدئولوژی شیخ محمود حلبی (موسس انجمن حجتیه)، مبارزه او با عقلانیت و روشهای علمی است که آثار نامناسبی در بخشهای دیگر فکری او از جمله اندیشههای سیاسی و اجتماعی داشته است. همین رویکرد بود که او را به باور تعطیلی حکومت در عصر غیبت و اتخاذ نوعی از محافظهکاری سیاسی در دوران رژیم پهلوی کشاند و زمینهساز همکاری آنها با ساواک، به خیال مبارزه با بهاییت شد. واقعیت این است که انجمن حجتیه حتی راهبرد درستی در مبارزه با بهاییت نداشت. از اینرو اگر قرار باشد برای شناخت ایدئولوژی سیاسی انجمن حجتیه و شیخ محمود حلبی از یک مفهوم دقیق استفاده کنیم، بهترین مفهوم «آنارشیسم محافظهکارانه» است.
از مهمترین رخدادهای فروردین 1368 نامهنگاری امام خمینی به آیتالله منتظری بود. امام نامههای متعددی به آیتالله منتظری نوشتهاند که مشهورترین آنها نامه 6 فروردین 1368 مبنی بر عدم صلاحیت وی برای تصدی رهبری نظام جمهوری اسلامی است. هرچند آیتالله منتظری در مورد انتساب این نامه به امام تشکیک کرد ولی دلایل فراوانی وجود دارد که ثابت میکند نامه یادشده، قطعا از امام خمینی صادر گردیده و تشکیک آقای منتظری و هوادارانش در این باره غیر مستند است.
دهه 60
اختلاف نظرهای جدی آیتالله منتظری با امام خمینی و مسئولان کشور همچنین میدان دادن وی به گروههای ضد انقلاب، مخالفت وی با سیاستهای نظام در مسائلی چون جنگ تحمیلی، سیاست خارجی، اقتصاد و برخورد با معارضان و... به مرور به تضاد و تعارض با نظام جمهوری اسلامی تبدیل شد. علاوه بر این برخورد دستگاه اطلاعاتی و قضایی کشور با سیدمهدی هاشمی، وی را بییش از پیش در مقابل نظام قرار داد؛ از اینرو در فروردین 68، امام خمینی تصمیم قاطع خود برای برکناری وی از قائممقام رهبری را اعلام کرد. این تصمیم امام فضای سیاسی جامعه را به کلی دگرکون کرد.