خاطرات دكتر محمود صلاحی (جلد اول)

۲۲,۵۰۰ تومان

توضیحات و مشخصات

راه زیادی بود و همه خسته بودیم. شب قبل به‌خاطر برنامه‌ریزی و هماهنگی مراسم استقبال خواب را بر چشمانمان حرام كرده بودیم. درحالی‌كه كنار درب تویوتا نشسته بودم، كم‌كم خواب چشمانم را ربود.آقای امیرخانی بیدار بود، ولی بسیار خسته و خواب‌آلود به‌نظر می‌رسید. با این حال سرش را به لوله‌ی كلاشینكفی كه بر روی پایش بود، تكیه داده و جاده را می‌پایید.خیلی زود خوابم برد. در همان حالت خواب بودم كه سرم محكم به شیشه اصابت كرد تا آمدم به خود بجنبم، دیدم در حال پرتاب از شیشه‌ی اتومبیل به بیرون هستم. طولی نكشید كه جلوتر از ماشین روی زمین افتادم. تنها چیزی كه یادم می‌آید، این بود كه ماشین را دیدم كه با سرعت زیاد معلق‌زنان به سمت من می‌آمد. توانایی و فرصت بلندشدن و دورشدن را از دست داده بودم. همه‌ی اتفاقات خیلی سریع روی داد. مرگ همچون تصویری از جلوی چشمانم گذر كرد. فقط بی‌اختیار دوبار گفتم یا امام رضا!

پدیدآورندگان