آیتالله گلپایگانی:«به نحوی که اطلاع دارید در نوع شهرستانها حوادثی رخ داده و تکرار میشود و بارها به مسئولین تذکر داده و اعلام نموده و باز هم اعلام مینمایم که این قبیل حوادث موجب شدت خشم و غضب الهی و تنفر و انزجار و نارضایتی ملت و جامعه روحانیت است و به شدت محکوم است. امید است با توجه و عنایت حضرت بقیةالله ارواحنا فداه تحمل این صدمات موجب ترفیع و تقویت معنویات شود مراتب تسلیت و همدردی اینجانب را به مصدومین و بازماندگان مقتولین ابلاغ فرمایید. نصرت اسلام و مسلمین و رفع شر دشمنان دین را از خداوند متعال مسالت دارم.»
در 4 آذر ماه 1355 سازمان عفو بینالملل گزارشی را از نقض گسترده حقوق بشر توسط رژیم پهلوی منتشر کرد که متهم اصلی در آن گزارش محمدرضا پهلوی و دستگاه سرکوبگر آن یعنی ساواک عنوان شده است. به فاصله چند روز از انتشار این گزارش و پوشش آن توسط نشریات و جراید جهان ؛ خبرگزاری پارس از نیویورک در گزارشی محرمانه این خبر را مخابره میکند که در آن به تعداد زندانیان سیاسی و انواع شکنجههای منجر به مرگ توسط ساواک اشاره میکند.
بعد از زلزله 25 شهریور 1357 در طبس، درحالی که محمدرضا پهلوی به همراه خانواده سلطنتی برای خوشگذرانی به کیش رفته بود، روحانیون، طلاب و مبارزین مرتبط با نهضت امام خمینی برای تامین مایحتاج زلزلهزدگان و حل مشکلات آنان تلاش میکردند. گزارشگر ضداطلاعات ارتش گزارش داد: [زلزلهزدگان] دعاگوی امام خمینی هستند نه دولت. براساس گزارش دیگری از شهربانی در 30 شهریور، استاندار خراسان طی تماسی تلفنی با تهران، دستور میگیرد به نیروهایی که از سوی شیروخورشید به منطقه اعزام شده بودند تاکید کند تا به منظور بهرهبرداری تبلیغاتی "از فعالیتهای خود فیلمبرداری" کنند. اما همین گزارش، به بینتیجه بودن اینگونه تبلیغات اشاره میکند و در انتهای گزارش، "جهت اطلاع" مینویسد: «افکار مردم نسبت به روحانیون بهتر از دستگاههای دولتی است.»
در این سند گزارشگر ساواک درباره جلسه داریوش همایون و مئیر عزری مینویسد: « آقای مئیر عزری معاون نمایندگی اسرائیل در تهران اظهار داشته است که داریوش همایون از او خواسته است که در روزنامه در شرف تأسیس آیندگان تا حدود دو میلیون تومان سرمایهگذاری نمایند. او ضمناً گفته است در صورتی که این سرمایهگذاری عملی شود تعهد مینماید که برای همیشه مطالب روزنامه را علیه اعراب و به نفع اسرائیل تنظیم نماید.
کد خبر: ۱۶۲۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۸/۲۳
ویژهنامه "آئینه روحالله " / برشی از خاطرات شهید محلاتی
یادم هست که اوراقی پیش ایشان بود، تلگرافاتی پیش ایشان بود همه را به من نشان داد که در ارتباط با خارج کشور و گروههایی که فعالیت میکردند بود. معلوم شد که تمام برنامههای خارج از کشور زیر نظر ایشان بود، در عین حال که درس میگفت، درس میخواند، یک بازوی قوی برای امام در مبارزه بود. بینش بسیار خوبی داشت و همان خطی که امام در مبارزه با شاه و مبارزه با استبداد و استعمار آمریکا داشت آقا مصطفی هم با شدت آن خط را داشت.
حیات سیاسی آیتالله مصطفی خمینی از زوایای مختلفی قابل فصلبندی است که دو منظر سطوح مبارزه و نیز تقسیمبندی تاریخی-مکانی موضوع نوشتار حاضر است. از منظر نخست سه سطح را به دشواری میتوان تفکیک کرد که در آن، مصطفی خمینی به مثابه یک انقلابی پویا، مدیر میانی انقلاب و بازوی اجرایی امام خمینی و نیز استراتژیست نهضت نقشآفرین است. منظر دوم، مقاطع آغاز تا 15 خرداد 42، 15 خرداد تا تبعید به ترکیه، ترکیه و نهایتا مقطع دوازده ساله نجف را شامل میشود. از منظر تمام نظریهپردازان انقلاب رهبری، یکی از ارکان سه یا چهارگانه هر انقلاب است. نقش استراتژیک آیتالله مصطفی خمینی در این بخش به خوبی هویداست. با نگاهی موسع به کلمه "رهبری" ایشان را میتوان یکی از راهبران نهضت پس از امام دانست.
استان زنجان هم همراه با سایر استانهای کشور در مقابل رژیم پهلوی ایستاد. با آغاز مهر سال 57 اعتصابات و تظاهرات گستردهای علیه رژیم پهلوی شکل گرفت. در کتاب انقلاب اسلامی در زنجان که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است، درباره حضور قشرهای مختلف مردم زنجان در مبارزات علیه رژیم پهلوی مطالبی زیادی آمده است.
در سال 57 رژیم پهلوی در سراشیبی سقوط قرار گرفت و آخرین ضربهها به پیکر آن توسط مردم به رهبری امام خمینی(ره) در ماه محرم وارد آمد.تظاهرات تاسوعا و عاشورای 1357 در 19 و 20 آذر ماه و نیز تظاهرات اربعین آن سال، نوید بخش فجر انقلاب اسلامی و طلوع نظام سیاسی جدید در ایران مبتنی بر اسلام بود.
وجود حرم مطهر امام رضا (ع) و حضور مراجع و روحانیان مبارز و بیدار در استان خراسان موجب شده بود که تحولات و رخدادهای ماه ۵۷ در این استان از شکوه و گستردگی خاصی برخوردار باشد. در این ماه، حرم مطهر امام رضا(ع)، مدرسه نواب، بیوت مراجع و دانشگاه فردوسی از کانونهای عمده تظاهرات مردم در شهر مشهد بودند.
محرم، نقطه عطف مبارزات نهضت اسلامی است. در سال 1342 نهضت اسلامی از عزاداریها، تظاهرات و سخنرانیهای ماه محرم آغاز شد؛ راهپیمایی عظیم مردم تهران در روز عاشورا از مسجد حاج ابوالفتح، سخنرانی آیتالله فلسفی در همان روز، سخنرانی تاریخی امام خمینی در فیضیه و متعاقب آن قیام 15 خرداد 1342 نقطه آغاز نهضت اسلامی بود. این حرکت تا سال 1357 همچنان ادامه یافت و محرم به عنوان ماه پیروزی خون بر شمشیر، سرحلقه مبارزات مردم ایران با رژیم پهلوی بود. بر همین اساس بدیهی بود که رژیم پهلوی نیز به دنبال محدود کردن مردم، علما، مراجع، سخنرانان و خطاب در این ماه باشد. آنها در این مسیر از تمامی امکانات امنیتی استفاده می کردند.
به دنبال کشتار مردم یزد در فروردین 57 حضرت آیتالله خامنهای که در آن زمان در ایرانشهر به سر میبردند،طی اعلامیهای با مردم، خانواده شهدا و مجروحین ابراز همدردی کردند و فرمودند: بانهایت تأسف اطلاع یافتیم که شدت و خشونت پلیس مردم ناشناس، کسانی که خود را در خدمت مردم معرفی میکنند در یزد به کشتار و زخمی شدن مردم مسلمان منتهی گشته و زخم عمیق و لبالب از خونی را که فاجعه قم و تبریز بر پیکر ملت وارد ساخته بود، به ضربتی دیگر در یزد و جهرم و چند شهر دیگر، عمیقتر و خونینتر کرده است. جای آن است که این ددمنشی مصیبت آفرین به حضرت عالی و همه علمای متعهد تسلیت گفته شود ... در پایان، یاد شهادت برادران یزدی را گرامی و مقدس دانسته، عزت و سرافرازی و موفقیت جناب عالی و دیگر علمای آگاه و متعهد یزد را که ملجاً و پناهگاه و پشتیبان و همراه مردم بوده و در ارشاد و هدایت خلقی کوشیدهاند، از خداوند متعال مسئلت مینمایم.
با اعلام روحانیون، روز 16 شهریور 1357 عزای عمومی اعلام شد؛ جامعه اصناف هم با صدور اطلاعيهاي اعلام كرد: «به منظور بيان عدم اعتماد ملي به دولت كنوني... و به پشتيباني از تصميم روحانيون و علماي آگاه تهران، پنجشنبه 16 شهريور را روز تعطيل و عزاي عمومي اعلام ميكنيم»؛ با فرا رسيدن سحرگاه روز 16 شهريور سيل جمعيت به خیابانها آمدند و تهران يكپارچه تعطيل بود و مردم برای تظاهرات به خیابانها آمده بودند. علاوه بر این٬ بنا بر گزارش روزنامه کیهان، در روز 16 شهریور 57 شهرهاي قم، آمل، كرج، گرگان، اهواز، كازرون، شهرري، قزوين، زنجان، همدان، خرمآباد، كاشان، شيراز، كرمان، مشهد، تبريز، اصفهان، اردبيل، مهاباد، بهبهان، خمين، شاهرود، اراك و دزفول با تظاهرات، راهپيمايي و تعطيل عمومي به نداي جامعه روحانيت تهران پاسخ مثبت دادند. بدین ترتیب، در روز 16 شهریور 57 مردم ایران در سراسر کشور دست به مبارزه زدند و مقدمات راهپیمایی عظیم روز جمعه 17 شهریور را فراهم کردند و یک صدا برای مبارزه با رژیم پهلوی به میدان آمدند و از آن روز میتوان گفت نهضت اسلامی فاز جدیدی از مبارزه را با رژیم پهلوی آغاز کرد.
آیت الله سید محمود حسینی شاهرودی با آغاز قيام حضرت امام، به حمايت از نهضت اسلامي پرداخت و بهخصوص در جريان حمله رژيم پهلوي به مدرسه فيضيه و قيام 15 خرداد 1342، با صدور اعلاميهاي به محمدرضا پهلوی اعتراض كرد.
60 ثانیه با تاریخ در قسمت سوم به بررسی کتاب کشفالاسرار امام خمینی(ره) میپردازد. با نگاهی به این کتاب مشخص میشود که امام خمینی از سال 1323 طرح ساقط کردن رژیم پهلوی ، را در نظر دارند و پس از آن حکومت فقها را حکومت مطلوب میدانند.
در پیروزی انقلاب اسلامی، فعالیت جوانهای حزب اللهی و هدایت روحانیت انقلابی شهرآمل در فرایند مبارزات ضد رژیم پهلوی باعث شکل گیری چندین تظاهرات گستردهی مردم آمل شد که در سابقهی مبارزاتی مردم استان مازندران ثبت شده است. در آخر ماه رمضان سال ۱۳۵۷، چهار روز بعد از برگزاری نماز عبادی سیاسی عید سعید فطر، تهران نماز عید سعید فطر تهران به امامت شهید محمد مفتح در تپههای قیطریه خوانده شد و در ادامهی تظاهرات ها در میدان ۱۷ شهریور (ژاله سابق ) حادثهی جمعهی سیاه اتفاق افتاد و همزمان با حادثهی ۱۷ شهریور تهران (جمعه سیاه)، دانش آموزان آمل نیز تظاهرات پرشوری را برپا کردند، به شکلی که از مسجد حاج علی کوچک که آیتالله جوادی آملی سخنرانی کردند، جمعیت زیادی از محلههای مختلف شهر در اطراف مسجد متمرکز شده و تظاهراتی وسیع را شکل دادند.
تاریخ معاصر ایران مملو از شواهدی است که نشان دهنده نقض حقوق بشر توسط امریکایی است که خود را داعیهدار حقوق بشر معرفی میکند. آنها با زیر پا گذاشتن رأی ملت ایران، کودتای 28 مرداد 1332 را طراحی کردند، بهطور مرتب در کشتار مردم ایران فعالیت کردند، در مقابل خواست ملت ایران در سرنگونی رژیم پهلوی ایستادند و از همه مهمتر، ساواک را که منشاء اقدامات ضد بشری بود تأسیس و حمایت کردند تا به شکنجه مردم بپردازد. موضوعی که خود امریکائیان هم به آن اشاره کردهاند. آنجا که "گری سیک" مشاور امنیت ملی کارتر، به استفاده از شکنجه و آزار فعالین سیاسی در ایران اشارهکرده و میافزاید که به پلیس مخفی مخوف و تنفرآور رژیم پهلوی ، یعنی ساواک، آزادی بیحدوحصری دادهشده بود تا مخالفین سیاسی شاه را شناسایی و سرکوب کند.
سولیوان آخرین سفیر امریکا در ایران درباره راهپیمایی مردم ایران در عید فطر 57 مینویسد: راهپیمایی روز عید فطر به عنوان یک دمونستراسیون و نمایش خیابانی در تاریخ نوین ایران بیسابقه بود. حداقل یک صد هزار نفر در این راهپیمایی شرکت کرده بودند. نظم این راهپیمایی فوقالعاده و شبیه به یک رژه نظامی بود. پیشبینیهای لازم برای تأمین آب و خوراکی به عمل آمده بود و عدهای هم با بلندگو برای هماهنگ ساختن شعارهای راهپیمایان حرکت میکردند. به طور خلاصه این راهپیمایی نمایشی از قدرت مخالفان مذهبی شاه و تشکیلات قوی و منظم آنها بود. مأموران انتظامی راهپیمایی، جوانانی بودند که بیشتر سوار بر موتورسیکلت هوندا صفوف راهپیمایان را منظم میکردند. نظم و سازمان این راهپیمایی در عین حال که موجب تحیر و شگفتی ما شد، این واقعیت را هم آشکار ساخت که ما تشکیلات و فعالیت مخالفان را دست کم گرفتهایم و از منابع اطلاعاتی لازم در میان گروههای مخالف به ویژه روحانیون و بازار برخوردار نیستیم.