به مناسبت فرا رسيدن ماه مبارك رمضان، حضرت امام خميني (ره) پيام مهمي صادر فرمودند. پيامهاي سازنده و پيدرپي امام٬ جان تازهاي در كالبد انقلاب اسلامي ميدميد و مسير انقلاب را روشن ميساخت. در شیراز مساجد رونقی دیگر پیدا کرد. یکی از این مساجد، مسجد نو بود که آقای سیداحمد پیشوا یکی از روحانیون مبارز شیراز در آنجا سخنرانی میکرد. این مسجد از اول ماه رمضان شاهد سخنرانیهای ضد رژیم بود که هر روز منجر به تظاهرات خیابانی می شد.سرانجام عصر پنجشنبه پنجم رمضان ۹۸ هنگامی که مردم بیدفاع و بیسلاح در مسجد نو شیراز مشغول انجام فرایض مذهبی بودند، بیشرمانه مورد هجوم ناجوانمردانه افراد مسلح پلیس و نظامی قرار گرفتند و این حمله در مدت کوتاهی دهها کشته و صدها زخمی به جای گذاشت». مراجع تقلید قم، علمای مشهد و یزد و بعضی شهرستانها با صدور اطلاعیههایی به این جنایت رژیم پهلوی واکنش نشان دادند.
علما و طلاب شهر مشهد، زادگاه آیتالله سعیدی پس از اطلاع از شهادت در اعتراض به این موضوع وارد عمل شدند و مدارس علمیه مشهد به کانونی فعال برای مبارزه علیه رژیم پهلوی تبدیل شدند. در روز 24 خرداد 49 آیات و حجج اسلام عباس طبسی، سیدعلی خامنهای، شیخ احمد کافی به همراه روحانیون دیگر که از مبارزان مشهد بودند، با علنی کردن و گسترش مبارزات در اعتراض به شهادت آیتالله سعیدی دروس مدرسه میرزا جعفر را تعطیل کردند و سپس راهی سایر مدارس علمیه شدند و از طلاب خواستند کلاس درس را تعطیل کنند. در همین رابطه مأمور ساواک گزارش داد: «روحانیون پس از انتشار خبر کشته شدن سعیدی، به وسیله شیخ احمد کافی فعالیت خود را شدیدتر کرده و به بهانه کشته شدن سعیدی طلاب شناخته شده و ناراحت و اخلاگر را وادار به اقدامات خلاف و تحریک آمیز نمودهاند.»
با وجود دستگیری امام خمینی و سرکوب خونین قیام در روز 15خرداد، حرکت اعتراض آمیز مردم متوقف نشد؛ بلکه ابتدا علمای اعلام و روحانیون برجسته کرمان و دیگر نقاط کشور با صدور اعلامیه و تلگراف و نامه پشتیبانی و حمایت خود را از امام خمینی اعلام کردند، سپس با مراسم ترحیم و بزرگداشت شهدای 15 خرداد این روند ادامه یافت. اصناف و کسبه قصد تعطیلی بازار و مغازهها را داشتند که با تهدید ساواک و دستگاه امنیتی رژیم، مجبور به بازکردن مغازههای خود شدند، اما علیرغم هشدارهای مأموران، مجلس ترحیم و بزرگ داشت شهدای روز 15 خرداد باشکوه برگزار شد.
در رمضان 57 منبرها که یکی از اصلیترین رسانهها در دوران نهضت اسلامی بودند با استفاده از فضای ماه مبارک بیش از گذشته فعال شده و به مبارزه نظم دادند. ساواک در گزارشی در این باره نوشت: «در مدت بررسی به ویژه در ماه مبارک رمضان تشکیل جلسات مذهبی با شرکت چند هزار نفر در دو نوبت در اکثر مساجد تهران و در غالب آنان گویندگان مذهبی در پوشش سخنرانی مذهبی مردم را به قیام علیه حکومت تشویق و حملاتی به شخصی اول مملکت وارد و از خمینی پشتیبانی نموده و تقاضای تشکیل حکومت اسلامی را دارند.» بعد از اینکه این گزارشها نزد محمدرضا پهلوی فرستاده شد، وی در حاشیه آن نوشت: «اکنون که به تدریج می توانید وعاظ طرفدار خمینی را بشناسید آنان را در صورتی که اعمالشان برخلاف مقررات و قوانین مملکتی است و هدفشان انقلاب و عدم پیشرفت کشور میباشد بازداشت و تحت تعقیب قرار گیرند.»
در بخشی از گزارش کنسول سیاسی سفارت امریکا آمده است:« ملاقاتهای شریعتمداری با فرستاده شاه بدون تبلیغات انجام شود. اگر شریعتمداری ببیند که شاه درخواستهای مختلف او را قبول میکند، وی سپس راجع به آن به مردم خواهد گفت. اسلامینیا گفت خود وی از شریعتمداری پرسید که آیا وی با گفتههایی که از طرف خمینی در مصاحبه با لوموند ابراز شده است موافقت دارد. شریعتمداری گفته بود که موافق نیست.»
در پی شهادت تعداد زیادی از مردم ایران به دست عمال رژیم پهلوی در فروردین 57 حوزه علمیه قم در محکومیت این جنایت اعلامیهای صادر کرد و روز سه شنبه 19 اردیبهشت 57 را که همزمان با چهلمین روز شهادت مردم ایران در شهرهای مختلف بود را اعزای عمومی اعلام کرد.
یکی از علمای اهل تسنن شهر بانه، درباره شهید شاهآبادی چنین میگوید:« شاید بتوانم به جرأت ادعا کنم که آقای شاهآبادی، در مدت تبعید خود هیچ یک از نمازهای یومیهاش را در منزل نخواند، بلکه در همه جماعات شرکت میکرد و حتی در یک یا چند مسجد خاص نماز نمیخواند، بلکه سعی میکرد که در همه چهارده مسجدی که در این شهر بود به نوبت شرکت کند.» شهید شاهآبادی در طول تبعید در شهر بانه روابط نزدیکی با علمای اهل تسنن داشت و پیوسته آنان را به مبارزه با رژیم پهلوی دعوت میکرد. یکی از این علما، شهید ملاعبدالکریم رسولی بود که روابط دوستانه بیشتری با وی داشت.
حسین فردوست در بخشی از خاطرات خود با اشاره به ملاقاتش با ترات رئیس اطلاعات انگلیس در ایران و ناراحتی او از اینکه محمدرضا به رادیوهای آلمان گوش میکند و از روی نقشههای آنها جنگ جهانی دوم را دنبال میکند ؛ میگوید: پس از بازگشت جریان را به محمدرضا گفتم. او شدیداً جا خورد و پرسید: انگلیسیها از کجا میدانند که من به رادیو گوش میدهم ..... فردا اول وقت با ترات تماس بگیر و بگو محمدرضا نقشهها را پاره کرد و به هیچ رادیویی هم گوش نخواهد کرد مگر رادیوهایی که ترات اجازه دهد. "
يكي از جلسات ديني كه در طول سالهاي نهضت اسلامي امام خميني در اروميه برگزار ميشد و نقش زيادي در سازماندهی نيروها و تربيت و كادرسازي براي انقلاب اسلامي داشت، جلسات تدريس قرآن و تفسير آيتالله قریشي بود.نکته مهمتر درخصوص درسهاي قرآن آيتالله قریشي، حواشي درس بود که معمولاً در جمعهاي خصوصيتر و البته خارج از مسجد اعظم به مسائل سياسي روز مثل مسئله فلسطين و امثال آن ميپرداخت.
نماز جمعه در جهرم يكی از پایگاههای اصلی مبارزه با رژيم شاهنشاهی به شمار میآمده است. جهرم در حدود يك صد سال سه امام جمعه مشهور داشته است كه هر سه يكی پس از ديگری جزء چهرههای مبارز و مخالف با رژيم پهلوی به شمار میآمدهاند.
پس از فاجعه مدرسه فيضيه قم و ديدار اقشار مختلف مردم همدان با امام خمينى، كانونها و محافل زيادى براى مبارزه با رژيم پهلوى شكل گرفت. به دنبال حادثهى مذكور، عدهاى از روحانيون مبارز همدان در منزل مرحوم حجةالاسلام سيداحمد حسينى اجتماع كردند و با هم عهد و پيمان بستند كه تا سرنگونى رژيم پهلوی به مبارزه ادامه دهند. بر همين اساس، مطالبى در اين خصوص پشت يك جلد قرآن كريم نوشته، همگى آن را امضا كردند.
حجتالاسلاموالمسلمین محمدتقی عبدوس می گوید: در شهرستان سبزوار حضور مردم بسیار گرم و خیلی جدی بود و علما محوریت داشتند. محل سخنرانی اغلب مسجد جامع سبزوار بود. به هنگام سخنرانی معمولا شبستان ها و محوطه حیاط پراز جمعیت میشد. حتی در خیابان بیهق روبروی مسجد جامع که خیابان اصلی شهر بود اجتماع می کردند. در پایان هر سخنرانی پنج دقیقه روی پله منبر میایستادم و مرگ بر شاه میگفتم و مردم هم پا به زمین میکوبیدن و میگفتند مرگ بر شاه.
بر اساس اسناد لانه جاسوسی امریکا، محمدرضا پهلوی توسط مستشاران نظامی امریکایی ارتش را در جهت منافع امریکا طرحریزی کرده و متناسب با خواست امریکاییها سیستمهای اطلاعاتی وسیع در آن پیاده کرده بود. از سوی دیگر نیز مستشاران امریکایی مستقیما ارتش را زیر نظر و کنترل خود در آورده بودند؛ امریکا در حقیقت ارتشی ساخته بود که به جای دفاع از منافع ملت ایران و به جای دفاع از استقلال ایران٬ میخواست برای دفاع از منافع او در منطقه باشد و در مقابل مردم عمل میکرد. در حقیقت ارتش ایران در زمان پهلوی دوم جزئی از نیروی نظامی امریکا بود که مجهز به آخرین جنگافزارهای امریکایی مثل هواپیماهای F14 و F15 و اسلحههای امریکایی بود که حتی بعضی از آنها تنها در ارتش امریکا یافت میشد. آموزش و استقرار سیستمهای اطلاعاتی وسیع در ارتش صرفا در جهت منافع مستقیم امریکا بوده است.
شهید صیاد شیرازی میگوید: شهید کلاهدوز آمد خانه و از تشکیلات تهران صحبت کرد که ما در تهران یک مرکزیتی تشکیل دادهایم و تشکل بسیار خوبی پیدا کردهایم و گارد شاهنشاهی در کنترل ماست - چون ایشان مسئول تشکیلات گارد بود، یعنی سختترین جایی که می شد در آن حرکت انقلابی کرد- و ادامه داد که خیلیها اعلام آمادگی کردهاند و ما همه آنها را نپذیرفتهایم و داریم اوضاع را کنترل میکنیم و با امام ارتباط داریم و از امام به ما پیام میرسد و طبق آن عمل میکنیم. بنابراین آنچه به شما میگویم دقت کنید: ما همه باید تا آخرین لحظه در محل کار خود باشیم چرا که اگر حادثهای بخواهد رخ دهد از چند نظر ما بایستی آماده باشیم و انجام وظیفه کنیم
ما کم و بیش با مردم و علمای سردشت در ارتباط بودیم و در نماز جمعه آنها شرکت میکردیم و در کوچه و خیابان کسانی که از ترس مأموران رژیم نمیتوانستند نزد ما بیایند و گفتگو کنند؛ موقعی که از کنار ما رد میشدند ضمن اظهار علاقه و محبت، منويات قلبیشان را در یک جمله کوتاه که «ما با شما هستیم» بیان میکردند و میرفتند.
نقش آیتالله باریکبین در فضای انقلابی قزوین تا اندازهای بود که رئیس شهربانی قزوین در این رابطه به ساواک چنین گزارش میدهد: « اخیرا اقدام به جمعآوری عدهای جوانان و طلبهها نموده و در قبال کمک مالی به آنان، آنها را تشویق به پخش اعلامیه مضره در سطح شهر مینماید. ایشان این کمکها را از طریق صندوق ذخیره ولیعصر و عدهای از بازاریان متعصب انجام میدهد.» درواقع آیتالله باریکبین یکی از مراجع مبارزاتی انقلابیون قزوین و حلقه وصل مردم و امام خمینی به شمار میآمد بطوری که محمدحسین خاکساران از مبارزان انقلابی قزوین در این رابطه میگوید: « با برقراری ارتباط و دریافت اطلاعات و اخبار مبارزه از این دو بزرگوار [ آقای باریکبین و زرآبادی] پیوندمان را با نهضت اسلامی حفظ میکردیم.»
در تاریخ سیاسی ایران، چند رفراندوم برگزار شده است که دو مورد مربوط به قبل از انقلاب است و بعد از انقلاب هم در اوایل پیروزی انقلاب اسلامی، مردم برای تائید جمهوری اسلامی، به پای صندوق های رای رفتند اما ماهیت این رفراندومها با یکدیگر متمایز میباشد. هر چند رفراندوم یکی از مولفهها و اصول نظام دموکراسی است اما استفاده ابزاری از آن در حیات سیاسی دولتها به وفور مشاهده میشود که در قبل از انقلاب، عملکرد رفراندوم انحلال مجلس و رفراندوم انقلاب سفید در این زمینه ارزیابی میشوند اما مراجعه اصولی و حقیقی به آراء مردم در تعیین سرنوشت بعد از پیروزی انقلاب، یکی از پایههای مردم سالاری دینی بود که توانست اقتدار و مشروعیت نظام را بیفزاید.
در پرونده روایت خونین فیضیه خاطرات منتشر نشده و روایتهای جالب تاریخی از مقام معظم رهبری، آیتالله خزعلی، آیتالله مسعودی خمینی، آیتالله استادی، شهید مهدی عراقی، دکتر حسن روحانی، حبیبالله عسگراولادی، آیتالله صابری همدانی، حجتالاسلام والمسلمین صالحی نجفآبادی، حجتالاسلام آلطه ، حجت الاسلام توسلی و علی حجتیکرمانی درباره فاجعه خونین مدرسه فیضیه منتشر شده است.