یک خارجی که من با او شرفیاب بودم به اعلیحضرت توصیه کرد، نمیگویم به خارجیها گوش نکنید ولی خودتان هم تصمیم بگیرید فقط به حرف خارجی توجه نکنید، خودتان هم تصمیم بگیرید.
طی ده سال قبل از انقلاب ۱۳۵۷ بودجه ارتش چندین برابر شد و در سالهای آخر به حدود ۱۰-۱۲ میلیارد در سال رسیده بود یعنی یک چیزی در حدود ۸-۹ درصد تولید ناخالص ملی. ولی بودجهای که به آموزش و پرورش تخصیص داده میشد خیلی کمتر از اینها بود و شاید ۱۰ درصد بودجه ارتش و تسلیحات نمیشد.
خیلی راجع به پسرش صریح است و در واقع اینجا خیلی بیرحمانه میگوید؛ علناً میگوید: «من اصلاً نمیدانم که این [ولیعهد] واقعاً میتواند و دلش میخواهد که سلطنت بکند یا نه؟
اولین بار در خرداد ۱۳۵۷ موقعی که پیشنهاد دستگیری ۱۵۰۰ نفر را داده بودیم در ملاقاتی که با فردوست داشتم، از ایشان شنیدم که: «اگر مردم این قدر ناسپاس باشند، ممکن است بگذارند و بروند»، گفتم: «کجا بروند؟ چطور چنین امری ممکن است؟» در پاسخ گفت: «ایشان چه اندازه میتوانند این ناسپاسیها را تحمل کنند؟ میگذارند از مملکت میروند، این یک واقعیت است.»
پس از آن دکتر آراسته سرپرست مرکز پزشکی امام رضا صحبت کرد و گفت سال گذشته در چنین روزی بود که بیماران بیدفاعی که در بیمارستان بستری بودند مورد حمله جلادان خونخواری قرار گرفتند که حتی به اطفال بیپناه نیز رحم نکردند آثار خون و گلولهای که در گوشه و کنار بیمارستان و به خصوص بخش اطفال باقی مانده بود بیمارستان را تبدیل به نمایشگاه جنایات پهلوی کرده بود.
مردم كرمان از ساعت 10 صبح 57/7/24 به دعوت روحانیون شهر در مسجد جامع تجمع كردند تا یاد شهدای میدان ژاله تهران را پاس بدارند. ساعت 11:30 هنوز واعظ، آقای صمدانی در حال سخنرانی بود كه عدهای به مسجد حمله كردند. ابتدا دو در ورودی مسجد را با روی هم ریختن دوچرخه و موتورسیكلتهای مردم به آتش كشیدند. چماقبهدستان مردم بیسلاح را زیر ضربات چماق، زنجیر، پنجه بوكس و چاقو گرفتند. جمعیت دفاع از حقوق بشر ایرانی پس از تحقیقات در مورد علّت حادثه با صدور اطلاعیهای اعلام كرد كه طرح توطئهی كرمان در استانداری با حضور مقامات دولتی ریخته شده است.آتشی كه رژیم نابخردانه در مسجد جامع كرمان برافروخت شعلههایش چنان گسترش پیدا كرد كه تا عمق اركان رژیم نفوذ پیدا كرد و بعد از آن یك روز آرام را ندید.
یک زن حاملهای که در پشتبام به شهادت رسیده بود توسط نیسانی به بیمارستان حمل میشد که توسط فرمانده گروهان جلوی نیسان را گرفتند و این شخص همانجا اقرار کرد که این زن را من هدف گلوله روی پشتبام قرار دادهام.
اصل متعارف در دیالکتیک قدرت، انجام واکنش متقارن میباشد؛ بدین صورت که در مقابل هرگونه از قدرت، نوعی واکنش به همان شکل انجام میگیرد. لیکن در مواردی نادر، ممکن است واکنش در مقابل قدرت، به صورت نامتقارن جلوهگر شود که در این نوع واکنش، در تقابل علیه قدرت مسلط از ابزار مشابه استفاده نمیگردد. این نوع واکنش در تقابل با قدرت سرکوب رژیم شاه (که متکی بر شخصیت پاتریمونیال شاه بود) از سوی امام خمینی به کار گرفته شد. در این تقابل قدرت، برخلاف شاه که قدرتهای سازمانی موجود را به نفع قدرت شخصی خویش از میان برده بود، قدرت شخصی امام متکی به قدرت سازمان روحانیت در جامعهی شیعی ایران بود که در مساجد و با بهرهگیری از مناسبتهای فرهنگی شیعی و اسلامی نقش مهمی در ابلاغ پیامهای وی به مردم و اقناع آنها در مبارزه علیه رژیم، ایفا نمود.
بالای 50 دقیقه فیلم بود و با اینکه فیلم كیفیت مطلوبی نداشته ولی تك تك صحنههایش ارزشمند بود. آن فیلم را در چهار نسخه تكثیر میكنند و همراه با هر نسخه یك مترجم انگلیسی مسلط میگذارند و این فیلم را به سراسر آمریكا میفرستند. در 17 شهریور آن چیزی كه میبایست انجام میشد خود تهیه فیلم نبود بلکه مهم این بود که حقیقت پیام این شهدا به جامعه جهانی برسد و خوشبختانه رسید.
کد خبر: ۸۰۴۱ تاریخ انتشار : ۱۴۰۱/۰۶/۱۶
انتشار برای نخستینبار | برگی از خاطرات کونیکو یامامورا(سبا بابایی)
گاردیها به پادگان حمله کردند. مردم شبها سیبزمینی و اینها میپختند و از بالای دیوار برای افسران نیرو هوایی میبردند. از در شمالی پادگان اسلحه به مردم میدادند.
سیاست «حجابزدایی» طرحی است کهنه که ریشه در اهداف و توطئههای دول استعماری در کشورهای مسلمان دارد. در ایران، یکی از بزرگترین فتنههایی را که بهائیت شروع به طرحریزی و اجرای آن کرد، فتنه قرهالعین بود.در الجزایر، نیروهای اشغالگر فرانسه مبارزه عظیمی را علیه حجاب و بالاخص چادر شروع کردند.در ترکیه پس از آنکه آتاتورک به قدرت رسید، شروع به اسلامزدایی کرد؛ او دستور داد زنها کشف حجاب کنند و مردان تغییر کلاه به سبک اروپایی دهند.در افغانستان امانالله خان پادشاه آن کشور پس از سفر به اروپا اقدامات خود را شدت بخشید. در ایران نیز رژیم پهلوی آخرین بروز غربگرایی خود را از سال ۱۳۱۳ ش نشان داد و با تغییر و حذف کلاه پهلوی به کلاه شاپو دگرگونی مورد نظر خود را به اجرا گذارد و زمینه نهایی را برای کشف حجاب فراهم کرد.
اقدامات مخالفتآمیز چند ماه اخیر آیتالله خمینی و پیشقدمی مشارالیه در مخالفت با عملیات اصلاحی اعلیحضرت همایونی و دولت موجب تمرکز قدرتهای روحانی در اطراف وی گردیده و به خاطر همین مرکزیت، هماکنون حوزههای علمی مذهبی خارج از ایران نیز نامبرده را مشخصترین رکن جامعه روحانیت ایران میشناسند.
وقتی شاه که در 26 دی 1357، برای آخرین بار از ایران خارج شده بود، پس از تسلیم ارتش شاهنشاهی، سقوط دولت محتضر شاپور بختیار و بهتبع آن، پیروزی انقلاب اسلامی مردم ایران، مطلع شد که ارتشبد حسین فردوست، در اعلام بیطرفی و بلکه تسلیم شدنِ ارتش شاهنشاهی بهانقلابیون، نقشی مؤثر ایفا کرده است، سخت ناراحت شد، که گویا انتظار نداشت دوست دوران کودکی و برکشیدهِ دوره طولانی سلطنت او، در فرایندی که بهسقوط قطعی حکومتِ او منتهی گردیده بود، نقشی ایفا کرده باشد.
سازمان ملل متحد بهعنوان یک نهاد بیطرف و مرجع، مسئولیت رسیدگی به موضوع بحرین را برعهده داشت و میبایست با مطالعاتی دقیق و عمیق، تصمیمی عادلانه و منصفانه را اتخاذ میکرد. سازمان ملل به جای همهپرسی یا رفراندوم شیوه «پلهبیسیت» را جهت حل مسئله بحرین برگزید. هیئت اعزامی سازمان ملل هیچگونه پیشزمینه فکری و مطالعاتی درمورد بحرین و پیوستگی تاریخی آن به خاک ایران نداشتند و حتی برای این منظور اقدام به مطالعه و تحقیق جامعی نیز نکردند. آنها به شیوه «پلهبیسیت»، نه از آحاد مردم بحرین، بلکه تنها از افراد و گروههای نزدیک به آلخلیفه و کسانی که خواهان جدایی از ایران بودند نظرخواهی کردند.
یک ساعت به سحر مانده، همگی متفرق شدیم. غافل از آنكه خانه آقای مروارید به وسیله نیروهای نظامی محاصره شده است. همه بازداشت شدیم و ما را با ماشینهای سرپوشیده نظامی به کلانتری صبا بردند.
زمینخواری از جمله خصلتهایی بود که از رضاخان به فرزندانش به ارث رسید! محمدرضا پهلوی به عنوان شاه جدید، میراث دار پدر شد. گرچه در ابتدا برای تحبیب قلوب و فضاسازی ساختگی، برخی از این املاک اسما به دهقانان واگذار شد، اما این زمین ها رسما در تملک شاه باقی ماند. ماروين زونيس مىنويسد: «در زمان خلع رضاخان، بيشتر از 2000 دهكده بهدست شاه جديد افتاد. با استفاده از معيارى برابر با 8/ 4 نفر در هر خانواده، حدود 235800 نفر رعيت، مستقيمآ در خدمت اعلىحضرت فئودال بزرگ بودند.»
وقتى امام بحثهاى ولايت فقيه را مطرح كردند، رژيم پهلوی به دست و پا افتاد، زيرا نسبت به حيثيت وجودى خود، احساس خطر جدى مىكرد. اينجا ديگر بحث بالاتر و فراتر از مخالفت با برنامههاى رژيم بود و مكتب و اساس تازهاى در حال پايهريزى بود