پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ از آغاز دهه 1320 تا کودتاي 28 مرداد و گاهگاهي پس از آن تا وقوع انقلاب اسلامي، مبارزه با بهائیت در کانون توجه نيروهاي مذهبي و مراکز ديني در کرمانشاه قرارداشت. فعالیتهای روحانیون و مردم کرمانشاه با توجه به رهنمودهای آیتالله کاشانی بیش از پیش میشد تا جایی که بهائیان ساکن آن منطقه مجبور به ترک آنجا شدند.
در کتاب انقلاب اسلامی در کرمانشاه که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده درباره مبارزه مردم این استان با بهائیت و اعزام نیرو برای کمک به مردم مظلوم فلسطین آمده است: در آغاز سال 1327، به منظور حمايت از مظلوميت مبارزان مسلمان در فلسطين، در مقابله با نيروهاي غاصب صهيونيستي در تهران و شهرستانها تکاپوهايي آغاز شده بود، جمعيت فدائيان اسلام و برخي گروههاي مذهبي ديگر و همچنين آيتالله سيدابوالقاسم کاشاني فعاليتهايي شروع کرده بودند.
در کرمانشاه به دليل حضور و فعاليت گستردهي اقتصادي ـ تجاري يهوديان، برخي از مراکز اسلامي و روحانيون و فعالان مذهبي در آن منطقه از جمله در کرمانشاه، شاهآباد غرب و قصرشيرين اقدامات تبليغي به نفع فلسطينيان انجام دادند. در کرمانشاه و قصرشيرين مراکز براي نامنويسي جهت اعزام نيرو به فلسطين داير کردند و نیروهایی برای کمک به ملت مظلوم فلسطین اعزام کردند که مراکز انتظامي محل اقدام به جلوگيري از اين امر کرد.
گزارشهايی در اين زمينه از سوي استانداري استان پنجم به وزارت کشور ارسال و دستورات لازم نيز از سوي استانداري به فرمانداري صادر شد. براساس این گزارشها مبارزه ضدصهیونیستی در آن منطقه باعث شد استاندار کرمانشاه، اسماعيل اصانلو مديرالدوله، دستورات اکيدي به فرماندار قصرشيرين، اسدالله سرحدار، صادر کرده و از او بخواهد از عمليات مذکور، که موجب سلب آزادي جماعت يهوديان آنجا شده است، جلوگيري نمايند.
فرمانداري قصرشيرين در پاسخ نوشته بود: محترماً معروض ميدارد در اثر اقداماتي که بر عليه يهوديان فلسطين در مرکز شده بود، فرجالله ناصري نماينده روزنامه پرچم اسلام در قصرشيرين تظاهراتي نموده و تلگرافي مبني بر همکاري مخابره مينمايد و در تاريخ دوازدهم ماه جاري جمعي از اشخاص را درب دکان خود جمع و اسمنويسي کرده که براي حفظ ثغور اسلام آماده شوند.
اقدامات مذکور در کرمانشاه و توابع آن اسباب ناامني حضور يهوديان در آنجا را فراهم ساخت. در کرمانشاه و بخشهاي تجاري و بازار که يهوديان فعال بودند، دغدغه خاطرشان به حدي گسترش يافت که مجبور شدند اشيا، اموال و سرمايههاي نقدي خود را در بانک رهني گرو بگذارند تا در صورت وقوع هر گونه پيشامدي سرمايه آنها محفوظ بماند. گزارشهايي در اين زمينه و اخلال در فعاليت اين جماعت در کرمانشاه به وسيله سرهنگ اسفندياري، رئيس شهرباني کرمانشاه و استاندار وقت، آقاي اصانلو، به مرکز مخابره شد.
رهبری آیتالله کاشانی در مبارزه با یهودیان
اينگونه فعاليتها با ارسال تلگرافها و بيانيههايي از آيتالله کاشاني به علما، تجار و بازاريان کرمانشاه تشديد شد و بر وخامت اوضاع افزود و مأمورين سياسي و امنيتي کنترل شديدي براي جلوگيري از اين اقدامات به عمل آوردند. در اوايل تيرماه 1327، استانداري کرمانشاه براي برقراري انتظامات و جلوگيري از اقدامات و تظاهراتي که بر اثر مکاتبات آيتالله کاشاني عليه يهوديان صورت گرفته بود، تلگرافي به وزير کشور ارسال كرد که به اطلاع نخستوزير وقت، عبدالحسين هژير که بهشدت به طرفداري از دولت اسرائيل و يهوديان معروف بود، رسيد.
در گزارشهایی که برای نخستوزیری فرستاده میشد به خوبی نقش آیتالله کاشانی در خطدهی و ساماندهی نیروهای مذهبی بر مبارزه با بهائیت نمایان است. مثلا در یکی از این گزارشها آمده است: در آن چند روز، تلگرافاتي از آقاي کاشاني به علما و تجار بر عليه يهوديها و لزوم مساعدت به وسيله مسلمين رسيد و مردمِ ماجراجو را برانگيخت.
فعاليت مراکز مذهبي در مبارزه با بهائيت و مراکز تجمع و فعاليت آنان در کرمانشاه از اين هم شديدتر بود. برگزاري جلسات و تشکيل محافل فرقهاي شبانه و برخي نمايشهاي توهينآميز اين جماعت، اسباب نارضايتي شديد مردم و مقامات روحاني در محل شده بود که در نهایت با رهنمودهای آیتالله کاشانی به علمای کرمانشاه باعث شد این جماعت بهائیها از کرمانشاه رخت بربندند و به اورشلیم بروند.