آیتالله فقیه ایمانی درباره نحوه آشنایی خود با امام خمینی میگوید: «قبل از اين كه شاگردشان بشويم و درس بخوانيم ايشان فاطميه كه ميشد روضه ميگرفتند. اهل علم خدمت ايشان ميرفتند، ايشان هنگام سخنرانی واعظ با كسي حرف نميزدند اين قدر مقيد بودند احترام روحاني يا گوينده يا مجلس حضرت زهرا را حفظ كنند...»
«... در آن دو روز واقعا استقامت و پایداری مردم ستودنی بود. مردم از سراسر تهران با پای پیاده خود را به خیابان انقلاب اسلامی فعلی میرساندند و به سمت میدان آزادی به راه میافتادند و از شعاردادن هم خسته نمیشدند.»
«... با این برنامهریزی آن راهپیمایی عظیم به راه افتاد و کمر رژیم شاه را شکست؛ حتی میگفتند: آن روز شاه با هلیکوپتر از بالا جمعیت را دیده و همان جا گفته بود کار ما دیگر تمام است.»
حرم 1357 در حالی فرا میرسید که شهرهای مهم کشور دوران حکومت نظامی را سپری میکرد. اما در آستانه محرم، رژیم پهلوی که بیش از پیش خود را در خطر میدید درصدد اعلام آمادهباش سراسری برآمد تا با هرگونه فعالیت انقلابی و تظاهرات سیاسی مقابله کند.
دبیرخانه بزرگداشت یکصدمین سالگرد تأسیس حوزه علمیه قم با ابتکار و همکاری مرکز اسناد انقلاب اسلامی ، پژوهشکده تاریخ معاصر (موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران)، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی و مرکز بررسی اسناد تاریخی راهاندازی شد.
در این روز جمعی از روحانیانِ تهران با انتشار اعلامیهای از مردم خواستند خود را محیای حضور در راهپیمایی روزهایِ تاسوعا و عاشورا کنند. در شهر قم طبق معمول تظاهرات مردم منجر به درگیری با مأموران شد. همچنین بعد از نماز مغرب و عشا در حرم مطهر حضرت معصومه(س)، تعدادی از نمازگزاران شعارهای انقلابی سر دادند که این حرکت به مدت 20 دقیقه ادامه یافت. اعتصاب در این شهر نیز ادامه داشت و تمام مغازهها بسته و مدارس و اکثر ادارات دولتی تعطیل بودند. همچنین زنجان شاهد تظاهرات گستردهای علیه رژیم بود و در گورستان شهر نیز تظاهراتی صورت گرفت که در نتیجه این درگیری تعدادی از مردم زخمی و یک نفر شهید شدند. در گورستانهای شهر اهواز و آبادان هم در این روز حوادث مشابهی رخ داد و تعدادی از مردم به خاک و خون کشیده شدند.
برخی از تحلیلگران رژیم صهیونیستی بعدها با توصیف جنگ ششم علیه لبنان به جنگی بیهوده و به نوعی نیابتی اعلام کردند: «موضوع اصلی سربازان ربوده شده نیستند، بلکه مسئله این است که ایران میکوشد جلوی گسترش نفوذ اسرائیل را بگیرد؛ در واقع نیروهای شرور ایران با تضعیف اسرائیل تلاش میکنند دست غرب را از خاورمیانه کوتاه کنند.»
دليل آزادى من علاوه بر آن نذر دوازده هزار لعن بر پهلوى، خانمى بود كه در منزلش سكنى گزيده بودم. ايشان در حمايت از من در روستاى گندمان به همراه پسرهايش تيمى را راه انداخته بود كه بيايند و ساواك بروجن را خراب كنند. وقتى اين عده به نزديكىهاى ژاندارمرى بروجن مىرسند، ژاندارمها فوراً به ساواك بىسيم زده و خبر داده بودند كه يك عده نزديك به صد و پنجاه نفر چماق به دست به سمت ساواك مىآيند و اينها هم كه ديده بودند اوضاع ناجور است بلافاصله مقدمات خروج مرا از زندان فراهم كردند. وقتى من آزاد شدم و به ابتداى خيابان رسيدم، آن عده را ديدم كه با سلام و صلوات مىخواستند مرا به روستاى خود برگردانند.
«...ممکن است عناصر اخلالگر و ناراحت از موقعیت استفاده کرده و با تحریکات و نفوذ در دستجات ایجاد بلوا و آشوب نمایند... نفوذ کامل بین دستجات و محلهای مختلف عزاداری و کسب اطلاع سریع و بهموقع و در جریان گذاردن مراجع انتظامی.»
«... افسر بعثی دیگری که همه روزهای عاشورا را با لباس قرمز وارد اردوگاه میشد، میآمد و روبهروی بچهها میایستاد و با حالت نفرت انگیزی میگفت: حسین شما را هم من کشتم حالا چه میگوئید؟ و از این قبیل حرکات که راستی جز این هم از یزیدیان ددمنش بعثی انتظار نمیرفت.»
« محترماً ... معروض میدارد در ساعت 10 صبح مورخه 30/2/45 کمیته اطلاعاتی شهرستان شهرکرد در محل اداره ساواک بختیار و چهارمحال تشکیل و تصمیمات لازم اتخاذ و اینک رونوشت طرح منظمی کمیته مذکور جهت استحضار به پیوست تقدیم و نتیجه اجراء در ثانی به عرض خواهد رسید. رئیس شهربانی _شهرکرد_ سرگرد کیان افراز»
جمع کوچکی از فضلای معتمد نزد آیتالله العظمی خویی حضور داشتند. یک نفر از حاضرین نقل میکند که چندی است در ایران مسئله جدیدی رسم شده است. ایشان در جواب میگوید چه رسم شده؟ آن طلبه میگوید: «رسم انداختهاند که بعد از نمازها بگویند: «خدایا، خدایا، تا انقلاب مهدی، خمینی را نگهدار از عمر ما بکاه و بر عمر او بیفزای». آیتالله خوئی میگوید: «خوب چه اشکالی دارد؟» یکی از حاضرین میگوید: نوعی بدعت بعد از نماز و در تعقیبات نماز ایجاد شده و در جواب ایشان میگوید: «دعاست و بدعت نیست.» یک نفر از حاضرین میگوید: بنابراین شما این را امری راجح میدانید. آیتالله خویی میفرمایند: «بلکه واجب میدانم.»
آیتالله میلانی گفتند: «خداوند حاجآقا روحالله را حفظ کند. چه کسی میتواند مثل او باشد. شما نباید شجاعت و شهامت او را از همه انتظار داشته باشید.» ایشان از امام تعریف کرده و فرمود: «لایکلف الله نفساً الا وسعها» این سرمایهها در همه افراد موجود نیست.»