مرکز اسناد انقلاب اسلامی

انقلاب اسلامی در کرمان
در روز ۳۰ مرداد ۱۳۵۷ بعد از سخنرانی شهید حجت‌الاسلام کامیاب در مسجد قائم، شرکت‌کنندگان از مسجد وارد خیابان شده و تظاهرات کردند. پلیس کرمان اقدام به پراکنده کردن تظاهر کنندگان نمود که منجر به درگیری بین طرفین و بازداشت چند تن از جوانان شد.
انقلاب اسلامی در استان مرکزی
آیت‌الله مسعودی خمینی، در صفحاتی از کتاب خاطرات خود که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است درباره شکست سیاست‌های رضاخان در خمین می‌گوید: بنده حدود ده ساله بودم که یک روز مادرم را دیدم که داخل منزل دوید و شروع کرد به گریه کردن. پرسیدم: «چرا گریه می‌کنی؟» گفت: «خاک بر سرمان شد!» گفتم: «چرا؟» گفت: «اجبار کرده‌اند که وقتی زنان از خانه خارج می‌شوند، باید بدون حجاب بیایند. و گفته‌اند باید به جای چادر کلاه به سر بگذاریم.» بعد نمونه‌ای از کلاه‌ها را به من نشان داد.
انقلاب اسلامی در اصفهان
احمد سالک می‌گوید: در اصفهان حدود 80 جلسه‌ پنج نفره شامل 400 نفر نيروى واقعآ زبده وجود داشتند كه علاقه‌مند به روحانيت و به قدرى آماده بودند كه فقط منتظر صدور فرمانى براى انجام كار بودند. علاوه بر اينها، تربيت چنين نيروهايى واقعا موضوع مهمى بود. البته اين جلسات علاوه بر آثارى كه در بين افراد جلسه داشت، آثار بيرونى نيز داشت و همه شهر با این جلسات به صف مبارزه با رژیم پهلوی پیوستند. همچنين توانسته بوديم در طايفه‌هاى سرشناس و مهم شهر مثل طايفه‌ موحديان‌ها، طايفه‌ بانكى و طوايف ديگر شهر از طريق تشكيل هسته‌هاى پنج نفرى در مساجد نفوذ كنيم و با جوان‌هاى آن طوايف از طريق ترتيب جلسات مذاكره و دادن اطلاعيه ارتباط برقرار كنيم.
برشی از خاطرات محمدحسین خاکساران
یکی از ظلم‌هایی که رژیم پهلوی به مردم قزوین روا داشت، آوردن شرکتی اسرائیلی به نام «تاهال» به قزوین و سپردن دشت قزوین که از زمین‌های بسیار مرغوب کشاورزی کشور محسوب می‌شود، به دست اسراییلی‌ها بود.
ساواک در سال 1355 گزارش داد: انتخابات انجمن‌های ملی نشان داده شد که مردم موافق دستگاه نیستند چون صندوقی را که جهت اخذ رای در مسجد جامع دزفول گذاشته بودند با توجه به جمعیت که در این مسجد تردد دارند فقط 120 رای ریخته شده بود، با اینکه شهردار دزفول 5 میلیون تومان خرج کرده بود نظر بعضی‌ها را جلب کند موفق نشد.
روایتی از سفر مقام معظم رهبری به زاهدان
سفری که مقام معظم رهبری به زاهدان داشتند بعد از اینکه آقا در استادیوم ورزشی سخنرانی کردند، علمای زاهدان، همگی، از شیعه و سنی را در جلسه خصوصی و دسته جمعی دیدار کردند. حضرت آقا تک تک آنها را به اسم می‌شناختند و نام می‌بردند و با اشاره می‌گفتند آقای مولوی عبدالفتی، مولوی عبدالحمید، مولوی عبدالعزیز، مولوی عبدالرحمن و ...در آن جمع به قدری اوضاع صمیمانه بود که همه مثل شیر و شکر به هم می‌جوشیدند و اصلا بحث شیعه و سنی مطرح نبود. شیوخ اهل سنت به قدری خوشحال بودند و به قدری به رهبر انقلاب ارادت داشتند که بر خودشان واجب می‌دانند در جایی که ایشان حضور دارند پشت سر ایشان نماز بخوانند
سازمان مجاهدین خلق (منافقین)، در روزهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی در نقاط مختلف کشور دست به تحرکاتی زد تا خود را تجهیز کند. آنها در این راستا با حمله به پادگان‌ها، به جمع‌آوری اسلحه و مهمات می‌پرداختند.منافقین قصد داشتند با استفاده از این فضای به وجود آمده در لشکر زرهی 16 قزوین، به تسلیحات موجود در انبار پادگان دست پیدا کنند اما این توطئه آنها خنثی شد. عبدالرزاقی ادامه می‌دهد: «سید محمد ابوترابی جلوی درب ورودی پادگان روی سقف ماشین من رفت و سخنرانی کرد و با این اقدام، مانع از دخالت سازمان مجاهدین شد. پس از آن، او با استقرار در لشکر 16 زرهی مانع از خروج اسلحه و امکانات پادگان گردید.
برشی از خاطرات رجبعلی طاهری
روز سی‌ام تیر ۱۳۳۱، كه یك قیام عمومی بود، در مغازه پدرم در شهر كازرون بودم.در سال‌‌های ۱۳۲۹ تا 31 مرتباً راه‌پیمایی در حمایت از ملی شدن صنعت نفت و به طرفداری از مصدق، مخصوصاً آن ایامی كه مصدق و كاشانی باهم بودند، برگزار می‌شد. این راهپیمایی‌ها خیلی عظیم بود و علیه محمدرضا پهلوی انجام می‌گرفت. در واقع دلیل حادثه سی‌ام تیر این بود كه قوام‌السلطنه را روی كار آوردند.
برگی از مبارزات مردم کرمانشاه با رژیم پهلوی
اواخر تیرماه 1331، محمد مصدق، نخست‌وزیر وقت به دلیل عدم موافقت محمدرضا پهلوی با درخواست افزایش اختیارات وی استعفا داد و شاه نیز بی‌درنگ فرمان نخست وزیری قوام‌السلطنه را صادر كرد. به دنبال انتشار این اخبار، آیت‌الله کاشانی، رهبر نهضت ملی نفت، به مخالفت شدید با قوام برخاست و با صدور اعلامیه‌ای مردم را به مبارزه تشویق كرد. پس از این موضعگیری قاطع، در سی‌ام تیر ماه مردم در نقاط مختلف کشور به خیابان‌ها ریختند و خواستار سرنگونی قوام شدند. یکی از بزرگ‌ترین تظاهرات در کرمانشاه برگزار شد. در این شهر، انتشار اعلاميه‌ها و مصاحبه‌هاي آيت‌الله کاشاني در تهييج افکار عمومي، بسته‌شدن بازار، برگزاري تظاهرات گسترده‌ خياباني و تحصن در تلگرافخانه بردامنه‌ مخالفت‌هاي عمومي با دولت جديد دامن زده و طبقات و گروه‌هاي مختلف مردم را به خيابان‌ها كشاند.
انقلاب اسلامی در مشهد
روز سي‌ام تير، پیکر مرحوم شيخ احمد كافي از طريق قوچان به ميدان فردوسي مشهد منتقل شد و بيش از پنج هزار نفر از طلبه‌ها و دانشجويان و كسبه‌ي بازار و طبقات مختلف مردم، پیکر او را به مسجد جعفري‌ها انتقال دادند. در اين مسجد نوار آخرين سخنراني كافي، كه وي در آن از امام خميني تجليل كرده بود، پخش مي‌شد. صبح روز 31 تير، براي تشييع مرحوم كافي اقدام شد و مردم ضمن تشييع تظاهرات مي‌كردند و مأموران رژیم پهلوی با پرتاب نارنجك، گاز اشك‌آور و تيراندازي هوايي سعي مي‌كردند مردم را متفرق سازند.
تازه های کتاب