ارتباط سیدکاظم شریعتمداری با رژیم پهلوی در قیام 29 بهمن تبریز
پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛با بررسیهای تاریخی میتوان دریافت که مواجهههای مختلفی در برخورد با رژیم پهلوی توسط برخی روحانیون صورت گرفته است. از یک طرف عدهای همواره میخواهند قیام و جنبشهای مردمی را عقیم کنند و با رژیم حاکم به توافق برسند و در سوی دیگر که غالب مبارزان نهضت اسلامی را تشکیل میدهد همواره به دنبال براندازی سلطنت و ظلم هستند. یکی از رخدادهایی که میتوان این دوگانگی در برخورد با رژیم پهلوی و قیامهای مردم را به وضوح مشاهده کرد٬ قیام 29 بهمن 1356 تبریز است.
حضور مردم در مراسم چهلم شهدای قم به دعوت علما
صبح روز شنبه 29 بهمن 56 مردم تبريز براي برگزاري مراسم به طرف بازار تبريز حركت مي كنند. عدهاي از دانشجويان و مردم در مقابل مسجد "قزللی" تجمع کردند و اعلاميه مراسم چهلم شهداي قم كه به در و ديوار زده شده بود را مطالعه ميكردند. مأمورين براي جلوگيري از تجمع و متفرق كردن آنها سر ميرسند و با لحني خشن، ضمن فحاشي به مردم و اهانت به امام خميني مردم را تهدید میکنند ولي مردم متفرق نميشوند. مامورین اعلامیهها را پاره میکنند و ضمن اهانت به مقدسات مردم با آنان درگیر میشوند و اين جرقه، قيام حماسی 29 بهمن مردم تبريز را بوجود میآورد.
قیام مردم تبریز از این جهت مهم است که سرمشقی برای قیام مردم در دیگر شهرها شده و حلقه آغازین زنجیره اربعین شهدای انقلاب به شمار میرود. همچنین کثرت حضور مردم از دیگر ویژگیهای قیام مردم تبریز در سال 1356 بود. یکی از افراد حاضر در قیام 29 بهمن تبریز روایت میکند: «من شاهد قیام مشروطیت و شیخ محمد خیابانی و ملی شدن نفت در دوران مصدق بودم ولی جنبش و قیام مردم تبریز را چنان عظیمتر ندیده بودم و برای گفته خود سه دلیل آورد: یکی اینکه در توده مردم خشم و غضب قهرآمیزی شعله میکشید. دیگر آنکه زنان زیادی در این مبارزه شرکت داشتند و سوم آنکه شرکت وسیع جوانان و نوجوانان بسیار چشمگیر بود.»[2]
تلاش شریعتمداری
برای خاموش کردن قیام 29 بهمن
قیام 29 بهمن تبریز با واکنشهای متفاوتی روبهرو شد. یکی از قابل توجهترین واکنشها نسبت به قیام مردم ایران بالاخص قیام تبریز، واکنش مراجع دینی به عنوان متولیان امور دینی مردم در استمرار یا خاموشی این قیامها است. از جمله کسانی که نسبت به قیام مردم تبریز واکنش نشان داد و خواستار آرامش مردم و نفی درگیری با مامورین دولتی شد سیدکاظم شریعتمداری بود.
بهرهبرداری ساواک
از موضع شریعتمداری
اقدامات شریعتمداری به این جا ختم نشد بلکه وی در روز 1 اسفند طی سخنانی در جمع طلاب آنان را به آرامش دعوت و تا حدودی تظاهرات مردم قم و تبریز را محکوم کرد و گفت: ما باید طوری مبارزه کنیم که نفعش بهتر از ضررش باشد.
اینگونه واکنشها و موضعگیریهای شریعتمداری باعث ناراحتی طلاب و روحانیون مبارز شد. آنچنان که مامور مخفی ساواک گزارش میدهد: «وقتی شریعتمداری مشغول سخنرانی بود و تظاهرکنندگان را ملامت میکرد، دیدم همه ناراحت هستند و چندیدن بار خواستند به او اعتراض کنند، ولی اطرافیان شریعتمداری آنان را امر به سکوت میکردند؛ حتی عدهای میخواستند به عنوان اعتراض از پای منبر بلند شوند و شریعتمداری هم دست و پایش را گم کرده و درست نتوانست صحبت کند.»[6]
موضع سایر مراجع و
علما در رابطه با قیام 29 بهمن
درحالی که شریعتمداری موضعی کاملا سازشکارانه داشت، سایر مراجع به شدت خواهان استمرار مبارزه و نفی رژیم پهلوی بودند. آیتالله گلپایگانی از مراجعی است که در اعلامیهای حرکت رژیم پهلوی را محکوم میکند و ضمن پیامی عنوان میکند: «حادثه تبریز را تاریخ در شمار حرکتهای مسلمانان برای دفاع از اسلام ثبت مینماید. در عصر حاضر پس از نیم قرن و بیشتر که ایادی استعمار با تمام قدرت به اسلام و قرآن به عناوین مختلفه مبارزه را ادامه میدهند، به حول قوه الهی اوضاع و اوراق تاریخ در تمام عالم به نفع اسلام و احکام مترقی قرآن و بر ضرر عمال استعمار عوض می شود... اگر حکومت قانونی وجود داشت به جای توجه به اعتراضات منطقی و صحیح و احترام به احساسات مردم با اسلحه به آنها پاسخ داده نمیشد و سپس این حادثه را به عوامل خارجی و فرقههای غیر معلومالوجود مستند نمیکردند و عدهای بیگناه را متهم و دستگر نمینمودند. روحانیت و ملت مسلمان این روشهای ضد انسانی را محکوم میکنند و هرگز تسلیم برنامههای ضداسلامی نمیشوند. قاطبه مردم مسلمان و جامعه روحانیت خواستار اجرای احکام اسلام، عدالت اجتماعی و برقراری نظام اسلامی میباشند.»[7]
واکنش تاریخی امام خمینی به حماسه 29 بهمن تبریز
در این بین اما واکنش حضرت امام مانند همیشه انقلابی است. به دنبال وقوع حماسه 29 بهمن تبریز امام که در نجف حضور داشتند اقدام به صدور اعلامیه کردند. در ابتدای این اعلامیه آمده است: «سلام بر اهالی شجاع و متدین آذربایجان عزیز. درود بر مردان برومند و جوانان غیرتمند تبریز. درود بر مردانی که در مقابل دودمان بسیار خطرناک پهلوی قیام کردند و با فریاد "مرگ بر شاه" خط بطلان بر جزافهگوییهای او کشیدند. زنده باشند مردم مجاهد عزیز تبریز که با نهضت عظیم خود مشت محکم بر دهان یاوهگویانی زدند که با بوقهای تبلیغاتی انقلاب خونین استعمار را که ملت شریف ایران با آن صددرصد مخالف است "انقلاب سفید شاه و ملت" مینامند و این نوکر اجانب و خودباختۀ مستعمِرینرا نجاتدهندۀ کشور میشمارند.»
در قسمت دیگری از این اعلامیه همچنین آمده است: «من نمیدانم با چه زبانی به اهالی محترم تبریز و به مادران داغدیده و پدران مصیبت کشیده تسلیت بگویم؛ با چه بیان این قتل عامهای پیدرپی را محکوم کنم. من از مقدار جنایات و عدد مقتولین و مجروحین اطلاع صحیح ندارم ولی از بوقهای تبلیغاتی معلوم میشود که جنایتها بیش از تصور ما است. با این وصف، شاه افراد پلیس را که به قتلعام به دلخواه او دست نزدهاند به محاکمه میخواهد بکشد. خاطرۀ بسیار أسفانگیز قم هنوز ما را در رنج داشت که فاجعۀ بسیار ناگوار تبریز پیش آمد که هر مسلمی را رنج داد و ما را به سوگ نشاند.
اکنون بعد از آن همه کشتار و جنایات تبریز و آن همه خونخواریهای شاه، مشتی سازمانیرا با کارگران مجبور با سرنیزه، در گوشه و کنار کشور به راه انداخته تا با عربده کشیدن و به نفع دستگاه جنایت و خیانت تظاهرات به راه انداختن، میخواهند لکه های ننگ را از سر و صورت این مستبد خونخوار شستشو کنند؛ غافل از آنکه با آب زمزم و کوثر هم محو نخواهد شد. تاریخ، رنجهای ملت و ستمکاری و جنایات این پدر و پسر را ضبط کرده و در فرصتی منتشر خواهد کرد. پس از آن قتل عام، بازماندگان را چنان سرکوبی کند که نفسها قطع شود؟ لکن باید بداند که دیر شده؛ ملت ایران راه خود را یافته و از پای نمینشیند تا جنایتکاران را به جای خود بنشاند و انتقام خود و پدران خود را از این دودمان سفاک بگیرد.
با خواست خداوند قهار، اکنون در تمام کشور صداهای ضد شاهی و ضد رژیمی بلند است، و بلندتر خواهد شد؛ و پرچم اسلام بر دوش روحانیون ارجمند، برای انتقام از این ضحاک زمان، به اهتزاز خواهد درآمد؛ و ملت اسلام ـ یکدل و یک جهت ـ به پاس از مکتب حیاتبخش قرآن، آثار این رژیم ضد اسلامی و مروّج زرتشتی را محو خواهد کرد. اَلَیْسَ الصُّبْحُ بِقَریبٍ؟
پینوشتها:
1- حماسه 29 بهمن تبریز، به کوشش علی شیرخانی،تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چ اول، 1378،ص 98.
2- بهروز خاماچی، اوراق پراکنده از تاریخ تبریز، تبریز: مهد آزادی، چاپ دوم، 1384، ص 376.
3-حماسه 29 بهمن تبریز،ص 46.
4-اصغر حیدری، آیتالله شریعتمداری به روایت اسناد، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی،چ اول،1388،ص 106.
5- پیشین،ص 106.
6- پیشین،ص 107.
7- حماسه 29 بهمن تبریز، ص 208.
- 8پیشین، ص 216.
9- صحیفه امام خمینی(ره)، جلد 3.