روایتی از آيتالله سيد حسن طاهرى خرمآبادى
،
،
حجهالاسلام محمد افشاری روایت میکند
فرزند آقای ربانی املشی میگفت كه قطعاً همین افراد پدر مرا كشتند... افرادی دنبالش بودند و احتمالاً همانها ضرباتی بر ایشان وارد میكنند تا فوت میكند. اینها را فرزند آقای ربانی شیرازی برای من تعریف میكرد.
طاهره سجادی از مبارزان انقلابی، روایت میکند
مرا نيمهشب به اتاق بازجويی برده بودند... به من گفتند تو آن روز با شوهرت پشت پارک كوروش ماشين را تحويل گرفتی؟ من هاج و واج آنها را نگاه كردم و گفتم: «نه.» حسينی مثل يک گوريل وحشی، هجوم آورد كه چنين و چنانت میكنيم و تو و اين شوهر پدر... را به حرف میآوريم. ما میدانيم كه آن زنی كه با اين بوده تو بودی!
روایتی از وضعیت تبریز در سالهای اول انقلاب
حدود يک ماه در تبريز ماندم، ديدم مشكل در اين شهر و حومه از جاى ديگر است. در تبريز تمركز قضايى وجود ندارد. آقاى موسوى يک طرف ماجرا بود. در طرف ديگر حدود ۱۲ مورد كميتهى انقلاب در مناطق مختلف شهر استقرار داشتند و هر كدام تشكيلات قضايى مستقل به راه انداخته بودند. يعنى خودشان مىگرفتند، خودشان محاكمه مىكردند و خودشان هم متهم را زندانى و يا آزاد مىنمودند. حتی از کمیته مرکزی تهران هم تبعیت نمیکردند.
۲۲ دی| شهادت مسعود علیمحمدی
وقتی که نمایندههای ما میرفتند در مجامع علمی آنجا، بالاخره حضور پیدا میکردند و اظهار نظر علمی میکردند، شناسایی شدهاند. متأسفانه بعد از علیمحمدی، شهریاری میرود و جایگزین ایشان میشود. یعنی همه کسانی که در «سزامی» نماینده ایران بودند، شناسایی میشوند. وقتی میبینند که اینها چه آدمهای علمی و با تجربه و فهیم و مطلع و دانشمندی هستند، فضا را برای ترور فراهم میکنند.
روایتی از سیدمحمد میرمحمدصادقی
من نامهای بهعنوان رئیس شیلات خدمت امامخمینی نوشته بودم تا ایشان در جریان چگونگی تشکیل شیلات قرار داشته باشند. حضرت امام بعد از دریافت و مطالعهی آن در حاشیهی آن نوشته بودند: طبق نظر کارشناسان متعهد اقدام بشود. بعد از دریافت نظر امام سوال این بود که کارشناس متعهد یعنی چه؟ یعنی نمازشب بخواند، انقلابی و مبارز باشد؟ بالأخره از حضرت امامخمینی دربارهی واژهی متعهد سوال شد. ایشان فرموده بودند: «متعهد، یعنی کارشناسی که به علم خیانت نکند. یعنی راجعبه موضوعی علمی دروغ نگوید».
۱۷ دی| سالروز اجرای کشف حجاب
روزی که رضا شاه مرا از اندرون برداشتند و بدون حجاب با خود به دانشسرای عالی بردند، در بین راه در اتومبیل به من گفتند من امروز مرگ را بر این زندگی ترجیح میدادم که زنم را سربرهنه پیش اغیار ببرم، ولی چه کنم کاری است که برای کشور لازم است.
روایتی «از جنوب اصفهان تا جنوب لبنان»
حتی در بین همین مبارزین، دانشجویان فلسطینی تحصیلکرده در اروپا هم بودند که تعداد ۱۰ یا ۱۵ نفر میشدند و این افراد خط و مشی مبارزه با اسراییل و راه نجات و استقلال فلسطین را تمسک جستن به تفکرات مارکسیسمـ لنینیسم میدانستند که درواقع مثل همان تفکرات نیروهای چپ دانشجویی کشور خودمان در قبل از انقلاب اسلامی بود.
۱۶ دی| شهادت سید حسین علمالهدی
یکی از وقایع قابل تأمل در دوران نوجوانی شهید حسین علمالهدی، به آتش کشیدن سیرکی در اهواز به همراه جمعی از دوستانش بود. اقدامی که با انگیزههای دینی و اعتراض به رعایت نشدن مسائل اخلاقی انجام شد.
روایت سید مهدی طباطبایی از اختلاف نظر ربانی املشی با امام(ره)
امام به آقای ربانی تذکر دادند و فرمودند که دیگر اینکار را نکنید. اما آقای ربانی پافشاری کرد. امام هم خیلی ناراحت شد و پس از آن فرمان هشتمادهای را صادر کرد که طبق آن دیگر نیروهای کمیته حق نداشتند به منازل اشخاص وارد شوند و شنود تلفنی ممنوع شد.