به بهانۀ انتشار کتاب دکتر محمد مصدق: سرگذشت سیاسی
نام دکتر محمد مصدق در تاریخنگاری معاصر با وقایع مهم تاریخ معاصر ایران بهویژه نهضت ملی کردن صنعت نفت ایران گره خورده است. اما نام او در مطبوعات جهان غرب از 1330ش و با انتصابش به نخستوزیری به دو دلیل بسیار مطرح شد؛ نخست مخالفت بیسابقهاش به عنوان مجری قانون ملی کردن صنعت نفت با نفوذ انگلیس در ایران و دوم شیوۀ متفاوت نخستوزیری او که از بستر خود کشور را اداره میکرد. ارائه این بازنمایی از مصدق در فقدان زندگینامۀ جامعی از او زمینهساز نگارش اثری شد که در ادامه معرفی شده است.
به بهانه سالگرد ملی شدن صنعت نفت
گزارش حاضر مروری خواهد داشت بر مهمترین آثاری که درباره نقش دستگاههای امنیتی غربی به ویژه آمریکا و انگلستان در سنگاندازی و ممانعت از به نتیجه رسیدن نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران انجام شده است. بر خلاف دولتمردان انگلیسی که تقریباً از همان نخستین روزهای توطئه بر سر انجام کودتا و سرنگونی خشونتبار دولت مصدق اتفاق نظر داشتند، دودلیها و تردیدها در جبهۀ آمریکایی تا آخرین لحظات هم (حتی نزد خود آیزنهاور) ادامه داشت.
به روایت اسناد
تیر ماه 1357 سیل سیستان و بلوچستان مردم مناطق محرومی چون ایرانشهر را به درد سر انداخت. خسارت مالی در کنار کمبود آذوقه و مواد مورد نیاز میرفت تا وضعیت اسفناکی را بر منطقه حاکم کند. در وضعیت نابسمان و عدم رسیدگی نهادهای دولتی به مردم، دستگاه امنیتی رژیم پهلوی به ویژه ساواک نگران میدانداری یک روحانی تبعیدی در کمکرسانی به سیلزدگان است: سید علی حسینی خامنهای. اثرگذاری فعالیتهای آیتالله خامنهای در کمکرسانی به مردم سیلزده و روشنگریهای سیاسی او موجب میشود تا ساواک مرکز طی دستوری با امضای پرویز ثابتی در 9 مرداد 1357 دستور تغییر محل تبعید آیتالله خامنهای از ایرنشهر به جیرفت کرمان را صادر کند.
مروری بر زندگی آیتالله محمد امامی کاشانی
در سال 1351 كه ساواك فعالیتهای سیاسی و سخنرانیهای آیتالله امامی كاشانی را تحتنظر داشت، رادیو تلویزیون ملی ایران به او و شش نفر از وعاظ تهران از جمله مرتضی مطهری، دكتر جواد مناقبی، ناصر مكارم شیرازی، ابوالقاسم خزعلی و سید عبدالكریم هاشمینژاد پیشنهاد كرد كه هر كدام به مدت پنج شب سخنرانی نمایند. آنان به حیلهی رژیم پی بردند و هدف دستگاه از این توطئه را ایجاد تفرقه در میان روحانیون دانسته و از سخنرانی خودداری كردند.
ویژهنامه "انتخابات مجلس"
انتخابات پنجمین دوره مجلس شورای اسلامی، طی دو مرحله در اسفند 1374 و فـروردین 1375 و با مشارکت 71/10 درصدی مردم (دور اول) برگزار گردید که پس از انقلاب، بالاترین میزان مشارکت در طول یازده دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی محسوب میشود.درواقع رقابت جدی میان نیروهای سیاسی رقیب، روشنتر شدن مواضع و جهتگیریهای سیاسی و فرهنگی احزاب و جریانات، وجود فضای نسبتاً باز مطبوعاتی و برخورداری هر یک از جریانات از نشریات متعدد، ازجمله عواملی بود که به این انتخابات شور و نشاط قابل ملاحظهای بخشید.
ویژهنامه "انتخابات مجلس"| بازخوانی دومین دوره انتخابات مجلس
نگاهی به لیستهای ارائهشده توسط احزاب و گروهها مختلف شرکتکننده در انتخابات حکایت از آن دارد که آنان بیش از آنکه وابستگی حزبی را معیار و ملاک معرفی کاندیداها قرار دهند تأکیدشان بر صلاحیّت افراد و ورود نیروهای خط امام به مجلس بوده است. آیتالله خامنهای دبیر کل وقت حزب جمهوری در دیدار با شورای دفاتر حزب جمهوری در این خصوص چنین بیان داشت: «ما افراد صالح را کاندیدا خواهیم کرد، ولو اینکه عضو حزب جمهوری اسلامی نباشند».
ویژهنامه "انتخابات مجلس"
انتخابات اولین دوره مجلس شورای اسلامی، روز 24 اسفند 1358 در شرایطی برگزار شد که هنوز بیش از یک سال از عمر نظام جمهوری اسلامی نگذشته بود. این انتخابات، پنجمین انتخابات عمومی پس از رفراندوم تعیین نظام جمهوری اسلامی و انتخاب نمایندگان مجلس خبرگان، همهپرسی قانون اساسی و انتخابات ریاست جمهوری در یک سال بود. در جریان این انتخابات سه نیروی عمدهی مذهبی، ملی و گروههای چپ در مقابل هم قرار گرفتند. رقابت اصلی در این انتخابات بین حزب جمهوری اسلامی، دفتر همکاریهای مردم با رئیسجمهور و گروه همنام بود.
ویژهنامه "انتخابات مجلس"
با سقوط رضاشاه، ماده طنز سیاسی که برای مدتی به محاق رفته بود، بار دیگر رخ نمود و نشریات طنز و فکاهی هم مانند نشریات غیر آن، در مورد مسائل مختلف جاری کشور به اظهار نظر میپرداختند. در این دوره، مجلس شورای ملی از حلاجی و جراحی نشریه توفیق برکنار نبود؛ به گونهای که توفیق در کنار اشاره به مسائل مختلف مبتلابه جامعه، همیشه سری هم به اوضاع و احوال مجلس میزد و این توجه و حساسیت در مواقع نزدیک به روزهای انتخابات، بیشتر و بیشتر میشد. نگاه منتقدانه توفیق به مجلس تا حدودی تسویه حساب با مجالس دوره رضاشاهی هم به شمار میآمد؛ به خصوص مجلس سیزدهم شورای ملی.
ویژهنامه "انتخابات مجلس" | بازخوانی مجلس سیزدهم
سنت انتخاب نمایندگان فرمایشی نه تنها در سراسر دوره رضاشاه بلکه در دوره سیزدهم مجلس شورای ملی که مصادف با سقوط رضاشاه بود، ادامه یافت. مردم از دولت فروغی خواستند که انتخابات دستوری دوره رضاشاه را ملغی سازد تا ملت بتوانند در حساسترین دقایق تاریخی، نمایندگان حقیقی خود را به مجلس بفرستند و در عریضهای به محمدرضاشاه پهلوی نوشتند:«این وکلا که غالبا هفت دوره است به همین ترتیب، بدون اینکه روح ملت از آنها با خبر باشد، به مجلس ملی وارد شدهاند...انتخابات تهران پبش چشم ما صورت گرفته و یک نفر از افراد ملت از روی میل رای ندادهاند و به وسیله پلیس و سپور و عمله و بنا با پشتگردنی و رای ماشین شده، صندوق انتخابات پر شده است...»
ویژهنامه "انتخابات مجلس"| یک دهه تکاپوی انتخاباتی نیروهای مذهبی
در ادوار سیزدهم تا شانزدهم مجلس، نیروهای مذهبی بهنوعی تمرین سیاستورزی میکردند و هنوز از آمادگی لازم برای ایفای نقش مؤثر در عرصه انتخابات و کاندیداهای مذهبی برخوردار نبودند. شاید رویکرد آیتالله بروجردی در کنارهگیری از عرصه سیاست و بالطبع مقلدین ایشان، از زمره علل این گرایش بود. اما بهتدریج با نقشآفرینی فدائیان اسلام و بهخصوص آیتالله کاشانی در مبارزات ملیشدن صنعت نفت و رویکرد اقشار مختلف مذهبی به این نهضت، جایگاه نیروهای مذهبی روزبهروز در عرصه رقابتهای سیاسی پررنگتر شد؛ بهگونهای که در مجلس هفدهم آیتالله کاشانی به ریاست مجلس برگزیده شد.