پایگاه مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ محمدرضا پهلوی در 11 اسفند 1353
دستور تأسيس حزب رستاخيز ملت ايران را صادر كرد و همزمان اميرعباس هويدا، نخستوزير
وقت، را به دبيركلي آن منصوب كرد و به اين ترتيب دولتي بودن اين حزب را نشان داد.
يك روز پس از آن محمدرضا پهلوی
در نطق معروفی به عضویت اجباری همه مردم ایران در حزب تأکید و مخالفین آن را به
زندان تهدید کرد. اما این اقدامات با مخالفت صریح مراجع و در راس آنها
امام خمینی مواجه شد و ایشان در 21 اسفند ماه، شركت در حزب رستاخيز را حرام و كمك به استيصال
مسلمين دانستند و طرح حزب رستاخيز را نشانه شكست انقلاب سفيد شاه تلقي كردند.
با انتشار خبر تحریم حزب رستاخیز از سوی امام، مردم در سراسر نقاط کشور، بیش از پیش به مقابله با این سیاست رژیم پهلوی پرداختند. یکی از مناطقی که به شدت به این سیاست رژیم پهلوی واکنش نشان داد کرج بود.
در کتاب "انقلاب اسلامی در کرج" که توسط مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده درباره مقابله مردم کرج با حزب رستاخیز آمده است: شهر كرج و مناطق اطراف آن، به خاطر وجود كارخانه و كارگاههاي مختلف، محل سكونت كارگران بود، لذا پس از تشكيل حزب رستاخيز در اين شهر، مسئولان آن درصدد جذب آنان برآمدند. اما عليرغم تلاش گسترده گردانندگان حزب رستاخيز، كارگران هيچ علاقهاي براي پيوستن به حزب نشان ندادند و تنها مديران كارخانهها به خاطر حفظ موقعيت خود و يا ترسِ از دستدادن مزايا و منافعشان به عضويت حزب درآمدند.
مسئولان
حزب رستاخيز در كرج، سياست تطميع و سوءاستفاده از محروميتها و نارساييهاي شهر را
در پيش گرفتند. آنان همراه دو نماينده كرج در مجلس از مناطق
محروم بازديد و سخنراني ميكردند و به مردم قول رفع مشكلات و نارساييها را ميدادند.
اين تلاشها به نتيجه مطلوب و مورد نظر نرسيد و همچنان
مسئولان حزب رستاخيز خود را تنها احساس ميكردند.
همزمان اعلاميه امام خمینی در ممنوعيت پيوستن مردم به حزب و نيز اعلاميههاي گروههاي سياسي در ميان مردم پخش ميشد و بر دامنه نارضايتيها نسبت به رژيم پهلوی ميافزود.
آغاز فعاليت رسمي حزب رستاخيز در اوايل سال1354 و با انتخابات مجلس دوره بيست و چهارم شوراي ملي همزمان بود. باتوجه به پيوستن همه مسئولان و مديران اجرايي كشور به اين حزب و نيز فعاليتهاي انتخاباتي آنها، احتمال تقلب گسترده در اين انتخابات به نفع حزب رستاخيز در ميان محافل سياسي بسيار قوي بود. اگرچه همه كانديداهاي اين دوره وابستگي و وفاداري خود را به رژيم اعلام كرده بودند، بااينحال، ازابتدا مقدمه ورود دونامزد حزب رستاخيز به مجلس مهيا شده بود. اين دو نفر كاظم جزايري و حسن پرتونيا نام داشتند.
جمشيد آموزگار وزير كشور وقت بود كه از سران حزب رستاخيز بهحساب ميآمد. معاون وي نيز فردي به نام مرتضي صالحي بود که برادر حسن پرتونيا بود. پرتونيا كه در شهرهاي مختلف مسئول يا معاون ادارههاي مختلف بود، به خاطر انجام اعمال خلاف قانون و نيز فساد اخلاقي بارها ازسوي مقامهاي قضايي محكوم شده بود و به ناچار به جاي صالحي، نامخانوادگي پرتونيا را انتخاب كرده بود تا خاطره بدنامي خود را از اذهان پاك كند. وي پس از انتقال به كرج با استفاده از موقعيت برادرش براي انتخابات مجلس كانديدا شد و برادرش، معاون وزيركشور، مرتضي صالحي از وي حمايت ميكرد. پرتونيا براي تثبيتِ موقعيت خود به حزب رستاخيز پيوست و خود را وفادار و مطيع حزب نشان داد تا به اين وسيله به مجلس راه يابد.
اعتراضهاي گسترده مردم و حتي وابستگان رژيم نسبت به حمايت مسئولان وزارت كشور از پرتونيا، كه فقط به خاطر عضويت در حزب رستاخيز بود، به موقعيت اين حزب در كرج آسيب جدي وارد كرد. پس از آنكه سابقه پرتونيا بر همگان معلوم شد، مسئولان حزب رستاخيز از سر ناچاري و اجبار وي را از ليست خود حذف، و فرد ديگري به نام نورالله قدس را به جاي وي انتخاب كردند و درنهايت اين دو با صحنهسازي و تقلب گسترده در انتخابات از سوي حزب رستاخيز به مجلس وارد شدند.
انتخابات دوره بيست و چهارم مجلس شوراي ملي در كرج، از نظر حجم گسترده تقلب و دستكاري آراء شركتكنندگان نسبت به انتخابات پيشين، به مراتب بيشتر بود، زيرا سران حزب رستاخيز كه خود از برگزاركنندگان آن بودند، آشكارا و بيهيچ پردهپوشي اين كارها را انجام ميدادند. رئيس حزب رستاخيز وقتِ كرج قاسم ظهوري نام داشت كه وظيفه هماهنگي اين امر را به عهده داشت. پس از آنكه نتيجه انتخابات اعلام شد، حتي وابستگان رژيم آشكارا نارضايتي و خشم خود را به نتيجه آن اعلام داشتند. اعتراضهاي گسترده، دادسراي كرج را وارد ماجرا كرد. اين دادسرا حداقل بهمنظور راضي نگهداشتن ناراضيان و معترضان به بررسي صندوقها پرداخت و گزارشي تهيه كرد كه در آن به تقلب گسترده در انتخابات تصريح شده بود. در بخشي از گزارش فوق چنين آمده است: «...بين محتويات صندوقهاي مذكور و آرائي كه رأي داوطلبان نامزدهاي انتخاباتي منظور شده، اختلافاتي موجود است».
بهرغم گزارش دادسرا، جزايري و قدس كه از اعضاي حزب رستاخيز كرج بودند به مجلس راه يافتند. آنها در گسترش دفاتر حزب در كرج تلاش زيادي كردند و به اين منظور از مناطق گوناگون و شهركهاي اطراف بازديد و با ايراد سخنراني درصدد جذب مردم و بهخصوص كارگران به اين حزب برآمدند. اوج فعاليت سردمداران حزب در كرج، بهار 1355 بود. آنها با سياست تهديد و تطميع تعداد اندكي از كارگزاران و كارمندان را وادار و يا تشويق كردند به حزب رستاخيز بپيوندند. امّا كساني هم كه در اين تشكل ثبتنام كرده بودند، در جلسهها و مراسم حزب شركت نكردند و مسئولان حزب را نااميد كردند.